Document Type : Science - Research
Authors
1 Ph.D. Student, Department of Urban Department of Urbanism, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
2 Assistant Professor, Department of Urbanism, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
Abstract
Highlights
Simultaneous attention to the inseparable dimensions of objective and subject in landscape evaluation
Keywords
Main Subjects
وجود رودخانه در منظر شهری مزیتی نسبت به دیگر شهرهایی است که بهرهای از آن نبردهاند اما چنانچه فضای شهری پیرامون رودخانه پاسخدهی لازم را نداشته باشد، تبدیل به تهدیدی جدی خواهد شد. مهرانرود در تبریز نیز بهعنوان یکی از عناصر اصلی استخوانبندی شهر شناخته میشود و حضورش در تمامی طول شهر مشهود است. در دهههای اخیر فراموشی مهرانرود در تبریز سبب گردیده تا لبه آن هرگز نتواند بهعنوان یک فضای شهری موفق عمل کند. ایجاد دیوارههای سنگی در سال 1313 برای مصون نگهداشتن اهالی شهر در برابر سیل از یک سو و احداث پلبازارها و دو لبه تجاری پیرامون رودخانه فاقد هرگونه نفوذپذیری بصری و کالبدی با بافت پیرامونی از سوی دیگر، که محصول طراحی دهههای اخیر به حساب میآید؛ ارمغانی جز ایجاد فضاهای گمشده (Trancik, 1986: 1) و غیرقابلدفاع (Newman, 1973: 1) به همراه نداشته است. آنچه در احیا بافت تاریخی در مجاورت مهرانرود انجام گرفته فاقد هر نوع توجه به مشارکت شهروندان در فرایند طراحی بوده است. لذا در نتیجه اقدامات فوق و نیاز به ضرورت ارتقا کیفی محیط میتوان با نگاه دوباره به حاشیه رودخانه و بازآفرینی آن بهعنوان شریان حیاتی شهر فرصت تقویت ارتباطات اجتماعی را ایجاد نمود؛ چنانکه در تصویر ذهنی شهروندان و گردشگران بهعنوان نشانه شاخص شهری حک شود. رشد فزاینده شهرنشینی و تغییر در ماهیت و پیچیدگی مسائل شهری موجب ناکارآمدی برنامهریزی و مدیریت در مقیاس کلان شده است. این امر ضرورت توجه به نگاه از «پایینبهبالا» را بهمنظور حل پایدار مسائل شهری، بیش از پیش آشکار ساخته است (رضازاده و همکاران، 1392: 39). بهعلت غلبه نگرش بخشی به ساختار مدیریت شهری، فقدان مشارکت مردمی و بسیاری دیگر از نمودهای برنامهریزی کلاسیک، توسعه پایدار شهری تاکنون تحقق نیافته است (مرصوصی و همکاران، 1392: 48). بدون تامین نظر شهروندان بهعنوان یکی از ستونهای اصلی مدیریت شهری، نمیتوان به شهری سالم و ایدهآل دسترسی پیدا نمود (صابریفر، 1395: 20).
چنانچه مشارکت شهروندی را بهعنوان یکی از معیارهای موثر در مولفه اجتماعی توسعه پایدار بپذیریم، مسیری جز درگیرکردن فعال مردم برای خلق فضاهای شهری باکیفیت متصور نیست. مشارکت، فرایند ارتباط متقابل بین توده جامعه و برنامهریزان، طراحان و تصمیمگیرندگان جامعه است. بوازیر، مشارکت را بهعنوان «بسیج انرژی خلاق جامعه» و درک گسترده جمعیت از اهداف توسعه تعریف مینماید (داودپور و کلهر، 1392: 210). مشارکت شهروندی بر این اصل کلیدی استوار است که شهروندان صاحب این حق هستند که بخشی از تصمیمگیریهایی باشند که بر زندگی آن ها تأثیرگذار است (Morrison; Xian, 2016: 205). عدم توجه به ترجیحات شهروندان، نارضایتی، نبود حس تعلق، عدم احساس مسئولیت را در فضاهای شهری به همراه خواهد داشت.
مطالعات منظر بر پایه معیارهای زیباییشناختی با دو رویکرد عمده صورت میگیرد. در رویکرد اول مطالعه بر پایـه عوامـل قابل اندازهگیری عینی و در رویکرد دوم بر مبنای شناخت عوامـل ادراکـی و ذهنی اسـتفادهکنندگان انجام میشود. تئوری کاپلانها بهعنوان یکی از پرکاربردترین نظریات برای ارزیابی ترجیحات محیطهای طبیعی بنیان نظری این پژوهش را شکل خواهد داد اما با نوآوری کاربرد آن در محیط مصنوع. بنابراین هدف این پژوهش تدوین راهنمای طراحی منظر مهرانرود بر مبنای نظریه ترجیحات محیطی کاپلانها و با رویکرد طراحـی مـشارکتی میباشد بهگونهای که هر دو رویکرد ذهنی و عینی را دربرداشته باشد. یکی از بهترین و کارآمدترین تکنیکهای طراحی منظر فضاهای شهری با مشارکت مردمی، تکنیک ترجیح بصری (VPT)[1] است که میزان ترجیحات کاربران فضاهای شهری را سنجیده و اولویتهایشان را برای مرحله اجرا مورد استفاده قرار میدهد. نظریه کاپلانها در زمینه تئوری و روش طبقهبندی اطلاعات بصری در زمینه تکنیکی با دو جهتگیری متفاوت اما یک هدف مشترک، اولی با رویکردی ذهنی و دومی بر مبنای عینی، در راستای دستیابی به ترجیحات مردم از محیط میباشند. پژوهشهای متعددی نیز به تفکیک در هر دو حوزه و بهندرت با تلفیق آنها صورت گرفته است اما پژوهشی که مبنای انتخاب تصاویر برای اولویتبندی توسط مردم متغیرهای اطلاعاتی کاپلانها باشد انجام نیافته است. منظر زمانی مطلوب است که هم پاسخگو به مسائل عینی خود باشد و هم خواستههای زیباشناسانه ذهن انسان را برآورده سازد. توجه به همزمانی ابعاد غیرقابلتفکیک عینی و ذهنی در ارزیابی منظر موضوعی است که این پژوهش بدان پرداخته است و با رویکردی نو برای ارزیابی منظر از تکنیک طبقهبندی تصاویر در جهت هدف خود بهره گرفته است. در این راستا پژوهش انجام گرفته بهدنبال پاسخگویی به این سوالات است: در طراحی منظر مهرانرود، کدام متغیرها میتواند در ارزیابی ترجیحات محیطی مردم موثر باشند؟ ارتباط این متغیرها با کیفیتهای بصری معادلشان در طراحی شهری چگونه است؟
مبانی نظری
چارچوب نظری
از نظر معناشناسی واژه منظر از ریشه نظر است که بهمعنای نگریستن در چیزی بهتامل، بینش، تفکر و رای آمده است (دهخدا، 1385: 21667). ازنظر تخصصی بیشتر نظریههای منظر متاثر از دوگانگی هگلی و مارکسی است و به همین دلیل است که دوگانههای منظر عینی-ذهنی مطرحشده است. میتوان گفت هستیشناسی منظر شهری تا پیش از کار کوین لینچ در قالب سیمای شهر، متاثر از رهیافت اثباتگرایانه است که درنتیجه غلبه علوم طبیعی بوده است. این دیدگاه مدعی است، فقط آن چیزی که قابل مشاهده است بهعنوان امری واقعی پذیرفته میشود (Blaikie, 2000: 13).
