Affecting Demographic Factors and Physical Changes in Settlements around Metropolises and Related Consequences, Case Study: Gharachak City

Document Type : Science - Research

Authors

1 Kharazmi University

2 Ph.D. Student of Geography and Urban Planning, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran

3 M.A., Geography and Rural Planning, Kharazmi University, Tehran, Iran

Abstract

Immigration and the growth of metropolitan areas are always associated with major changes in the areas around them. National Tehran metropolis with its rapid growth in recent decades has caused population increase and physical development of the surrounding towns and villages. The aim of this study is to investigate the factors affecting demographic and physical changes in Garachak city as a settlement around Tehran metropolis. The research method is descriptive-analytic and data collection was based on library documents, observation, in-depth interviews and 300 household questionnaires completed randomly. The data were analyzed by using single T- test, multi-variable regression, interpretation of satellite images (in years 1987 and 2011), and Holdern model. The results showed that due to reasons such as locating on Tehran-Varamin road, short distance and the rapid access to metropolis ​​Tehran and its facilities, and also due to the low costs of land and housing in that area, Garachak city has had high population growth so that the city as a complementary area for Tehran has an additional role in residency and settlement. According to Holdern model analysis, approximately %68 of physical growth and nearly %32 of growth in Garachak city is respectively associated with population growth and horizontal-sprawl growth which have caused huge changes in economic, social, and ecological aspects of the city.

Keywords

Main Subjects


 

عوامل موثر در تحولات جمعیتی و کالبدی سکونتگاههای پیرامون کلان‌شهرها و

 پیامدهای آن، پژوهش موردی: شهر قرچک

*حمید جلالیان1، اصغر پاشازاده2، فریوش نامداری3

1. دانشیارگروه جغرافیای انسانی، دانشگاه خوارزمی

2 . دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه محقق اردبیلی

3. کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‎ریزی روستایی، دانشگاه خوارزمی

دریافت: 15/12/1393       پذیرش: 24/04/1394

Affecting Demographic Factors and Physical Changes in Settlements around Metropolises and Related Consequences, Case Study: Gharachak City

*Hamid Jalalian1, Asghar Pashazadeh2, Farivash Namdari3

1.Associate Professor of Human Geography Department, Kharazmi University, Tehran, Iran

2. Ph.D Student of Geography and Urban Planning, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran

3. M.A, Geography and Rural Planning, Kharazmi University, Tehran, Iran

Received: )15/07/2015(         Accepted: )06/03/2016(   

 

 

 

چکیده

مهاجرپذیری و رشد کلان‌شهر‌ها همواره ملازم با دگرگونی‎های عمده‎ در نواحی پیرامونی آن‌ها  است. کلان‌شهر ملی تهران در دهه‎های اخیر با رشد بالای خود موجب افزایش جمعیت و گسترش فیزیکی شهرها و روستاهای پیرامونش شده‌ است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل عوامل موثر بر تحولات جمعیتی و کالبدی شهر قرچک به‌عنوان یکی از سکونتگاه‌های پیرامون کلان‌شهر تهران و پی‎آمدهای آن است. روش پژوهش روش توصیفی- تحلیلی و روش جمع‎آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه عمیق و تکمیل 300 پرسشنامه خانوار به صورت تصادفی) است. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از آزمون‎ T تک نمونه‎ای، رگرسیون چندگانه، تفسیر تصاویر ماهواره‎ای شهر قرچک (سال‎های 1366 و 1390) و مدل هلدرن استفاده شده‌ است. نتایج تحقیق گواه بر این است که، شهر قرچک به دلایلی همچون قرارگرفتن در محور تهران- ورامین، مسافت کوتاه و دسترسی آسان به کلان‌شهر تهران و خدمات آن، و همچنین ارزانی زمین و مسکن، مهاجرپذیری و در نتیجه، رشد جمعیتی و کالبدی بالایی داشته‌ است؛ به‌گونه‎ای که به‌عنوان عرصه‎ای تکمیلی برای کارکردهای کلان‌شهر تهران، در زمینه سکونتی- خوابگاهی ایفاء نقش نموده است. بر اساس تحلیل مدل هلدرن، 68 درصد از رشد فیزیکی شهر قرچک مربوط به رشد جمعیت و 32 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است، که این رشد سریع سبب ایجاد تغییرات گسترده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی شهر شده است.

