Challenges of physical Development of Songhor affected by Glacial Deposits accumulation and Slop Instability

Document Type : Science - Research

Authors

1 Associate Professor, Physical Geography Departement, Shahid Beheshti University

2 PHD Student, Physical Geography Departement, Shahid Beheshti University

Abstract

The physical development of cities located in the mountainous often occurs towards the hillsides. The hillsides as a result of glacial erosion in the Quaternary period have deposits characterized by permeability and grain separation, which lead to instability and environmental changes if combined with the steep slope, abundant rainfall, and earthquakes. Songhor city is a typical case of such cities. In this study, the slope instability potential in Dalakhani basin was investigated. For this purpose, the developing extent of glacial sediments was identified through the regression analysis of temperature and elevation as well as the sediment investigation. By defining instability indicators and using the fuzzy dimensionless method to homogenize parameters, the map of slope instability potential was produced. The findings of this study revealed that out of 1.7 square kilometers development, from 1987 to 2011, Songhor city expanded to the slopes prone to instability up to1 square kilometer. The map of slope instability potential also showed that half of the city was located in the area with high potential of slope instability. Furthermore, with respect to the physical development of Songhor to the high slopes, it is necessary to identify the areas prone to slope instability.

Keywords

Main Subjects


مقدمه

گسترش کالبدی شهر­ها در دامنه­ها و کوهپایه­های ایران در قلمرو رسوبات یخچالی در آخرین دوره سرد به وقوع پیوسته است که ناپایداری بستر کالبدی را برای شهرهای دامنه­ای و کوهپایه­ای فراهم نموده‌است. بنابراین مطالعه نهشته­های یخچالی و تاثیر آن بر سایر پدیده­ها از جمله ناپایداری دامنه­ای از مسائل مهم مناطق کوهستانی می­باشد، زیرا نهشته­های با منشاء یخچالی به نوسانات اقلیمی و فعالیت‌های انسان حساس می‌باشند.

در طول پلئیستوسن وسعت قابل توجهی از نواحی مرتفع کوهستانی ایران تحت تسلط اقلیم سرد بوده و بر اثر عامل یخچال‌های کوهستانی دچار تغییر شکل می­شده­اند. گسترش  بیش‌تر برفمرز­های دائمی در دوره­های سرد نسبت به زمان حاضر آثار خود را به صورت سیرک­ها، دره­های عریض، خراشیدگی سنگ­های سخت دره­ها و مورن­ها در ارتفاعات پائین به جای گذاشته­اند(Mahmoudi, 1989:13). حوضه دالاخانی در شمال شرق استان کرمانشاه با بازه ارتفاعی 3355-1399 متر و شهرستان­های سنقر و صحنه را در بر می­گیرد. وسعت حوضه معادل 674.56 کیلومتر مربع است و قلمرو گسترش نهشته­های یخچالی در دامنه­ها می­باشد که در بخش‌های زیادی با ناپایداری دامنه­ای و رخداد حرکات توده‌ای مواجه استGhahroudi,et al, 2015:231/246)). گسترش مناطق شهری به سمت دامنه‌های ناپایدار بر ضرورت مطالعه پتانسیل ناپایداری دامنه‌ای تاکید می­کند. شکل1، ریزش سنگ در دامنه‌های شمالی شهر سنقر و شکل 2، رخداد پدیده لغزش در دامنه‌های رسوبی مسلط بر شهر را نمایان می‌سازد. شکل 3، موقعیت حوضه دالاخانی را در استان کرمانشاه و ایران نشان می­دهد.

 

پیشینه پژوهش

مطالعه نهشته­های یخچالی و تاثیر آن بر بستر کالبدی شهرها و رخداد ناپایداری دامنه­ای از مسائل مهم شهر‌های دامنه‌ای می‌باشد، گسترش شهر ها و فعالیتهای سازه‌ای انسان تحت تاثیر نهشته­های با منشاء ء یخچالی می­باشند. پژوهشگران بسیاری در این زمینه مطالعات متعددی انجام دادند، از جمله شریستا و همکاران 2012))، پی­بردند که دامنه­های پرشیب حاوی رسوبات یخچالی اگر با بارش سنگین، تناوب یخبندان و ذوب و فراوانی زمین ­لرزه همراه شوند مشکلاتی هم‌چون حرکاتی موجی، ایجاد سد و مانع طبیعی و افزایش در ظرفیت رسوب را به وجود می­‌آورند. به‌طور کلی مورن­های یخچالی، در پی تغییرات اقلیمی و عقب نشینی یخچال‌ها نسبت به تغییرات محیط، فرو ریختن و نشست سدهای مورنی حساس می­باشند. هم‌چنین برخی