گلکار مفهوم منظر شهری را متاثر از طراحی شهری دانسته و مینویســد: «قلمرو اطلاق مفهوم مذکور، مســتمراً و به موازات بلوغ دانش و هنر طراحی شهری مورد پالایش و صیقل قرار گرفته اســت و دارای چهار حلقه میباشــد؛ «منظر شــهری آرایشــی-تزئینی»، «منظر شــهری عملکردی-برنامهمحور»، «منظر شهری ادراکی-زمینه گرا»، «منظر شهری پایدار-هوشمند» (گلکار، 1385: 38).
رویکردهای منظر در طراحی شهری
رویکرد عینی
نگاه کمیتگرا و فیزیکی به موضوع منظر، رویکردی است که در آن منظر فارغ از انسان و ذهن انسان و بهعنوان یک جسم مستقل در نظر گرفتهشده و بهنوعی منظر را با مفاهیمی همچون محیط، محیطزیست و سیمای سرزمین برابر میدانند که در آن منظر تعریف لغتنامهای دارد و بهمعنای دورنمایی است برای دیدن (ماهان و منصوری، 1396 الف: 19).
منظر شهری «آن بخش از محیط یا فرم شهر است که بر روی کنش و واکنش شخص و نتایج اعمال وی موثر است. در منظر شهری است که بخشی از اطلاعات محیط بالقوه به کیفیتی مستقیما محسوس (اطلاعات بالفعل) تبدیل میشود». میزان ادراک فرد از محیط بستگی دارد به میزان آمادگی ناظر، ظرفیت و شرایط محیطی ادراک. بدین ترتیب منظر شهری جنبه عینی یا قابل ادراک محیط میباشد که بهنوبه خود دارای فرم، عملکرد و معناست (پاکزاد، 1389: 101). منظر شهر بخشی از شکل شهر است که ناظر آن را دریافت میکند. بهعبارتی شکل شهر در لایه منظر شهر به کیفیتی مستقیما محسوس تبدیل میشود؛ یعنی منظر شهر عینیت قابل ادارک و فضای مورد ادراک ما از واقعیت موجود شهر پیرامونمان است (حبیب، 1385: 50).
رویکرد ذهنی
بهزعم لینچ (1960)، تصاویر محیط در دو روش و فرایند چرخشی شکل میگیرد. در این فرایند محیط تمایزات و ارتباطات را ارائه میدهد و مردم انتخاب، سازماندهی و اطلاعات محیطی را با معنی ترکیب میکنند و این امر واکنش احساسی و رفتار را در پی دارد (علیالحسابی و مرادی، 1399: 66). تمام پدیدهها نهتنها در حوزه منظر که درکل، ابتدا تحتتاثیر مستقیم حواس پنجگانه بوده و در مراحل بعد و با گذر زمان، تاثیرات ذهنی و مفاهیم نیز بر تصورات ما تاثیر بسیار مهم گذاشته و آنها را دگرگون میکنند (منصوری، 1383: 75). در میان طراحان شهری افرادی همچون لینچ، اپلیارد، نسر، لنگ، کاپلانها با تأکید بر جنبههای ادراکی منظر و از طریق روشهای پرسشنامهای و مصاحبه به برخی ترجیحات ذهنی مخاطبین منظر، دست یافتهاند. امری که نشان میدهد این سیر تطور و پیشرفت معیارسازی، میتواند پایانناپذیر باشد و همچنان ادامه داشته باشد (ماهان و منصوری، 1396 ب: 38). تعامل روانشناسانه بین فرد و محیط یک فرایند مکانیکی نیست بلکه فعالیتی است که انسان از طریق تمایزات فیزیکی و همچنین اهمیت عملکردی و عاطفی پاسخ میدهد و صرفاً به اطلاعات بصری خلاصه نمیشود بلکه دربرگیرنده کلیه ویژگیهای کالبدی و غیرکالبدی پدیدهها و مکانهای پیرامون است و شامل کلیه معانی و عواطفی است که با یادآوری آن پدیده در ذهن تداعی میشود (پاکزاد و بزرگ، 1395: 216).
رویکرد عینی-ذهنی
منظر هم بهواسطه شاخصهای فیزیکی و تجربی و هم بهدلیل محتوای روشن و ظرفیتش در پذیرش و ابراز عقایدی که ذهن را نیز به کار میگیرد، به جهان، شکلی تازه میبخشد. بهعبارتی منظر نهتنها از آنچه در برابر چشمان ما، بلکه از آنچه در ذهن ما است نیز پدید میآید (حبیبی، 1389: 43). بنابراین صفات منظر حاصل جمع جبری صفات دو بخش تشکیلدهنده آن نیست؛ لازم است کالبد و ذهن با یکدیگر ترکیب شوند و محصول جدیدی تولید کنند. اصل مهم در منظر سنتز اجزای آن است. یعنی اجزای آن بهچنان ترکیب اتحادی رسیدهاند که اجزای ترکیب در آن استقلال وجودی جداگانه ندارند، بلکه در کنار یکدیگر است که بهعنوان یک واحد معنا پیدا میکنند (منصوری و فرزین، 1395: 33). منظر نه صرفا عینی و نه صرفا ذهنی، بلکه سیار (رفتوآمدی) و وابسته به ادراک مخاطب است. پدیدهای که بهواسطه تعامل انسان با محیط به وجود میآید و ازاینرو مقولهای عینی-ذهنی است؛ کالبد محیط وجه عینی آن و ادراک ناظر وجه ذهنی آن را تشکیل میدهد که دو جز جداییناپذیر هستند (دونادیو، 1392: 37). منظر شهرها نمایانگر آن است که مردم آن جامعه چگونه اندیشیدهاند، چگونه رفتار کردهاند و چگونه ساختهاند. بهعبارتی، منظر شهری فرایندی است که درنهایت بهعنوان یک محصول اجتماعی تولید میشود (شیعه و همکاران، 1396: 85). دو رویکرد غالب به منظر در (جدول 1) مقایسه شدهاند.
