جغرافیا و برنامه ریزی شهری
علی آذر؛ آنیتا مجیدی هروی
چکیده
هدف این پژوهش تعریف و شاخصسازی مفهوم «کیفیت زندگی» و تعیین میزان کیفیت زندگی در مجتمعهای مسکونی اختصاصی و تبیین عوامل مؤثر در افزایش کیفیت زندگی اینگونه از واحدهای سکونتی است. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی میباشد و ماهیت تحقیق کاربردی است. در این پژوهش، پس از شناسایی مؤلفههای مؤثر بر کیفیت زندگی در مجموعههای ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعریف و شاخصسازی مفهوم «کیفیت زندگی» و تعیین میزان کیفیت زندگی در مجتمعهای مسکونی اختصاصی و تبیین عوامل مؤثر در افزایش کیفیت زندگی اینگونه از واحدهای سکونتی است. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی میباشد و ماهیت تحقیق کاربردی است. در این پژوهش، پس از شناسایی مؤلفههای مؤثر بر کیفیت زندگی در مجموعههای مسکونی مورد مطالعه طبق روش تحلیل عاملی، وزن-دهی معیارهای اصلی و فرعی به روش تحلیل شبکه انجام گردید. نتایج وزندهی بر طبق این روش، نشان میدهد که معیار موقعیت جغرافیایی با 334/. و مؤلفه شرایط محیطی با امتیاز 118/. به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را در کیفیت زندگی مجموعه-های مسکونی کسب کردهاند. در ادامه، مجموعههای مسکونی با استفاده از تکنیکهای رتبهبندی ویکور پلاس، تحلیل شبکه و تاپسیس از لحاظ کیفیت زندگی رتبهبندی شدند. با توجه به متفاوت بودن امتیاز رتبهبندی، برای رسیدن به یک اجماع کلی در مورد کیفیت زندگی مجموعههای مسکونی، از مدل تلفیقی کپلند استفاده گردیده است. طبق تکنیک کپ لند، از نظر کیفیت زندگی، مجتمع مسکونی آسمان با امتیاز 6- در رتبه اول و مجتمع اسکان در رتبه آخر قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مقیاس مجموعههای مسکونی تأثیری در میزان کیفیت زندگی ساکنین ندارند. مکان قرارگیری، دسترسی، وجود محوطه بین ساختمانها، نوع قرارگیری بلوکها و متراژ واحدهای مسکونی بیشترین تأثیر را در کیفیت زندگی دارند. نوآوری پژوهش حاضر در بسط نظریه مجموعههای مسکونی اختصاصی بهعنوان شکل جدید مسکن میباشد.
گردشگری
علی حاجی نژاد؛ زهر ا تقی زاده؛ دانا رحیمی
دوره 4، شماره 7 ، فروردین 1392، ، صفحه 33-56
چکیده
امروزه توسعه شهرنشینی و نیاز به گذران اوقات فراغت و رهایی از تنش¬های روزمره، اهمیت جاذبه¬های گردشگری در نواحی جغرافیایی را بیشتر نمایان ساخته؛ از این رو الگوهای نوین توسعه گردشگری بر مدار توسعه محلی و بهره¬گیری از تنوع¬های مکانی- فضایی گردشگری استوار هستند؛ لذا در برنامه¬ریزی آمایش سرزمین به منظور شناخت محیط¬های مستعد، ...
بیشتر
امروزه توسعه شهرنشینی و نیاز به گذران اوقات فراغت و رهایی از تنش¬های روزمره، اهمیت جاذبه¬های گردشگری در نواحی جغرافیایی را بیشتر نمایان ساخته؛ از این رو الگوهای نوین توسعه گردشگری بر مدار توسعه محلی و بهره¬گیری از تنوع¬های مکانی- فضایی گردشگری استوار هستند؛ لذا در برنامه¬ریزی آمایش سرزمین به منظور شناخت محیط¬های مستعد، هدایت گردشگران، کاهش آسیب¬های زیست محیطی و تمرکز فعالیت در مناطق مستعد، اولویت بندی نواحی و سپس ارائه برنامه-ریزی راهبردی برای اجرای طرح¬های توسعه در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار دارد. بر این اساس استفاده ازروش¬های مناسب جهت شناسایی بهترین مکان از میان تعداد زیادی مکان، با مدد معیارها و شاخص ها، ضروری می¬باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی قطب¬های گردشگری استان کرمانشاه بر اساس 4 شاخص(طبیعی، تاریخی، تفریحی، تجاری) صورت گرفته که بر اساس این اولویت بندی به تدوین راهبردهای توسعه گردشگری در این قطب¬ها می¬پردازد. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت توصیفی – تحلیلی و پیمایشی و بر حسب محتوا کاربردی- توسعهای می¬باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش را صاحبنظران و کارشناسان گردشگری در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تشکیل می¬دهد و جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از مدل¬های TOPSIS و SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که میزان به ترتیب اهمیت در قطب گردشگری کنگاور 93/0، اورامانات 92/0(بسیار خوب)، قصر شیرین 61/0(خوب)، کرمانشاه با 45/0(متوسط) و اسلام آباد غرب با صفر(ضعیف) ارزیابی شده است. که نشان دهنده این است که قطب¬های گردشگری به برنامه ریزی استراتژیک نیازمند می¬باشد.