 

از محققین مطرح نمودند که دره‌های مناطق یخچالی به دلیل فرسایش یخچالی، پهن و عمیق شده­اند و دیوارهای پرشیب آن‌ها منجر به ریزش سنگ، لغزش و جریان‌های ریزشی می‌شوند (Wieczorek; et al, 2008: 423). آلرد در سال2000 به این نکته توجه داشت که پس از خاکبرداری یا فرسایش سطحی مواد دامنه، کاهش تنش و نفوذ آب منجر به کاهش مقاومت برشی، و در نتیجه به شکستگی تیل­های یخچالی می­شود(Allred, 2000: 63). از پیامدهای دیگر ژئومورفولوژی عقب نشینی یخچال‌ها، ظاهر شدن چشم انداز حساس به تغییر شکل می‌باشد. با ادامه عقب نشینی یخچال‌ها، تغییر شکل­ها سریعتر و پتانسیل شکست پایه­های دره، که نقش حفاظتی دارند را افزایش می­دهند. اخیرا برخی پژوهشگران دریافته‌اند که بسیاری از محیط­های کوهستانی یخچالی قدیم، امروزه به وسیله دامنه­های تخریب شده به شکل ریزش سنگ، لغزش و بهمن­های سنگی یا تغییر شکل عمیق در دامنه­های گرانشی مشخص می‌شوند(Hugenholtz, et al, 2008: 254; Ballantyne, et al, 2014: 145). نویسندگان متعددی نتیجه گرفتند که با توجه به عقب نشینی یخچال‌های کوهستانی، بین ریزش­ها و در پی آن تخریب­ دامنه­های پس از دوره یخچالی رابطه علت و معلولی وجود دارد. از جمله کروستا بر نشست­های عمیق گرانشی که منجر به تغییر شکل دامنه­ها در تمام رشته کوه‌های سراسر جهان دارد را تاکید ورزیدند(Crosta; et al, 2013: 13). در اطراف رشته­های مرتفع کوهستانی جهان که تحت تأتیر فعالیت یخچالی اخیر بوده­اند، فعالیت زمین لغزش­ها از مخاطرات طبیعی شناخته شده­ می‌باشد(Vilímek, 2005: 110).

 شوردر و همکارانش در مطالعات سال 2011 در منطقه هیمالیا و تبت نشان دادند که بین تکتونیک، آب و هوا و فرایندهای سطحی رابطه قوی وجود دارد(et al, 2011: 35 Shroder,).

   سالچر و همکارانش در سال2014، پی­بردند که در اثر گسترش یخچال‌ها در پلئیستوسن و عقب نشینی آنها، اشکالی ایجاد شده که با عامل­ فرسایش رودخانه­ای مرتبط است(Salcher; et al, 2014: 61). در خصوص تغییرات اقلیمی و تحول یخچال‌ها می­توان به تحقیقات بوچرویتنر و همکاران در سال 2006 اشاره نمود که یخچال‌ها را شاخص‌های آب و هوایی و معلول تغییرات اقلیمی و محیطی می‌دانند (Buchroithner, et al, 2006: 1608).

   هم‌چنین استافل و همکارانش در پنجمین گزارش هیئت تغییر اقلیم بین دولت­ها در سال 2014 مطرح نموده‌اند که در سطح جهانی تعداد روزهای گرم و بارش­های سنگین افزایش یافته است2014: 2) (Stoffel, et al,. به طور کلی نتایج تحقیقات خاطرنشان می‌سازد که رسوبات باقی مانده از آخرین دوره‌های سرد، نسبت به تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسان واکنش نشان می‌دهند و چنانچه بستر شهر‌های دامنه ای و کوهپایه ای شوند، سبب تشدید حرکات دامنه ای می‌شوند.

