نظام سکونتگاهی و مسکن
حسن حکمتنیا؛ علیرضا پاک گوهر؛ علی باقری کشکولی
چکیده
این پژوهش میزان تأثیر شاخصهای کالبدی – فضایی، اجتماعی و اقتصادی در تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان را بررسی نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. 600 نفر از مطلعین، متخصصان و خبرگان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده بودند که 230 نفر بهعنوان حجم نمونه براساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده ...
بیشتر
این پژوهش میزان تأثیر شاخصهای کالبدی – فضایی، اجتماعی و اقتصادی در تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان را بررسی نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. 600 نفر از مطلعین، متخصصان و خبرگان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده بودند که 230 نفر بهعنوان حجم نمونه براساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدهاند. 31 مؤلفه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مسکن در شهر سیرجان بهعنوان متغیرهای وابسته انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 832/0 تأیید گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار استنباطی مانند آزمون T تک نمونهای و تحلیل عاملی بهره گرفته شد. نتایج بررسی شاخصهای کالبدی و فضائی نشان داد میزان مقاومسازی ساختمانهای موجود، میزان بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و قدیمی، میزان ایمنی در واحدهای مسکونی همچنین کمیت و کیفیت تجهیزات از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده است. در این راستا این پژوهش با رویکردی نوآورانه اقدام به همسوسازی شاخصهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بهمنظور تدوین راهکارهای تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان کرده است.
جغرافیای اقتصادی
نفیسه مرصوصی؛ حسن حکمتنیا؛ دکتر محمدرضا پورمحمدی؛ حسین نظمفر
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1389، ، صفحه 42-50
چکیده
یکی از ویژگیهای کشورهای جهان سوم، تمرکز شدید جمعیت و فعالیتها و عدم تعادل فضایی در برخورداری از امکانات اجتماعی است. این ویژگی را در ایران قبل از انقلاب و آثار و بقایای آن را در ایران بعد از انقلاب میتوان یافت. بر طبق این ویژگی بخش عمدهای از امکانات و جمعیت در یک یا چند نقطه تمرکز مییابد و سایر مناطق به صورت حاشیهای عمل کرده ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای کشورهای جهان سوم، تمرکز شدید جمعیت و فعالیتها و عدم تعادل فضایی در برخورداری از امکانات اجتماعی است. این ویژگی را در ایران قبل از انقلاب و آثار و بقایای آن را در ایران بعد از انقلاب میتوان یافت. بر طبق این ویژگی بخش عمدهای از امکانات و جمعیت در یک یا چند نقطه تمرکز مییابد و سایر مناطق به صورت حاشیهای عمل کرده و باعث بروز نابرابریهای منطقهای میشود. در این زمینه توجه به نابرابریهای منطقهای در قالب شاخصها، از جمله مهمترین ابزارهای برنامهریزی به شمار میرود که از طریق آن برنامهریزان قادر به ارزیابی نتایج اجرای برنامهها در بستر محدودههای جغرافیایی خواهند بود. هدف این مقاله بررسی نابرابریهای فضایی و ارائه راهکارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقهای در استان آذربایجان شرقی است و با بررسی مسائل و مشکلات فضایی در توزیع جمعیت و امکانات و با استفاده از شاخصها و سنجههای مختلف در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و میزان برخورداری شهرستانهای استان آذربایجانشرقی از نظر امکانات و خدمات اجتماعی به این نتیجه میرسد که ضعف خدماترسانی به روستاها و عدم وجود ارتباط منطقی روستاها با سطوح بالاتر از خود، وجود خلاء سکونتگاهی در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی در استان، عدم توجه به نقش شهرهای میانی در تعدیل نظام سکونتگاهی و ایجاد ارتباط با مراکز کوچک سکونتگاهی موجب تمرکز شدید جمعیت، خدمات و سرمایه گذاریها در شهر تبریز و پیرامون آن و در نهایت ناهمگونی فضایی و عقب افتادگی سایر مناطق به خصوص روستاها در استان آذربایجان شرقی شده است.