واژه­های کلیدی

 مهاجرپذیری، گسترش فیزیکی‌ـکالبدی شهر، رگرسیون چندگانه، مدل هلدرن، کلان‌شهر تهران، قرچک.

 

 

Abstract

Immigration and the growth of metropolitan areas are always associated with major changes in the areas around them. National Tehran metropolis with its rapid growth in recent decades has caused population increase and physical development of the surrounding towns and villages. The aim of this study is to investigate the factors affecting demographic and physical changes in Gharachak  city as a settlement around Tehran metropolis. The research method is descriptive-analytic and data collection was based on library documents, observation, in-depth interviews and 300 household questionnaires completed randomly. The data were analyzed by using single T- test, multi-variable regression, interpretation of satellite images (in years 1987 and 2011), and Holdern model. The results showed that due to reasons such as locating on Tehran-Varamin road, short distance and the rapid access to metropolis ​​Tehran and its facilities, and also due to the low costs of land and housing in that area, Gharachak  city has had high population growth so that the city as a complementary area for Tehran has an additional role in residency and settlement. According to Holdern model analysis, approximately %68 of physical growth and nearly %32 of growth in Gharachak  city is respectively associated with population growth and horizontal-sprawl growth which have caused huge changes in economic, social, and ecological aspects of the city.

 

Keywords

Immigration, Physical-Spatial Urban Expansion, Multi -Variable Regression, Holdern Model, Tehran Metrolpolis, Gharachak.

 

مقدمه

در طول قرن بیستم شهرنشینی که محصول انقلاب صنعتی بود، به فرآیندی جهانی تبدیل شد و به‌گونه‎ای فزاینده به کشورهای در حال توسعه نیز سرایت کرد(Guidens, 2005: 603)، به‌طوری‌که از چند دهه گذشته گسترش افقی شهرها یک مشکل جهانی در ارتباط با رشد مادرشهرها شد و نه تنها در آمریکای شمالی، اروپای غربی و ژاپن، بلکه در بعضی از شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه نیز به‌عنوان مهم‌ترین اثر پدیده‎های افزایش جمعیت و شهرنشینی نمایان گردید.

   بازتاب اکولوژیکی شهرهای بزرگ و کلان‌شهر‌ها و روند رو به رشد جمعیت آن‌ها در درجه اول گسترش فضایی یا توسعه کالبدی شهرها و دست‎اندازی به زمین‏های کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون است(Nazarian, 2002: 367). زیرا کلان‌شهر‌ها نمی‎توانند برای همه جمعیت افزوده شده، فضای حیاتی مناسبی فراهم کنند و به همین دلیل بخشی از جمعیت اضافه شده به کلان‌شهر، به پیرامون آن رانده می‎شوند. کلان‌شهرها به جهت برخورداری از تزاید جمعیت و نیز تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی، همواره دگرگونی‎ها و تغییرات عمده‎ای را بر نواحی پیرامونی خود تحمیل می‎کنند، و این موضوعی است که کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از آن جمله ایران آن را تجربه می‎کنند(Zaheri, 2010: 184).