 

 

شکل 1. ریزش ایجاد شده در دامنه شهر سنقر

 

 

شکل 2. پدیده لغزش در دامنه­‌های شهر سنقر

 

 

 

شکل 3. موقعیت حوضه دالاخانی در استان کرمانشاه

 

روش تحقیق

داده­های مورد استفاده در این پژوهش شامل نقشه­های توپوگرافی 1:50000، تصاویر سنجده ETM+ ماه ژوئن سال 2006، داده­های اقلیمی مربوط به سالهای 2007-1997، بزرگای زلزله سالهای 2005-1998، داده ارتفاعی سنجنده Aster و مشاهدات میدانی بوده است. جدول1، ارتفاع و میانگین دمای سالانه در منطقه مورد مطالعه را نشان می‌دهد.

   در این تحقیق ابتدا با استفاده از رگرسیون ارتفاع و دما بین ایستگاه‌های محدوده مورد مطالعه، برفمرز آخرین دوره­ یخچالی تعیین گردید. بر اساس معادلات افت متوسط دمای ماهانه به ازای هر 1000 متر افزایش ارتفاع 6 درجه سانتی‌گراد است که در طول سال بین 3/4 درجه سانتی گراد در شهریور ماه و تا 7/7 درجه سانتی‌گراد در دی ماه تغییر می‌یابد. با استفاده از اختلاف ارتفاع بین حداقل و حداکثر ارتفاع سیرک­ها و تعیین خط 60 درصد سیرک­ها ارتفاع خط برف مرز دائمی در منطقه به میزان 2820 متر محاسبه گردید. بعد از تعیین افت آدیاباتیک دما و ارتفاع خط برف مرز دائمی، میزان دمای گذشته در منطقه محاسبه شد. شکل 4، نمودار و رابطه رگرسیونی دما و ارتفاع را نشان می­دهد. همان‌گونه که مشاهده می­شود، ضریب توجیه‌پذیری معادل 984/0 می‌باشد. چون قلمرو یخچالی در ارتفاعات بالاتر از حوضه دالاخانی قرار داشت، لذا برای افزایش دقت قلمرو برف مرز محدوده بزرگتری برای محاسبه رگرسیون انتخاب گردید و سپس رابطه خطی دما و ارتفاع در مدل ارتفاعی مستخرج از سنجنده Aster در محیط نرم افزاری GIS اجرا گردید. شکل 5، موقعیت برفمرز در پیرامون حوضه دالاخانی را نشان می‌دهد. برای بررسی احتمال وجود نهشته­های با منشاء یخچالی در دامنه­های ارتفاعات دالاخانی از عمق 40 سانتی متری در 6 نقطه از دامنه­های مسلط به شهر سنقر نمونه برداری انجام شد.

جدول1. مشخصات ایستگاه‌های سینوپتیک در حوضه دالاخانی

 
 

نام ایستگاه

ارتفاع

میانگین دما

نام ایستگاه

ارتفاع

میانگین دما

تبخیر سنج

بلبان آباد

2015

10.7

سینوپتیک اسلام آباد غرب

1468.8

13.6

اقلیم شناسی قاملو

1910

1.9

تبخیر سنج روانسر

1388

13.9

سینوپتیک قروه

1906

11.4

سینوپتیک کرمانشاه

1318.6

15

سینوپتیک سنقر

1700

12.2

تبخیر سنج دوآب مرگ

1310

13.4

اقلیم شناسی موچش

1640

12.8

تبخیر سنج پل چهر

1280

14.5

سینوپتیک کنگاور

1468

13.2

سینوبتیک سرپل

545

19.8

               

 

 

 

 

 

 

 


 

شکل 4. رگرسیون دما و ارتفاع در حوضه دالاخانی

 شکل 5. موقعیت برفمرز در حوضه دالاخانی

نمونه­های برداشت شده از رسوبات دره­ها و دامنه­های توسط الک دانه­بندی شد. منحنی تراکم تجمعی رسوبات از رسوبات الک شده، ترسیم گردید و از طریق شکل منحنی و پارامترهای آماری منشاء آن(نوع فرایند) تشخیص داده شد. برای محاسبه­ی پارامترهای آماری رسوبات از روش لحظه­ای براساس رابطه1، استفاده شد(Ahari Pour, 2006: 64).