جدول 1. مقایسه دو رویکرد غالب به منظر
رویکرد |
ویژگیها |
نظریهپردازان |
عینی[2] |
- آن چیزی که قابل مشاهده است و بهعنوان امری واقعی پذیرفته میشود. - شناخت از طریق کاربرد حواس بشری انجام میپذیرد. منظر متضمن عینیت است. - منظر شهری، عناصر و مولفههایی است که با چشم قابل رویت باشند. - منظر شهری مستقل از مشاهدهگر و کنشگران اجتماعی وجود دارند. وظیفه متخصص شهری آن است که توالیهای منظم یا الگوهای موجود در منظر شهری را کشف و توصیف کند. |
گوردن کالن، برادران کریر |
ذهنی[3] |
- ادراکی/ زمینهگرا - اعتماد به حواس بهعنوان منبع بیواسطه و موثق شناخت ازبین رفت. |
لینچ، اپلیارد، نسر، لنگ، کاپلانها |
مأخذ: شیعه و همکاران، 1396: 86
ترجیحات محیطی کاربران فضاهای شهری
بعد ذهنی منظر از آن پدیدهای میسازد که روشهای ارزیابی عینیت پاسخگوی آن نیست. این پژوهش رویکردی جامع به منظر و توجه به هر دو بعد عینی و ذهنی را در نظر دارد. بنابراین در بحث نظری، تئوری کاپلانها بهعنوان یکی از شاخصترین نظریات با رویکرد ذهنی و مشارکتی مردم به منظر انتخابشده است. سپس اقدام به دستهبندی کیفیات بصری و عینی طراحی شهری مرتبط با متغیرهای کاپلانها نموده است و از این طریق سعی داشته است دو رویکرد عینی و ذهنی به منظر را تلفیق نماید.
اســتفان و راشــل کــاپلان روانشناســان محیطــی هستند که مطالعـات خـود را در دهـه 70 مـیلادی بـر روی ترجیحات انسان در محیطهای طبیعی متمرکز کردنـد و نهایتا در ســال 1989 آن را تکمیل کردند. روایی این تئوری به آنجا برمیگردد که طی حـدود 30 سال (2004-1972) 61 پژوهش مختلـف در محـیطهـای طبیعی بر اساس آن انجامشده و بیانگر این است که یک تئوری پایه در روانشناسـی محیطـی اسـت (Stamps, 2004: 1).
کاپلانها پس از سالها پژوهش، به این نتیجه رسیدند که دو هدف «فهمیدن» و«درگیرشدن» است که افراد در ارتباط با محیط در نظر دارند. منظور از «فهمیدن» معنایابی، آگاهشدن، فراگرفتن و دریافتی است که فرد از موقعیتش دارد. ویژگیهای محیط برای «فهمیدن» چیزهایی را شامل میشود که به شکلگیری ساده یک طرح کلی از محیط کمک میکنند و توصیف آن را برای فرد راحتتر مینمایند. منظور از «درگیرشدن» کشفکردن، آموختن و برانگیختهشدن میباشد. محیط درگیرکننده، محیطی است که بهلحاظ امکانات و پتانسیلهایی که به فرد عرضه میکند، بهحدکافی غنی باشد. کاپلانها معتقدند که برای درک طرح کلی محیط (فهمیدن) و نیز درگیرشدن ذهن ناظر با منظر و نهایتا واکنش نسبت به محیط بصری، فرد اطلاعات را از طریق دو مسیر متفاوت دریافت نموده و نظم میبخشد. طبق نظر ایشان نظم بصری در قالب دو الگو صورت میپذیرد:
چنانچه دو نیاز پایه (فهمیدن و درگیرکردن)، بهعنوان الزامات برقراری ارتباط با محیط، با دو سطح دریافت اطلاعات تقاطع داده شوند، 4 حالت شکل میگیرد که آن را «متغیرهای اطلاعاتی» نامیدهاند. این چهار متغیر عبارتاند از: انسجام (فهم سریع)، پیچیدگی (کشف سریع)، خوانایی (فهم استنباطی) و رازآمیزی (کشف استنباطی) (جدول 2).
جدول 2. متغیرهای اطلاعاتی کاپلانها
نظم بصری |
معناساختن |
درگیرشدن |
الگوی دوبعدی |
انسجام[4] |
پیچیدگی[5] |
الگوی سهبعدی |
خوانایی[6] |
رازآمیزی [7] |
Kaplan, 1979: 245 مأخذ:
انواع روشهای طبقهبندی کیفیتهای بصری
در روش طبقهبندی تصاویر معمولا از پاسخگو، مرتبکردن تعدادی کارت بر اساس شکلها و واژههای چاپشده بر روی آنها خواسته میشود. در مرتبکردن هدایتشده، پژوهشگر دستهبندیهای مبنای مرتبکردن کارتها را مشخص میکند، مثل طیف سنجش 5 یا 7 گزینهای، از گزینههای بسیار زیاد تا بسیار کم. در مرتبکردن آزاد، پاسخگو میتواند از هرگونه مقولهبندی که به نظر او منطقی میباشد استفاده نماید. برای مثال، میتواند گونههای ساختمانی مسکونی، تجاری، مذهبی و غیره را بر اساس عملکرد آنها دستهبندی کند، یا مجموعهای از خانهها را بر اساس سبکهای سنتی تا مدرن انتخاب نماید. در مرتبکردن آزاد چندگانه، از پاسخگو خواسته میشود، موارد تشخیص داده شده را به تعداد دفعات دلخواه مرتب کند. انواع دیگر شیوههای مرتبکردن مثل Q-Sort وF-Sort را میتوان در ردههای تخصصیتری مطالعه کرد (گروت و وانگ، 1396: 212-232). افزون بر انواع روشهای مرتبکردن تصاویر مذکور، تکنیکهای مشابه دیگری نیز در (جدول 3) گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
جدول 3. مرور برخی از روشهای تحلیل بصری منظر
معادل فارسی |
سال و شخص ابداعکننده |
شیوه تجزیهوتحلیل |
ابزار کاربردی |
طبقهبندی کیفیتهای بصری[8] |
1953، استنفنسن در روانشناسی 1974، زوب، پیت و اندرسون در مطالعات منظر |
طبقهبندی عکسها توسط مردم بر مبنای ادراک از منظر در راستای تفسیر و ارزیابی آن صورت میگیرد. |
عکس |
ارزیابی تاثر بصری[9] |
2004، هرناندز و همکاران |
تاثیر کالبدی عناصر شهری در راستای ارائه پیشنهاد جدید توسط کارشناسان مورد تحلیل میدانی قرار میگیرد. |
عکس+ نرمافزار رایانهای |
تکنیک ترجیح بصری[10] |
1970، آنتون تونی نلسون |
این ارزیابی شامل یک تعداد از تصاویری است که مردم باید مطابق با اولویتهایشان به آن امتیاز دهند. |
عکس |
عکاسی داوطلبانه[11] |
2008، گارود |
گرفتن عکس از مناظر با موضوعات خـاص موردنظر پژوهشگران توسط مردم که دربرگیرنـده ویژگـیهـای مثبـت و منفی محـدوده مـورد مطالعـه باشـند. |
عکس |
مهندسی کانسی[12] |
1970، میتسو ناگاماجی درطراحی صنعتی |
یکی از روشهایی است که قابلیت ترجمه احساسات و خواستههای درونی مشتریان درباره محصولات به عاملهای متغیر ادراکی مشخص را داراست. |
عکس+ لیست واژگان |
مأخذ: Amadeo et al, 1989: 40, Hernandez et al, 2004: 20, Najafi charmini; Khastou, 2015: 44,Garrod, 2008: 385, kelini et al, 2008: 154.
