طاهر پریزادی؛ مظهر احمدی؛ آزاد رحیمزاده
چکیده
هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی محلات منطقه 6 کلانشهر تهران براساس شاخصهای شکوفایی شهری میباشد. بهکارگیری شکوفایی شهری در برنامهریزی محلهای سیاستی نوین در توسعة شهری پایدار است. این پژوهش براساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و براساس هدف کاربردی میباشد. روش گردآوری دادهها بهصورت اسنادی- کتابخانهای بوده ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی محلات منطقه 6 کلانشهر تهران براساس شاخصهای شکوفایی شهری میباشد. بهکارگیری شکوفایی شهری در برنامهریزی محلهای سیاستی نوین در توسعة شهری پایدار است. این پژوهش براساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و براساس هدف کاربردی میباشد. روش گردآوری دادهها بهصورت اسنادی- کتابخانهای بوده است. از مدل WASPASبرای رتبهبندی محلهها و از مدل آنتروپی برای وزندهی به شاخصها استفاده شده است. نوآوری پژوهش استفاده از رویکرد تطبیقی و مدل جدید در تعیین و ارزیابی شاخصهای شکوفایی شهری در مقیاس محلههای شهری منطقه شش تهران است. نتایج حاصل از بهکارگیری مدل تصمیمگیری WASPASنشان میدهد بین محلات 14 گانه منطقه شش نسبت به شاخصهای شکوفایی شهری تفاوت وجود دارد. سطحبندی محلات ازلحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب بوده است که سه محله یوسفآباد، کشاورز و ولیعصر به ترتیب با امتیاز نهایی، 337/0، 334/0 و 259/0 دارای وضعیت مطلوب، شش محله دارای وضعیت متوسط و پنج محله (نظامی گنجوی، جهاد، بهجتآباد، فاطمی و جمالزاده) دارای وضعیت نامطلوب و در اولویت برنامهریزی توسعة شهری میباشند. همچنین نتایج نشان داد که بعد زیستمحیطی شکوفایی شهری دارای بیشترین محلات (11 محله) با شرایط نامطلوب بوده است.
محیط زیست شهری
محمود عنانهاد؛ حمزه غلامعلی زاده؛ فرزانه اسدی ملک جهان
چکیده
محلههای شهری با توجه به خاطرات فردی و جمعی در ذهن شهروندان منطقه جایگاه ویژهای دارند. ازاین رو، مفهوم سکونت و شکلگیری آن در رابطه انسان با مکان، با برآورده شدن نیازها و رفتارهای انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. در این رابطه هویت به مثابه بخشی از احراز حسِ بودن و تعلق از ضرورت هایی میباشد که لازم است در طراحی محیطهای سکونتی ...
بیشتر
محلههای شهری با توجه به خاطرات فردی و جمعی در ذهن شهروندان منطقه جایگاه ویژهای دارند. ازاین رو، مفهوم سکونت و شکلگیری آن در رابطه انسان با مکان، با برآورده شدن نیازها و رفتارهای انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. در این رابطه هویت به مثابه بخشی از احراز حسِ بودن و تعلق از ضرورت هایی میباشد که لازم است در طراحی محیطهای سکونتی مورد توجه قرار گیرد. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت عناصر مؤثر در ایجاد حس تعلق به مکان، به منظور رهیافتی جهت حفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری است. این مطالعه بهصورت موردی در محله قدیمی و با ارزش ساغریسازان رشت صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، برمبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمّی) است. برای بررسی خانهها و بناهای بومی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم و در بین 47 ساکنین این بافت قدیمی توزیع گردید ، سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. ارزیابی نتایج حاکی از وابستگی معنادار ساکنین در واحدهای مسکونی قدیمی، نسبت به آپارتمانسازیهای جدید در محله ساغریسازان است. از جمله علل این قضیه عبارتند از: مشکلات اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی موجود در بافت قدیم، یکنواختی محیط و بلندمرتبه سازی، کاهش هویت بومی، فقدان حس زندگی جمعی، مهاجرپذیری، فقدان خاطرات جمعی در آپارتماننشینی، عدم اُنس با محیط، تغییر نگرش مردم به زندگی.