(1)         

            

 

F = فراوانی هر رده رسوبی یا درصد وزنی

M = نقطه وسط هر رده در مقیاس فی

     = میانگین

با توجه به جدول جورشدگی فولک، جورشدگی رسوبات تعیین گردید. سپس برای بررسی­های مورفوسکپی نمونه­های اخیر، رسوبات با قطر 1میلی متر تا 063/ میکرون را جدا کرده و از آنها مقاطع نازک تهیه شده است و به وسیله میکروسکوپ پلاریزان شکل دانه‌های تشکیل دهنده رسوبات مورد مشاهده قرار گرفت. بررسی­های مورفوسکپی بر روی دانه‌های بسیار ریز، می­تواند بیانگر منشاء رسوبات یک منطقه باشد. به عبارتی حاکمیت عملکرد آب، باد و یخچال را برای ما مشخص نماید (Moayeri, et al., 2008: 109/130).

برای تهیه تراکم پوشش گیاهی از شاخص NDVI، مستخرج از تصاویر ماهواره­ای لندست سنجده ETM سال 2006 استفاده گردید. با توجه به اینکه منطقه تحت تأثیر فرسایش یخچال قرار داشته است، شیب دامنه­ دره­ها به ویژه در نزدیکی رودخانه­ها، که از نهشته­های منفصل، عبور می­کنند بسیار زیاد است. هم‌چنین تراس­های رودخانه­ای - یخچالی در پایین دست و تراس­های یخچالی در بالا دست، در حاشیه رودها قرار دارند. لذا لایه فاصله از رودخانه بر اساس دوری و نزدیکی به رودخانه­ها بی­بعد گردید(جدول 2).

 با توجه به نقشی که بارندگی در افزایش ناپایداری دارد، و با شدت بارش احتمال وقوع حرکات توده­ای و ناپایداری دامنه­ای زیاد می­شود. ارزش‌گذاری داده­های بارش به صورت خطی فازی شد. با افزایش ارتفاع، به دلیل وجود شیب زیاد و فعالیت عوامل تخریب هم‌چون هوازدگی، احتمال افزایش ناپایدارهای دامنه‌ای نیز  بیش‌تر می­شود، بر همین اساس به نواحی مرتفع­تر ارزش  بیش‌تری داده شده است(جدول 2). منطقه مورد مطالعه از نظر طبقه‌بندی یخچالی به سه منطقه، شامل، محدوده­ سیرک­ها، محدوده­ دره­های یخچالی و قلمرو مورن­ها تقسیم شد و به محدوده مورن­ها  بیش‌ترین ارزش فازی و به محدوده سیرک­ها کمترین ارزش فازی داده شد. برای پهنه­بندی ناپایداری دامنه­ای عوامل شیب­زمین، بارش، ارتفاع، لایه طبقه­بندی قلمرو یخچالی، دوری و نزدیکی به رودخانه و پوشش گیاهی استفاده شد (Ramesht, et al., 2012: 59/78).

همان‌طور که توضیح داده شد، برای استاندارد سازی متغیرها از بی‌بعد سازی فازی استفاده گردید. در این روش مجموعه­ای از عناصر با ویژگی­های مشابه را با درجه ای از صفر تا یک می‌توان مشخص نمود(cahn, et al., 2000:330/337). جدول2، درجات عضویت فازی عوامل انتخابی را نشان می‌دهد.

 

جدول 2. درجات عضویت فازی پارامترهای تأثیر گذار

معیار

کلاس

()

مساحت

درصد

فازی

 

قلمرو یخچالی

 

   6 هاment,

محدوده سیرک­ها

34

58/1

1/0

 

محدوده دره­های یخچالی

9/905

22/42

8/0

 

محدوده مورن

7/1205

19/56

1

 

پوشش گیاهی

تراکم بسیار زیاد

9/109

12/5

1/0

 

تراکم زیاد

19/559

06/12

3/0

 

تراکم متوسط

85/258

61/23

5/0

 

تراکم کم

98/710

14/33

7/0

 

تراکم بسیار کم

61/506

06/26

1

 

تراکم بسیار زیاد

9/109

12/5

1/0

 

شیب

0-5

310

45/14

1/0

 

5-12

77/272

71/12

3/0

 

12-30

25/629

33/29

5/0

 

30-60

15/691

21/32

7/0

 

>60

46/242

30/11

1

 

بارش

84/434 - 452

49/81

80/3

1/0

 