تکنیک ترجیح بصری (VPT)
یکی از بهترین و کارآمدترین تکنیکهای طراحی منظر فضاهای شهری با مشارکت کاربران فضاها تکنیک ترجیح بصری (VPT) است. این ارزیابی شامل تعدادی تصویر است که مردم باید مطابق با اولویتهایشان به آن امتیاز دهند. سپس نظریات مردم جهت تصمیمگیری درباره ساخت یک محیط شهری برای آینده مورداستفاده قرار میگیرد. روش مذکور یکی از روشهای تجسم یا عینیتبخشی به طرحها و برنامههای شهری در سطوح مختلف محسوب میگردد. ارزیابی منظر شهری با کاربست این تکنیک بهعنوان یک رویکرد مردممحور از اعتمادپذیری بالایی برخوردار است لیکن نیاز به جمعبندی توسط متخصصین و ارائه راهبردهایی برای ارتقا کیفیت محیط دارد. تکنیک ترجیح بصری توسط طراح شهری آنتون تونی نلسون در اواخر سال 1970 توسعه پیدا کرد و در طول سال 1990 به یک پدیده مردمپسند و رایج برای آموزش عموم درباره مفاهیم مشخص طرح و کسب بازخورد در زمینه گزینههای شهرسازی و طراحی تبدیل شد .در واقع این روش تکنیکی است که به جامعه در تعیین قسمتی از طرح یا پروژه برای طرحهای آتی کمک میکند (قربانی و همکاران، 1394: 1-4).
تکنیک ترجیح بصری یک ابزار برای جمعآوری اطلاعات عمومی است. دو روش مختلف برای جمعآوری دادهها وجود دارد. رویکرد اول نشاندادن دو تصویر مختلف از عناصر طراحیشده و رایدادن مردم مطابق ترجیحشان میباشد. رویکرد دوم کاربرد یک مقیاس متغیر است بهطوری که افراد مطابق این طیف به تصاویر رای دهند. مردم میتوانند اولویتهایشان را مطابق با نیازهایشان نشان دهند و از میان مجموعهای از تصاویر، طراحی دقیق و امکانپذیر را بهمنظور توسعه فضایی انتخاب کنند .(Najafi charmini; Khastou, 2015: 44)
این پژوهش نیز از میان انواع روشهای طبقهبندی اطلاعات بصری به دو دلیل: 1. تخصصی بودن تکنیک (VPT) در ارزیابی منظر در حوزه طراحی شهری و 2.. اعمال ترجیحات مردم در فرایند طراحی و نه صرفا بهمنزله یک اولویتبندی صرف، این تکنیک را با بهکارگیری یک مقیاس متغیر بهعنوان متدولوژی پژوهش برگزیده است.
پیشینه تجربی
در پژوهش انجام یافته توسط وایونا (2011)، تحتعنوان «بررسی ترجیحات افراد در توسعه مجدد آبکنار: نمونه موردی: بندر تسالونیکی-یونان»، هدف بررسی ترجیحات شهروندان برای بازتوسعه بندر میباشد. از شش آلترناتیو ارائهشده برای توسعه مجدد بندر شامل کسبوکار، تفریحی، مسکونی، زیستمحیطی، تاریخی و تجاری، ترجیحات شهروندان بر توسعه مجدد زیستمحیطی متمرکز شده است. طبق نتایج، بازتوسعه زیستمحیطی بندر در درجه اول به توسعه پیادهراهها و مجتمعهای زیستمحیطی بستگی دارد. ترجیحات افراد برای توسعه مراکز اوقات فراغت، مجتمع آکواریومها و رستورانها بهطور مثبتی با توسعه مجدد زیستمحیطی مرتبط است
دقتی نجد و همکاران (2015)، در پژوهشی باعنوان «ابعاد اولویت بصری مناطق تاریخی شهری: عوامل تعیینکننده برای حفاظت از میراث شهری»، برای تعیین عوامل موثر بر حفاظت از میراث شهری از تکنیک VPT بهعنوان یک روش ادراک بصری در ارزیابی محیط استفاده کردند. برای شناسایی ترجیحات بصری در مرکز تاریخی کوالالامپور با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر عکس شامل 54 صحنه، شش بعد بصری که بر روی ادراک گردشگران از منطقه مورد مطالعه و همسایگی بلافصل آن تاثیر داشتند موردارزیابی قرار گرفت. یک گروه کارشناسان حرفهای متشکل از معماران، معماران منظر و طراحان شهری برای شناسایی محتویات صحنهها تعیین شدند. نتایج نشانگر این بود که بیشترین اولویت به ساختمانهای میراث فرهنگی دادهشده است و اینکه هرگونه مداخله در چنین سایتهایی نظیر آرایش و کاشت گیاهان، محوطهسازی باید مکمل چشمانداز تاریخی و ویژگیهای منطقه باشد تا بتواند منجر به سودآوری بالا برای شهر گردد.
نجفی و خستو (2015)، در پژوهشی که باعنوان «سازماندهی منظر شهری با تأکید بر خوانایی، با استفاده از روش ترجیح بصری (VPT) (مطالعه موردی: خیابان خیام قزوین)» انجام دادند؛ اقدام به سازماندهی منظر شهری با تأکید بر خوانایی و با استفاده از روش ترجیح بصری نمودند. آنها با ارائه تصاویر در قالب 15 گروه 4تایی که هر گروه مربوط به یک معیار مشخص از خوانایی منظر خیابان بود؛ ترجیحات شهروندان را اولویتبندی کرده و اقدام به بازطراحی خیابان خیام نمودند.
در پژوهشی که توسط قربانی و همکاران (1394)، تحتعنوان «بازطراحی منظر تقاطع دستغیب زنجان با استفاده از تکنیک ترجیح بصری (VPT)» انجام گرفته، ابتدا برای شناخت وضعیت موجود با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه به جمعآوری اطلاعات پرداختهشده و سپس با محاسبات و تحلیلهایی که بر روی نتایج حاصل از پرسشنامه صورت گرفته، مسائل و مشکلات اساسی که این تقاطع با آنها دستوپنجه نرم میکند استخراج گردیده است. با توجه به مشکلات موجود، طراحیهای فضا و منظر شهری در قالب آلترناتیوهایی تهیهشده، سپس با استفاده از تکنیکVPT در میان مردم مورد نظرخواهی و انتخاب قرار گرفته است. این پژوهش قصد داشته با انجام مراحل فوق به ارائه آلترناتیو مطلوب از نظر ساکنین و راهکارهایی در قالب طرح و پیشنهاد بپردازد.
در پژوهش صورت گرفته توسط گلچین و همکاران (1392)، باعنوان «بررسی ترجیحات استفادهکنندگان بر پایه ارزیابی کیفیت بصری (مطالعه موردی: پارک جنگلی شهری ملت زاهدان)»، هدف از ارزیابی کیفیت بصری منظر، تعیین شاخصها و معیارهایی است که از طریق آنهـا بتـوان مناظر را حفاظت، احیا یا بازسازی کرد. بنابراین با رویکرد ذهنی بـه زیبـاییشناسـی منظـر برای ارزیابی کیفیت بصری و ارتباط آن با جنبههای ادراکی منظر بر اساس ترجیحات استفادهکنندگان پرداختهشده است. برای انجام پژوهش ضـمن مـصاحبه، از روش طبقـهبنـدی کیفیت بصری استفادهشده است. 16 تصویر مربوط به دو پهنه خدماتی-رفاهی و تفریحی بر اساس ترجیحات استفادهکنندگان اولویتبندی شده و در انتها، راهبردهایی بهمنظور ارتقا و ساماندهی منظـر محوطـه این پارک جنگلی ارائهشده است.
لک و رمضانی (1397)، در پژوهشی که باعنوان «ارزیابی ترجیحات محیطی مردم برای طراحی فضای رهاشده زیر پلهای شهری» انجام دادند با کاربست روش مصاحبه و طبقهبندی اطلاعات بصری به این نتیجه رسیدند که کیفیتهای ایمنی و امنیت، رویتپذیری، انسجام محیطی، سرزندگی، غنای حسی، احساس تعلق، آسایش اقلیمی از مهمترین کیفیتهای موثر در طراحی این فضاها میباشند.
برازجانی و همکاران (1398)، در پژوهشی که باعنوان «بهسازی منظر حاشیه بزرگراههای درونشهری (موردپژوهی: بلوار چمران شیراز)» و با هدف بهسازی منظر مذکور بر مبنای ترجیحات استفادهکنندگان انجام دادند؛ به این نتیجه رسیدند که تنوع در پوشش گیاهی اطراف مسیر پیاده، در نظر گرفتن فعالیتهای مشارکتی، خوانایی راه، تنوع در نورپردازی و سکانسبندی مسیر از اولویتهای بالایی برخوردار است.
روش انجام پژوهش
این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی میباشد. با توجه به ماهیت موضوع و شاخصهای مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن از نوع پیمایشی با استفاده از پرسشنامهی تصویری و نظرسنجی از پرسششوندگان میباشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین، کسبه و عابرین در محدوده مورد مطالعه بوده است. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت و حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 200 نفر تعیین شد.
ابتدا مهمترین عناصر در تعریف کاپلانها بهازای هر متغیر مشخص شده و سپس کیفیتهای بصری معادل در طراحی شهری در دستههای متناظر خود قرار گرفتند (جدول 4). نهایتا برای هر متغیر سه کیفیت عمده و اصلی طراحی شهری انتخاب گردید. جمعبندی آنچه عنوان شد در قالب مدل مفهومی پژوهش ارائه گردیده است. سپس با توجه به هدف پژوهش و با کاربرد تکنیک VPTدادههای موردنظر برای پژوهش گردآوری شدهاند. برای سنجش هر یک از شاخصها، تصاویر مربوط به هر شاخص انتخاب و توسط کاربران سایت ارزشگذاری شده است. در مرحله امتیازدهی یک بار از شهروندان خواسته شد که به تصویر معرف هر شاخص بهطور مثال ریتم، محصوریت، یکپارچگی بهطور جداگانه و بر مبنای طیف لیکرت 5 گزینهای امتیاز بدهند. در مرحله بعدی سه تصویر مربوط به هر متغیر وابسته بهطور مثال انسجام به صورت همزمان نشان داده شد و از پاسخگویان خواسته شد که این بار بر مبنای رتبه 1 تا 3 تصاویر را از نظر انسجام ارزیابی کنند. این کار در مورد هر یک از گروههای 4گانه متغیرها تکرار شد. برای بررسی و تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شده است. برای تبیین رابطه میان متغیرهای کاپلانها با کیفیتهای بصری معادل طراحی شهری از تحلیل همبستگی استفاده شده است. پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضریب 9/0 مورد تائید قرار گرفت.
جدول 4. بررسی معادلهای متغیرهای کاپلانها با کیفیات طراحی شهری
کیفیت بصری معادل در طراحی شهری
|
تعریف کاپلانها |
متغیرها |
ریتم (ضرباهنگ-تکرار)، ترادف یا تقارن، هندسه معین، ارتباط یا وابستگی، فضای تعریفشده، تداوم، تسلسل حرکت پیاده، پیوستگی، یکپارچگی، هماهنگی، وحدت، سازگاری، تجانس، تمرکز، محصوریت، تناسب، فشردگی، توالی، همپیوندی |
سازماندهی آسان، عناصر تکرارشونده |
انسجام |
پیچخوردگی و انحراف، دوگانگی و ترکیبات ضدونقیض، پیشآمدگی و عقبرفتگی، غنای بصری، تنوع پوشش گیاهی، کاربرد چندگانه، تضاد یا وجه تقابلها، آراستن، بیواسطگی یا بیدرنگی، تباین، تقابل، تنوع، تزئینات، غنای حسی، انعطافپذیری، رنگ تعلق |
تنوع، غنا |
پیچیدگی |
تاکید یا وقفه، کادربندی، نشانهگذاری یا تکرار آغازین، نقطه عطف، امتزاج فضای درون و بیرون، مقیاس انسانی، آگاهی بصری، تقاطع بهعنوان نقطه کانونی، نفوذپذیری بصری، وضوح |
سهولت دسترسی، توزیع نشانهها |
خوانایی |
مبالغه، غیرمتعارف، نابهنگامی، دیدهای پیدرپی، فضای بسته تودرتو یا چندگانه، تغییر سطح، حرکت موجی، انتظار، خطای باصره، غیبت محسوس، فضای نیمهبسته، پنهانسازی منظر، انحراف زاویه در کنج، یکمرتبگی |
بیش از یک راه برای رفتن، درگیرشدن، نه الزاما حضور عنصری تازه، عجیب و غیرمنتظره، یادگیری بیشتر، برانگیختن حس کشف محیط |
رازآمیزی |
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
شکل 2. فرایند انجام پژوهش
کاربست تکنیک (VPT) بر مبنای مدل مفهومی پژوهش
متناظر با هر یک از شاخصهای مدل مفهومی پژوهش، یک تصویر توسط پژوهشگر انتخاب شد. گزینش تصاویر از موفقترین رودکنارهای جهان و در مواردی فضاهای شهری کارآمدی که به بهترین شکل میتوانستند در قالب یک تصویر، شاخص بصری مربوطه را نمایان سازند انجام گرفته است (جدول 5). درنهایت 12 تصویر مربوط به 4 متغیر برای اولویتبندی توسط مردم و با انجام تکنیک (VPT) تثبیت گردید.