452- 9/471

96/283

23/13

3/0

 

9/471 - 494

81/582

16/27

5/0

 

494 – 9/520

52/515

03/24

7/0

 

9/520-551

9/396

50/18

9/0

 

551-7/585

285

28/13

1

 

طبقات ارتفاع

1100-1300

86/42

2

1/0

 

1300-1500

53/212

90/9

2/0

 

1500-1700

68/375

51/17

3/0

 

1700-1900

77/543

34/25

4/0

 

1900-2100

24/482

47/22

5/0

 

2100-2300

85/253

83/11

6/0

 

2300-2500

111

17/5

7/0

 

2500-2700

79/64

02/3

8/0

 

2700-2900

14/34

82/1

9/0

 

فاصله از آبراهه

100- 0

44/654

53/31

1

 

200- 100

68/474

87/22

9/0

 

300- 200

16/377

17/18

8/0

 

400- 300

06/210

12/10

7/0

 

500- 400

29/140

76/6

6/0

 

600- 500

25/85

11/4

5/0

             

یافته­ها

ارتفاع برفمرز دائمی براساس ارتفاع متوسط دره­های سیرک مانند صفر درجه منظور شد که در ارتفاع 2820 متری قرار داشته است و بر اساس آن توزیع دمای آخرین دوره­ سرد محاسبه گردید. دمای فعلی برفمرز براساس رگرسیون خطی ارتفاع و میانگین درازمدت دمای، معادل 38/5 درجه سانتی‌گراد کاهش داشته است. طبق معادله اخیر افت متوسط دمای ماهانه به ازای هر 1000 متر افزایش ارتفاع، 6 درجه سانتی‌گراد و افت دمای فصلی بین 3/4 درجه سانتی‌گراد در شهریور ماه و تا 7/7 درجه سانتی‌گراد در دی ماه تغییر یافته است. نتایج دانه سنجی از 6 نمونه رسوب، مخلوطی از دانه‌های درشت و ریز را نشان داد که بی­نظمی زیادی و جورشدگی بد یا ضعیفی داشتند. هم‌چنین منحنی تجمعی آنها خمیدگی به سمت بالا را نشان دادند (Hambrey and Harland, 2004:110).

جدول3، نوع جورشدگی رسوبات نمونه برداری شده را نشان می­دهد. شکل6، نمودار دانه­سنجی نمونه­ها را نشان می­دهد.  

جدول3. نوع جورشدگی رسوبات نمونه برداری شده

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتایج بررسی مقاطع میکروسکپی آن‌ها با ابعاد 1 میلی­متر تا 063/ میکرون، رسوبات را از لحاظ گردشدگی دانه­ها در سه رده گرده شده، نیمه زاویه­دار و زاویه­دار قرار داد  (Mousaviherami, 1988:82) . شکل 7، درصد رسوبات هر سه رده را نشان می­دهد. این بررسی­ها که به منظور شناسایی منشاء دینامیکی یا به عبارتی برتری عملکرد آب، باد و یخچال انجام شد، درصد قابل توجهی از آن­ها را زاویه­دار نشان داد.

 
 
 
 

 

 

 

 

 

شکل7. نمودار درصد گردشدگی و کرویت ذرات

   با توجه به نقشه پهنه بندی ناپایداری دامنه­ای، بیش از نیمی از وسعت منطقه در محدوده­ای با پتانسیل زیاد ناپایداری دامنه­ای قرار دارد و از سوی دیگر گسترش شهر سنقر از سال 1987 تا 2011 میلادی با توجه به محدودیت کاربری اراضی به سمت دامنه­های حساس به ناپایداری دامنه­ای سوق پیدا کرده (شکل 8)، احداث و گسترش شهرک ولیعصر و ساختمان­های مسکن مهر شهر سنقر بدون در نظر گرفتن رسوبات ناپایدار بر روی این دامنه­ها احداث شده­اند. از آنجا که این ناحیه از لحاظ زمین­لرزه جزء مناطق فعال کشور می­باشد باعث ایجاد خسارات هر چه  بیش‌تر خواهد شد(شکل 9).