جدول5 - الف. تصاویر انتخابی توسط پژوهشگر برای ارائه به شهروندان جهت اولویتبندی
متغیرها |
شاخصهای کلیدی |
مشخصه تصاویر |
تصاویر منتخب و دلایل گزینش توسط پژوهشگر |
موقعیت جغرافیایی تصویر |
انسجام |
ریتم |
PA1 |
ریتم ایجاد شده در کفسازی، فضاهای کاشت گیاهان و مبلمان شهری |
رودخانه باو[13] کالگری- کانادا |
محصوریت |
PA2 |
کاشت درختان با ارتفاع مناسب و ایجاد محصوریت خوب با نسبت 2/1 |
رودخانه چونگهچون[14]
سئول-کره جنوبی |
|
پیوستگی |
PA3 |
وجود مسیر متداوم پیاده محصورشده با ریتمی از درختان |
رودخانه پرتلند[15]
اورگون-آمریکا
|
جدول5 - ب. تصاویر انتخابی توسط پژوهشگر برای ارائه به شهروندان جهت اولویتبندی
متغیرها |
شاخصهای کلیدی |
مشخصه تصاویر |
تصاویر منتخب و دلایل گزینش توسط پژوهشگر
|
موقعیت جغرافیایی تصویر |
پیچیدگی |
تنوع |
PB1 |
وجود تنوع بهدلیل فرصتهای نشستن، نگاهکردن، راهرفتن وجود فعالیتهای چندگانه نظیر خوردن، تفریح، خرید، قایقسواری |
رودخانه شیکاگو[16]
شیکاگو-آمریکا |
غنای حسی |
PB2 |
درگیرشدن حواس بینایی، بویایی، شنوایی، لامسه در ادراک محیط |
خیابان شهری روم بیک [17] هلند |
|
انعطافپذیری |
PB3 |
قابلیت فضا برای برگزاری جشنهای آیینی گوناگون |
رودخانه چونگهچون
سئول-کره جنوبی |
جدول5 - ج. تصاویر انتخابی توسط پژوهشگر برای ارائه به شهروندان جهت اولویتبندی
متغیرها |
شاخصهای کلیدی |
مشخصه تصاویر |
تصاویر منتخب و دلایل گزینش توسط پژوهشگر |
موقعیت جغرافیایی تصویر |
خوانایی |
مقیاس انسانی |
PC1 |
استقرار ساختمانها در محدوده تراز چشم و آستانه مهم ارتفاعی5/6متر وجود سایهبانها و جزئیات غنی در محدوده افقی دید انسان مقیاس 5 کیلومتر بر ساعت با بهرهگیری از تاکسیهای آبی |
رودخانه سنآنتونیو[18]
تگزاسآمریکا |
نشانهگذاری |
PC2 |
استقرار المانهای هنری بهعنوان نشانههایی برای مسیریابی بهکارگیری پدیده مثلث با طراحی المان و جذب مردم حول آن |
پارک گورکی[19] مسکو-روسیه |
|
نفوذپذیری بصری |
PC3 |
دید عابر پیاده به رودخانه، پل ارتباطی، بدنههای تجاری شفاف پیشروی جزیرهای به روی آب در راستای نفوذ بصری بیننده |
رودخانه شیکاگو
شیکاگو- آمریکا |
|
رازآمیزی |
فضای تودرتو |
PD1 |
وجود مسیرهای متعدد پیش روی مخاطب فضا برای انتخاب |
محوطه مجتمع مسکونی
سنگاپور |
حرکت موجی |
PD2 |
بهرهگیری از حرکتهای موجی شکل پیشآمده روی آب |
رودخانه ژانگیاجانگ[20]
چین |
|
تغییر سطح |
PD3 |
بهرهگیری از خطوط منحنی در تغییر سطوح و کفسازی |
میدان عمومی گلکسیسوهو[21]
چین |
محدوده مورد مطالعه
رودخانه مهرانرود، خطالقعر درهای که شهر تبریز بر آن مستقر است؛ رودخانه کمجریانی با عرض30 متر، درازای 18 کیلومتر و عمق 4 متر است که موجد محوری طبیعی از شرق تا غرب شهر است و آن را به 2 بخش شمالی و جنوبی تقسیم میکند (مجتهدی، 1387: 15). محدوده مورد مطالعه این پژوهش بخشی از رودخانه حدفاصل خیابان دارایی و راستهکوچه و در مجاورت بازار تاریخی تبریز میباشد. وجود نشانههای متعدد در حوزه بلافصل سایت نظیر مسجد صاحبالامر، مدرسه اکبریه، یخچال قدیمی، مسجد و کاروانسرای حسنپادشاه، بازار تاریخی تبریز نشانگر توان بالا و بالقوهی محدوده میباشد (شکل 3و 4).
شکل 3. موقعیت جغرافیایی محدوده مورد مطالعه در نقشه شهر تبریز
مأخذ: طرح تفصیلی کلانشهر تبریز
شکل 4. وضعیت موجود مهرانرود و بناهای تاریخی پیرامون محدوده مورد مطالعه
مأخذ: www.maps.google.com
نظرسنجی از 200 نفر از کاربران محدوده موردنظر با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. بر اساس نظرسـنجی انجـامشـده، محاسبه درصد میانگین امتیازات و مرتبسازی در قالب نمودار، نتایج بهدستآمده نـشان مـیدهـد تصاویر دارای کیفیتهای محیطی تنوع، نفوذپذیری بصری، غنای حسی، مقیاس انسانی، انعطافپذیری و نشانهگذاری بیش از نیمی از اولویتهای ترجیحی پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند و این ناشی از مطالبه شهروندان برای حضور چنین کیفیتهایی در فضای شهری رودکنار میباشد. درصورتیکه تصاویر دارای کیفیتهای ریتم، حرکت موجی، فضای تودرتو، محصوریت، پیوستگی و تغییر سطح از میانه امتیازات پایینتر میباشد که یا بهدلیل وجود چنین کیفیتهایی در فضا نظیر (انسجام و محصوریت مطلوب) و یا اهمیت پایینتر آنها میباشد (جدول 6). تصویر PB1 که متعلق به متغیر پیچیدگی است با داشتن بـالاترین درصد میـانگین امتیـاز و دارابودن تنوع بهدلیل ایجاد فرصتهای نشستن، ایستادن، نگاهکردن، راهرفتن، وجود فعالیتهای چندگانه در فضا نظیر خوردن، تفریح، خرید، قایقسواری، بهعنوان بالاترین اولویت ترجیحی و تصویر PD3 کـه بـه متغیر رازآمیزی تعلق دارد با داشتن کمترین درصد میانگین امتیـاز و بهرهگیری از خطوط منحنی در تغییر سطوح و کفسازی، بهعنوان پایینترین اولویت ترجیحی انتخاب شدند که این انتخاب نیز خود میتواند نشانگر تمایل شهروندان به طی مسیر مستقیم و آسایش بیشتر تا وجود اختلاف سطح و دشواری آن باشد.
جدول 6. تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامههای تصویری بر اساس ترجیحات افراد مشارکتکننده
متغیر |
مشخصه تصاویر |
ترجیحات انتخابی افراد بر اساس طیف پنجگانه لیکرت |
مجموع امتیاز هر تصویر |
درصد میانگین امتیازات |
درصد میانگین امتیاز هر متغیر |
||||
خیلی زیاد |
زیاد |
تاحدودی |
کم |
خیلی کم |
|||||
انسجام |
PA1 |
46 |
62 |
48 |
23 |
21 |
89 |
5/44 |
66/27
|
PA2 |
31 |
58 |
64 |
26 |
21 |
52 |
26 |
||
PA3 |
33 |
41 |
67 |
36 |
23 |
25 |
5/12 |
||
پیچیدگی |
PB1 |
82 |
50 |
26 |
21 |
21 |
151 |
5/75 |
66/62 |
PB2 |
59 |
67 |
31 |
21 |
22 |
120 |
60 |
||
PB3 |
52 |
64 |
41 |
23 |
20 |
105 |
5/52 |
||
خوانایی |
PC1 |
55 |
67 |
36 |
22 |
20 |
115 |
5/57 |
60 |
PC2 |
48 |
66 |
45 |
21 |
20 |
101 |
5/50 |
||
PC3 |
71 |
62 |
37 |
30 |
0 |
144 |
72 |
||
رازآمیزی |
PD1 |
35 |
69 |
47 |
26 |
23 |
67 |
5/33 |
5/25 |
PD2 |
40 |
55 |
60 |
25 |
20 |
70 |
35 |
||
PD3 |
29 |
53 |
56 |
29 |
33 |
16 |
8 |
همانطورکه در (نمـودار 1 و 2) مشاهده میشود، متغیر پیچیدگی بـا بالاترین درصد میـانگین امتیاز نسبت به سایر متغیرها در رتبـه اول، متغیر خوانایی در رتبه دوم، متغیر انسجام در رتبه سوم و درنهایت متغیر رازآمیزی در رتبه چهارم قرار گرفتهاند.
شکل 1. نمودار رتبهبندی کیفیتهای معادل تصاویر بر اساس ترجیحات مردم
شکل 2. نمودار رتبهبندی متغیرهای کاپلانها بر اساس ترجیحات مردم
بررسی همبستگی متغیرهای کاپلانها با کیفیتهای بصری معادلشان در طراحی شهری
برای بررسی وجود همبستگی میان متغیرهای کاپلانها بهعنوان متغیرهای وابسته و کیفیتهای بصری معادلشان در طراحی شهری بهعنوان متغیرهای مستقل، چون حجم نمونه نسبتا کوچک بوده و هر دو متغیر از نوع رتبهای هستند از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. در هر یک از گروههای 4گانه همبستگی میان هر متغیر وابسته و شاخصهای مربوطه بهعنوان متغیرهای مستقل بهصورت دوبهدو ارزیابی گردید (جداول 7 تا 10).
بررسی همبستگی متغیر انسجام با متغیرهای ریتم، محصوریت، یکپارچگی
بهدلیل اینکه سطح معناداری کمتر از ( 05/0α= ) است، میان متغیرهای مورد بررسی همبستگی وجود دارد. با توجه به ضریب اسپیرمن میتوان گفت ضریب همبستگی میان انسجام و ریتم معادل 91/0 و قویتر از دو متغیر محصوریت و یکپارچگی است.
جدول 7. نتایج آزمون فرض همبستگی متغیر انسجام با متغیرهای ریتم، محصوریت، یکپارچگی
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
سطح معناداری |
انسجام |
ریتم |
91/0 |
00/0 |
محصوریت |
85/0 |
00/0 |
|
یکپارچگی |
82/0 |
00/0 |
بررسی همبستگی متغیر پیچیدگی با متغیرهای تنوع، غنای حسی، انعطافپذیری
بهدلیل اینکه سطح معناداری کمتر از ( 05/0α= ) است، میان متغیرهای مورد بررسی همبستگی وجود دارد. برای تعیین میزان همبستگی با توجه به ضریب اسپیرمن میتوان گفت همبستگی میان پیچیدگی و تنوع معادل 87/0 در صدر قرار گرفته است.
جدول 8. نتایج آزمون فرض همبستگی متغیر پیچیدگی با متغیرهای تنوع، غنای حسی، انعطافپذیری
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
سطح معناداری |
پیچیدگی |
تنوع |
87/0 |
00/0 |
غنای حسی |
85/0 |
00/0 |
|
انعطافپذیری |
82/0 |
00/0 |
بررسی همبستگی متغیر خوانایی با متغیرهای نفوذپذیری بصری، مقیاس انسانی، نشانهگذاری
بهدلیل اینکه سطح معناداری کمتر از ( 05/0α= ) است، میان متغیرهای مورد بررسی همبستگی وجود دارد. برای تعیین میزان همبستگی با توجه به ضریب اسپیرمن میتوان گفت همبستگی میان خوانایی و نفوذپذیری بصری معادل 85/0 بیش از سایر متغیرها است.
جدول 9. نتایج آزمون فرض همبستگی متغیر خوانایی با متغیرهای نفوذپذیری بصری، مقیاس انسانی، نشانهگذاری
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
سطح معناداری |
خوانایی |
نفوذپذیری بصری |
85/0 |
00/0 |
مقیاس انسانی |
82/0 |
00/0 |
|
نشانهگذاری |
79/0 |
00/0 |
بررسی همبستگی متغیر رازآمیزی با متغیرهای حرکت موجی، فضای تودرتو، تغییر سطح
بهدلیل اینکه سطح معناداری کمتر از ( 05/0α= ) است، میان متغیرهای مورد بررسی همبستگی وجود دارد. برای تعیین میزان همبستگی با توجه به ضریب اسپیرمن میتوان گفت همبستگی بین رازآمیزی و حرکت موجی معادل 93/0 و شدید میباشد.
جدول 10. نتایج آزمون فرض همبستگی متغیر رازآمیزی با متغیرهای حرکت موجی، فضای تودرتو، تغییر سطح
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
سطح معناداری |
رازآمیزی |
حرکت موجی |
93/0 |
00/0 |
فضای تودرتو |
88/0 |
00/0 |
|
تغییر سطح |
87/0 |
00/0 |
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با دغدغه ارائه راهحل برای صرف هزینههای کارآمد بهمنظور اصلاح کیفیت فضاهای شهری با مشارکت مردم سعی بر دستیابی به توسعهای متعادل با لحاظ جمیع ابعاد دارد. هدف پژوهش تدوین راهنمای طراحی منظر مهرانرود بر مبنای نظریه ترجیحات محیطی کاپلانها و با رویکرد طراحـی مـشارکتی میباشد بهگونهای که هر دو رویکرد ذهنی و عینی را دربرداشته باشد. بدین منظور ابتدا کیفیتهای بصری طراحی شهری بر اساس متغیرهای کاپلانها دستهبندی شده و مبنای انتخاب تصاویر قرار گرفت. سپس با کاربرد تکنیک ترجیح کیفیت بصری (VPT) بهعنوان یک ابزار مشارکت مردمی، تصاویر امتیازدهی و اولویتهای افراد تعیین شدند.
12 شاخص کلیدی که معرفیکننده متغیرهای 4گانه کاپلانها بودند در انتخاب تصاویر توسط پژوهشگر اعمال گردید. شاخصهای تنوع (5/75%)، نفوذپذیری بصری (72%)، غنای حسی (60%)، بهعنوان مهمترین ترجیحات و شاخصهای محصوریت (5/33%)، پیوستگی (5/12%)، تغییر سطح (8%) با پایینترین اولویت از نظر کاربران سایت انتخاب شدند. متغیرهای پیچیدگی با درصد میانگین (66/62%) و خوانایی (60%) بهعنوان مهمترین اولویتهای ترجیحی کاربران بوده است. بنابراین در پاسخ به سوال نخست پژوهش میتوان به این جمعبندی رسید که اولویت بصری شهروندان در محدوده مورد مطالعه بیشتر متمایل به متغیرهای پیچیدگی و خوانایی است. اگرچه کیفیتهای مربوط به متغیرهای انسجام و رازآمیزی نیز باید در محیط حضور داشته باشند اما از اولویت پایینتری برخوردار هستند. در پاسخ به سوال دوم، نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشانگر این است که متغیرهای کاپلانها و شاخصهای معادلشان در طراحی شهری با یکدیگر ارتباط دارند. بهعبارتدیگر آنچه در فاز تئوری بهعنوان مدل مفهومی پژوهش تدوینشده در فاز عملیاتی و نظرسنجی از شهروندان و با استناد به تحلیلهای آماری با یکدیگر تطبیق پیدا نمودند. نتیجه ارزشمند این پژوهش در این است که میتواند کمک موثری به طراحان شهری در فرایند طراحی با لحاظداشتن این ارتباط باشد. بدین معنی که برای ارتقا کیفی فضای شهری لبه مهرانرود مجاور بازار تاریخی تبریز جهت رسیدن به انسجام در رتبه اول کیفیت بصری ریتم، برای دستیابی به پیچیدگی ابتدا تنوع، برای تحقق خوانایی افزایش نفوذپذیری بصری و درنهایت در راستای رازآمیزکردن فضا بهرهگیری از حرکتهای موجی زمینهساز تحقق ترجیحات شهروندان و مصداق بارزی از عملیاتی نمودن طراحی شهری مشارکتی خواهد بود.