 

شکل8. نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه­ای منطقه دالاخانی

 

 

شکل9. گسترش شهر سنقر به سمت دامنه­های ناپایدار

بحث و نتیجه­گیری

گسترش قلمرو یخچالی در کواترنر در ایران و در نتیجه انباشتگی رسوبات منفصل در دامنه­ها مسائل متعددی را برای شهرهای دامنه­ای و کوهپایه­ای ایجاد نموده است. سنقر از جمله شهرهایی است که بر بستری از رسوبات منفصل قرار دارد. بررسی­ها نشان داد که خط برفمرز دائمی در آخرین دوره سرد در ارتفاع 2820 متری قرار داشته است در حال حاضر حداقل دمای در ارتفاع فوق 56/2 درجه می­باشد.

   در نمونه­های برداشت شده از پادگانه­ها و بستر شهر سنقر که در ارتفاع 1732-1692 متری دور از سیرک­ها و دره­های یخچالی، تحلیل دانه­سنجی انجام شده است. نمودارهای تجمعی حاصله از دانه­سنجی به سمت قطر ذرات درشت کشیده شده است هم‌چنین جورشدگی رسوبات  بیش‌تر از 1 است که حاکی از ترکیب ذرات درشت و ریز در رسوبات است.

   مطالعات میکروسکپی حدود 70-40 درصد ذرات این نمونه را زاویه­دار نشان می­دهد که بیانگر منشاء یخچالی رسوبات می‌باشد. با توجه به اینکه نمونه­ها از رسوبات منفصل بوده است و مشاهدات میدانی شاهدی برای دوره­هایی با تسلط بادها و یا فرآیندهایی که منجر به تولید رسوبات زاویه­دار شده باشد، لذا می­توان این‌طور نتیجه گرفت که احتمالا در آخرین دوره سرد قلمرو نهشته­های یخچالی در دامنه­های مسلط به شهر سنقر تا حداقل ارتفاع 2820 متر پایین آمدند و با گرم شدن هوا جریان‌های سیلابی رسوبات یخچالی را حرکت داده و در زمین‌های با ارتفاع کمتر نهشته است که اکنون بستر شهرهایی مانند سنقر است.

   نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه­ای که بر اساس ترکیب جمعی از لایه‌های فازی شده به دست آمد، نشان داد که مناطق ناپایدار بر قلمرو تجمع رسوبات یخچالی انطباق دارد و به دلیل عدم چینه بندی و جورشدگی ضعیف این رسوبات، غالبا انواع حرکات توده­ای در آنها قابل مشاهده است. محدوده فوق با پدیده ریزش­های سنگی و لغزش­های دامنه­ای و تجمع رسوبات در شیب­ها مواجه است که نمونه­های آن در شکل‌های 1 و 2، ملاحظه شده است. مقایسه دو تصویر ماهواره­ای لندست سنجده ETM و TM به فاصله 24 سال گسترش شهر سنقر را روی رسوبات اخیر و مناطق ناپایدارتر نشان می‌دهد به طوری‌که شهر سنقر از سال 1987 تا 2011 از 7/1 کیلومترمربع توسعه کالبدی،  1کیلومترمربع آن به سمت دامنه­های مستعد به ناپایداری دامنه‌ای گسترش پیدا کرده است. هم‌چنین براساس نقشه پتانسیل ناپایداری، حدود نیمی از مساحت منطقه در محدوده با پتانسیل زیاد نسبت به ناپایداری دامنه­ای قرار دارد و مشاهدات میدانی نیز برگسترش شهر به سمت این مناطق تاکید دارد (شکل9). بنابراین افزایش رخداد حرکات توده­ای در شهر سنقر
اجتناب ناپذیر است.

REFERENCES

1.    Ahari Pour, Reza.(2006), Principles of sedimentology.Damghan University, Damghan, 65.

2.    Allred, B. J. (2000), Survey of fractured glacial till geotechnical characteristics: Hydraulic conductivity, consolidation, and shear strength.

3.    Ballantyne, C. K., Sandeman, G. F., Stone, J. O., & Wilson,  (2014), Rock-slope failure following Late Pleistocene deglaciation on tectonically stable mountainous terrain. Quaternary Science Reviews, 86: 144-157.

4.    Buchroithner, M. F., Bolch, T., Kunert, A., & Kamp, U. (2006), Morphometry-based mapping of debris-covered glaciers. In Geophys. Res. Abstr (Vol. 8, No. 10360:  1607-7962).