راهکارها
با توجه به یافته های تحقیق، راهکارهای زیر پیشنهاد میگردد:
- ایجاد کیفیت تنوع:
- سکانسبندی مسیر و اعطای کاراکترهای متنوع فعالیتی به هر سکانس با توجه به پتانسیلهای موجود؛
- فراهم آوردن امکان استفاده تفرجگاهی و پرسهزدن از طریق اختصاص هر دو لبه رود به پیاده؛
- ایجاد فعالیتهای متنوع و همهشمول با بهرهگیری از پارک انتهای محور؛
- اختصاص مغازههایی از مجتمعهای تجاری دو سوی رود به کاربریهای جاذب جمعیت نظیر رستوران؛
- رعایت آرایش فضایی گیاهان و چیدمان کاشت آنها نسبت به یکدیگر؛
- استفاده از آب در ایجاد منظر متنوع از طریق ساخت آبنما و آثار هنری؛
- فضاسازیهای متنوع با بهرهگیری از تباین فضایی نظیر فضاهای سرپوشیده و روباز.
- ایجاد کیفیت نفوذپذیری بصری:
- افزایش دید و منظر به لبه آب از طریق پیشروی فضاهای منحنی شکل به روی آب؛
- کاستن از سختفضاها در راستای نفوذپذیری بصری بیشتر از طریق شفافسازی بدنههای پلبازارها؛
- رویتپذیری و قرائتپذیری فضاها و فعالیتهای انجام گرفته در مغازهها؛
- ایجاد دیدهای بدون مانع و جذاب از طریق کاشت بوته؛ درختچه و یا درختان تنه بلند.
- ایجاد کیفیت غنای حسی:
- ایجاد دسترسی مستقیم شهروندان به رود با استقرار پلههایی به سمت آب؛
- ایجاد بستر فضایی مناسب برای فعالیتهای مرتبط با آب نظیر بازی ایمن کودکان؛
- ایجاد تجربیات مثبت از طریق صدای آب، بوی گیاهان و دیدهای مطلوب.
- ایجاد کیفیت مقیاس انسانی:
- غنیسازی جزئیات معماری جدارههای سازنده لبه رود در طبقه همکف و رعایت تراز دید عابرین پیاده؛
- اولویتدهی به حرکت پیاده با محدودکردن سواره در هر دو لبه رود؛
- بهکارگیری مبلمان شهری و زیرساختهای مناسب معبر پیاده.
-ایجاد کیفیت انعطافپذیری:
- امکان برپایی نمایشگاههای هنری و فرهنگی؛
- ایجاد فضاهای چندمنظوره در راستای انجام فعالیتهای مختلف از طریق افزایش عرض پیادهراه با حفظ حریم رود؛
- در نظر گرفتن فضاهایی برای نمایش هنرهای مردمی از طریق سازههایی با قابلیت جمعشوندگی؛
- ایجاد فرصت کالبدی برای مکث و توقف از طریق تعریف لبه و فضای نشستن انفرادی و جمعی.
- ایجاد کیفیت نشانهگذاری:
- بهرهگیری از عناصر خلاقانه مرتبط با آب بهعنوان نقطه شاخص در محدوده؛
- تقویت نقش نشانهای رودخانه با احیاء آن به شکل یک لبه فعال شهری؛
- نورپردازی کانونهای مهم کالبدی نظیر یخچال تاریخی در ضلع جنوبی محدوده؛
- ایجاد دعوتکنندگی به سمت رود با ورودیهای تعریفشده؛
- ایجاد شبکه ادراک متوالی و پیاپی از نشانههای شهری با بهرهگیری از بناهای شاخص موجود در محدوده بلافصل.
- ایجاد کیفیت ریتم:
- استقرار مبلمان و پوشش گیاهی با ریتم مشخص؛
- بهرهگیری از ریتم در طراحی جدارههای مجاور رود.
- ایجاد حرکت موجی:
-بهرهگیری از خطوط نرم و سیال در طراحی جدارهها، کفسازی، فضاسازی.
- ایجاد فضای تودرتو:
- ایجاد فضای لابیرنت مانند در پارک انتهایی سایت؛
- ایجاد چرخش در دید با انحنا در مسیر پیادهروی.
- ایجاد کیفیت محصوریت:
- حفظ تداوم بدنه و ممانعت از شکستهای ناگهانی جداره؛
- بهرهگیری از نرمفضاها (پوشش گیاهی) و سختفضاها (جدارهها و بدنهها)؛
- حذف قطعات خالی و فضاهای متروکه مجاور مسیر پیاده.
- ایجاد کیفیت پیوستگی:
- ساخت شبکه همپیوند پیاده از لبه رود به سمت بافت تاریخی از طریق ایجاد گشایشهای فضایی در بدنه تجاریِ شمالی محدوده و حفظ تسلسل در حرکت پیاده.
- ایجاد تغییر سطح:
- بهرهگیری از پله و اختلاف سطح به عنوان مسیر فرعی در کنار مسیر اصلی پیادهروی.
- سکانسبندی لبه مهرانرود مجاور بازار تاریخی بومشهر تبریز در امتداد نقاط کلیدی و ثقل سایت و اعطای نقش موثر به هر یک از سکانسها که عبارتاند از:
- سکانس 1، حد فاصل خیابان دارایی تا درب یمندوزان بهعنوان سکانس خدماتی-رفاهی؛
- سکانس 2، حد فاصل درب یمندوزان تا درب صادقیه بهعنوان سکانس تفرجگاهی؛
- سکانس 3، حد فاصل درب صادقیه تا یخچال قدیمی (موزهی آب) بهعنوان سکانس فرهنگی؛
- سکانس 4، حد فاصل یخچال تا بافت مسکونی بهعنوان سکانس هنر مردمی؛
- سکانس 5، حد فاصل زون مسکونی و پارک انتهای محور بهعنوان سکانس آموزشی-کودکان ( شکل 5).
شکل 5. سکانسبندی پیشنهادی لبه مهرانرود مجاور بازار تاریخی
[18]. San Antonio River
[21]. Galaxy SoHo