5.    Chan, F., M., Chan, N., Tang. (2000), Evaluation methodologies for technology selection. Journal of Materials Processing Technology, No.107:  330 – 337.

6.    Crosta, G. B., Frattini, , & Agliardi, F. (2013), Deep seated gravitational slope deformations in the European Alps. Tectonophysics, 605: 13-33.

7.    Gaur, U. N., Raturi, G. , & Bhatt, A. B. (2005), Current vegetation pattern along glacial landscape in Central (Garhwal) Himalaya, India. Journal of Mountain Science, 2(3), 255-264.

8.    Ghahroudi, M,Nosrati, K., Abdoli, E. (2015), Estimate of Snow-line in the past Glacial in Dalakhani Basin,Geography and Environmental Planning Journal, Year 26, Vol. 58, No.2: 231-246

9.    Hambrey, M. J., & Harland, W. B. (1981), Earth’s pre-Pleistocene glacial record. ambridge. Cambridge University Press, 2004: 109-124.


 

10.    Hugenholtz, C. H., Moorman, B. J., Barlow, J., & Wainstein,  A. (2008), Large-scale moraine deformation at the Athabasca Glacier, Jasper National Park, Alberta, Canada. Landslides, 5(3): 251-260. Salcher, B. C., Kober,

11.    Kissling, F., E., & Willett, S. D. (2014), Glacial impact on short-wavelength topography and long-lasting effects on the denudation of a deglaciated mountain range. Global and Planetary Change, 115: 59-70.

12.    Mahmoudi, Farajallah. (1989), Roughness evolution in the Quaternary, Geographical Research, Tehran University, No. 2320-13.

13.    Moayeri, Ramesht, M., M. H., Taghvaei, Masoud, Taghizadeh, M. M. (2008), Glacial Evidence In Safa Shahr's Basin in Fars, Province, Quarterly Research Bulletin Of Isfahan University(Humanities),Vol. 32,  Number 4, (Geography).

14.    Mousavi Herami,R(1988), Rinciples of sedimentology,Tehran:Tehran University82

15.    Ramesht, M. H. Lajevardi, M. Lashkari,H., Mahmoudi T. (2012), Study of Natural Glacial Evidences in Mahan (Case Study: Glacier of Tigrany Mahan Basin),Geography and Environmental Planning Journal, 22th Year, vol. 42, No.2:  59-78.

16.    Salcher, B. C., Kober, F., Kissling, E., & Willett, S. D. (2014), Glacial impact on short-wavelength topography and long-lasting effects on the denudation of a deglaciated mountain range. Global and Planetary Change, 115: 59-70.

17.    Shrestha, B. B., Nakagawa, H., Kawaike, K., Baba, Y., & Zhang, H. (2013), Glacial hazards in the Rolwaling valley of Nepal and numerical approach to predict potential outburst flood from glacial lake. Landslides, 10(3), 299-313.

18.     Shroder Jr, J. F., Owen, L. A., Seong, Y. B., Bishop, M. , Bush, A., Caffee, M. W., .. & Kamp, U. (2011), The role of mass movements on landscape  evolution in the Central Karakoram: Discussion and speculation. Quaternary International, 236(1), 34-47.

19.    Stoffel, M., Tiranti, D., & Huggel, C. (2014), Climate change impacts on mass movements—case studies from the
 European Alps. Science of The Total Environment.

20.    Vilímek, V., Zapata, M. L., Klimeš, J.,  Patzelt, Z., & Santillán, N. (2005), Influence of glacial retreat on natural hazards of the Palcacocha Lake area, Peru. Landslides, 2(2), 107-115.

21.    Wieczorek, G. F., Stock, G. M., Reichenbach, , Snyder, J. B., Borchers, J. W., & Godt, J. W. (2008), Investigation and hazard assessment of the 2003 and 2007 Staircase Falls rock falls, Yosemite National Park.

  1. REFERENCES

    1. Ahari Pour, Reza. (2006), Principles of sedimentology. Damghan University, Damghan, 65.
    2. Allred, B. J. (2000), Survey of fractured glacial till geotechnical characteristics: Hydraulic conductivity, consolidation, and shear strength.
    3. Ballantyne, C. K., Sandeman, G. F., Stone, J. O., & Wilson,  (2014), Rock-slope failure following Late Pleistocene deglaciation on tectonically stable mountainous terrain. Quaternary Science Reviews, 86: 144-157.
    4. Buchroithner, M. F., Bolch, T., Kunert, A., & Kamp, U. (2006), Morphometry-based mapping of debris-covered glaciers. In Geophys. Res. Abstr (Vol. 8, No. 10360:  1607-7962).
    5. Chan, F., M., Chan, N., Tang. (2000), Evaluation methodologies for technology selection. Journal of Materials Processing Technology, No.107:  330 – 337.
    6. Crosta, G. B., Frattini, , & Agliardi, F. (2013), Deep seated gravitational slope deformations in the European Alps. Tectonophysics, 605: 13-33.
    7. Gaur, U. N., Raturi, G. , & Bhatt, A. B. (2005), Current vegetation pattern along glacial landscape in Central (Garhwal) Himalaya, India. Journal of Mountain Science, 2(3), 255-264.
    8. Ghahroudi, M, Nosrati, K., Abdoli, E. (2015), Estimate of Snow-line in the past Glacial in Dalakhani Basin, Geography and Environmental Planning Journal, Year 26, Vol. 58, No.2: 231-246
    9. Hambrey, M. J., & Harland, W. B. (1981), Earth’s pre-Pleistocene glacial record. ambridge. Cambridge University Press, 2004: 109-124.

     

     

    1. Hugenholtz, C. H., Moorman, B. J., Barlow, J., & Wainstein,  A. (2008), Large-scale moraine deformation at the Athabasca Glacier, Jasper National Park, Alberta, Canada. Landslides, 5(3): 251-260. Salcher, B. C., Kober,
    2. Kissling, F., E., & Willett, S. D. (2014), Glacial impact on short-wavelength topography and long-lasting effects on the denudation of a deglaciated mountain range. Global and Planetary Change, 115: 59-70.
    3. Mahmoudi, Farajallah. (1989), Roughness evolution in the Quaternary, Geographical Research, Tehran University, No. 23:  20-13.
    4. Moayeri, Ramesht, M., M. H., Taghvaei, Masoud, Taghizadeh, M. M. (2008), Glacial Evidence In Safa Shahr's Basin in Fars, Province, Quarterly Research Bulletin Of Isfahan University(Humanities),Vol. 32,  Number 4, (Geography).
    5. Mousavi Herami,R. (1988), Rinciples of sedimentology,Tehran:Tehran University:  82
    6. Ramesht, M. H. Lajevardi, M. Lashkari,H., Mahmoudi T. (2012), Study of Natural Glacial Evidences in Mahan (Case Study: Glacier of Tigrany Mahan Basin), Geography and Environmental Planning Journal, 22th Year, vol. 42, No.2:  59-78.
    7. Salcher, B. C., Kober, F., Kissling, E., & Willett, S. D. (2014), Glacial impact on short-wavelength topography and long-lasting effects on the denudation of a deglaciated mountain range. Global and Planetary Change, 115: 59-70.
    8. Shrestha, B. B., Nakagawa, H., Kawaike, K., Baba, Y., & Zhang, H. (2013), Glacial hazards in the Rolwaling valley of Nepal and numerical approach to predict potential outburst flood from glacial lake. Landslides, 10(3), 299-313.
    9.  Shroder Jr, J. F., Owen, L. A., Seong, Y. B., Bishop, M. , Bush, A., Caffee, M. W., .. & Kamp, U. (2011), The role of mass movements on landscape  evolution in the Central Karakoram: Discussion and speculation. Quaternary International, 236(1), 34-47.
    10. Stoffel, M., Tiranti, D., & Huggel, C. (2014), Climate change impacts on mass movements—case studies from the
       European Alps. Science of The Total Environment.
    11. Vilímek, V., Zapata, M. L., Klimeš, J.,  Patzelt, Z., & Santillán, N. (2005), Influence of glacial retreat on natural hazards of the Palcacocha Lake area, Peru. Landslides, 2(2), 107-115.
    12. Wieczorek, G. F., Stock, G. M., Reichenbach, , Snyder, J. B., Borchers, J. W., & Godt, J. W. (2008), Investigation and hazard assessment of the 2003 and 2007 Staircase Falls rock falls, Yosemite National Park.