   با نگاهی به شهرهای بزرگ جهان می‎توان دریافت که پیشروی به سوی فضاهای پیرامون امری معمول بوده‌ است. بر اثر پیشروی شهر به سوی پیرامون، پدیده‏ شهرشدگی در پیرامون اغلب شهرهای جهان تحقق یافته‌ است. چه‌بسا روستاهایی که به ناگزیر تعدی‎های ناشی از توسعه‎ شهرنشینی را متحمل شده‎اند و به جزئی از شهر تبدیل شده‎اند. بر اثر این توسعه روزافزون، سطوح شهرها انبساط پیدا می‎کند، به‌عنوان‌ مثال طول فضای شهری در شهرهایی چون پاریس و لس‌آنجلس بیش از 100 کیلومتر و در کلکته هندوستان از 90 کیلومتر تجاوز می‎نماید. هر‌ساله حدود 60 کیلومتر‌مربع به فضای شهری سائوپولو افزوده می‎شود(Arabi, 2008: 55). مصرف فضا و تهاجم به فضای باز در پیرامون شهرهای بزرگ ایران نیز با روند رشد سریع تداوم داشته است. به‌طوری که در پیرامون کلان‌شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، قم و کرج شاهد آن هستیم. به‌‌عنوان مثال در تهران در فاصله سال‎های 1335 تا 1385 سالانه به طور میانگین حدود 14کیلومتر‌مربع تحت تصرف فضای شهر در آمده است(Ibid: 55).

   در ‌این میان، گسترش لجام گسیخته‎ کلان‌شهر تهران دگرگونی و تحولات پر دامنه‎ای را در عرصه‎های گوناگون سکونتگاه‎های
 پیرامون خود داشته باشد. رشد شتابان جمعیت شهر تهران و به تبع آن نیاز به مسکن و ساخت و سازهای بیشتر، از یک سو گسترش کالبدی شهر را در جوانب مختلف به دنبال داشته و از سوی دیگر، از طریق تغییر کاربری اراضی مزروعی اطراف شهرها و روستاهای مجاور و تبدیل آن‌ها به کاربری مسکونی،‌ در قالب رشد گسسته انجام پذیرفته است. شایان ذکر است، شواهد نشان می‎دهد توسعه‎ کالبدی و به‌ تبع آن تغییر کاربری اراضی، چه در اطراف شهر و چه در روستاهای حوزه‎ی نفوذ اغلب، بدون برنامه و نا اندیشیده صورت گرفته است((Rahnamaie, 1990: 41. البته شدت اثرات کلان‌شهر تهران در نواحی پیرامونی با توجه به قابلیت‌های محیط طبیعی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه‎ها متفاوت است.

 سکونتگاه‏های استقرار یافته در محور جاده ارتباطی تهران– ورامین به دلایلی نظیر نزدیکی به تهران و دسترسی آسان به راه‎های ارتباطی آن مورد توجه مهاجرین قرار گرفته و طی چند دهه اخیر به‌طور کامل نقش و کارکردهای سابق خود را از دست داده‎اند. یکی از این سکونتگاه‎ها شهر قرچک است که در 30 کیلومتری جنوب شرقی تهران واقع شده‌ است. این شهر طی دهه‎های اخیر تغییر و تحولات گسترده‎ای را پشت سر گذارده و اکنون به سکونتگاهی با کارکرد خدماتی - خوابگاهی مبدل شده است. تحقیق حاضر به مطالعه و بررسی تحولات کالبدی– فضایی و جمعیتی این شهر با بهره گیری از شاخص‌هایی همچون سرانه کاربری‌ها، مهاجرپذیری و تحولات جمعیتی، کاربری ‌اراضی‏، ساخت و سازها، تقاضای زمین و مسکن، و ... پرداخته است.

 هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل روند گسترش فضایی و تغییرات جمعیتی و وضعیت کاربری‎ها و سرانه‎های شهر قرچک، علل و پی‎آمدهای این تغییرات بوده است. همچنین، از نظر کاربردی بررسی این نمونه می‎تواند در موارد مشابه تعمیم داده شود و به‌عنوان مطالعات پایه برای برنامه‎ریزی و مدیریت شهری مورد استفاده قرار‌ گیرد. با توجه به مطالب فوق پرسش‎های بنیادین زیر مطرح بوده است:

- آیا رابطه‎ای بین گسترش فضایی‌ـ کالبدی شهر قرچک با مهاجرپذیری آن وجود دارد؟

- تحولات جمعیتی و کالبدی‌ ـ فضاییِ به وقوع پیوسته در شهر قرچک چه آثار و پی‎آمدهایی در‌پی داشته است؟

   نتایج و یافته‎های این تحقیق، علاوه‌ بر تبیین علمی تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه‎های پیرامون کلان‌شهر تهران، می‎تواند راهکارهای علمی مؤثر جهت کاهش تبعات حاصل از تحولات یاد شده در ‌پیرامون تهران ارایه نماید.

 

مبانی نظری

رشد جمعیتی کلان‌شهرها و نیز تأثیرات متقابل فضایی و عملکردی آن‌ها همواره دگرگونی‏ها و تغییرات عمده‎ای را بر نواحی پیرامونی خود تحمیل می‎نماید. در این زمینه و در خصوص مسائل  مربوطه آن تحقیقاتی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است که در جدول 1، برخی از آن‌ها ارائه شده است.

 

 


جدول 1. گزیده پیشینه گسترش کالبدی- فضایی شهرها در اثر مهاجرپذیری

ردیف

محقق/ محققین

سال تحقیق

یافتههای تحقیق

1

ژانگ[1] و همکاران

2000

 گسترش و خزش شهری شهرهای چین، در‌پی اسکان فقرای بی‎زمین در ‌پیرامون شهرها و نقش آن در تغییر کاربری (تخریب اراضی کشاورزی و پیامد گسترش شهری).

2

جوکیش[2]

2002

مشخص شدن اثر تغییرات جمعیتی بر تغییرات فضایی و کاربری زمین‎های کشاورزی در مناطق ییلاقی اکوادور.

3

لوپز[3] و همکاران

2006

مهاجرت از مکزیک به امریکا و نقش آن در تغییر کاربری اراضی امریکا.

4

مارتینوزی[4] و همکاران

2007

گسترش شهری در بیرون از محدوده شهری و ایجاد خزش شهری در 40 درصد از سطح جزیره پرتریکو و در نتیجه زیر ساخت و ساز رفتن زمین‎های بسیار حاصلخیز منطقه.

5

رهنمایی

1369

تأثیر گسترش فضای فیزیکی و نیروی انسانی شهر تهران در روستاهای حوزه‎ی نفوذ و نابودی روستاهای اطراف

6

نظریان

1370

7

نظری

1377

اهمیت روند شتابان شهرنشینی و پی‎آمدهای مختلف آن به‌ویژه گسترش فیزیکی شهرها و بلعیدن اراضی زراعی پیرامون با عنایت به پدیده مهاجرت‎های روستایی در سطح کلان ملی.

8

نوری کرمانی

1381

پیدایش، تحول و عملکردهای شهری در منظومه کلان‌شهر تهران تحت تاثیر تمرکز سرمایه.

9

حسینی حاصل

1385

نابودی اراضی و تغییر کاربری در‌پی گسترش تهران به طرف پیرامون، و تبدیل شدن شمال تهران به خانه‎های دوم و مکان توریستی و جنوب تهران به محل مسکونی با تراکم بالا (خوابگاهی).

10

شفیعی ثابت

1386

تحمیل نقش‎ها و کارکردهای جدید از سوی کلان‌شهر تهران به فضاهای پیرامونی و بروز نابسامانی در عرصه‎های اقتصادی، اجتماعی و سازمان فضایی مناطق پیرامونی، شهری‎شدن چشم‎انداز روستایی، تغییر در اقتصاد پایه‎ای روستاها، تغییر کاربری اراضی، تغییر در ترکیب جمعیت و فعالیت.

11

ظاهری

1387

 توسعه کلان شهر تبریز و تغییر دیدگاه‎های اقتصادی از بخش کشاورزی به صنعت و خدمات و به عبارتی تحولات اقتصادی و اجتماعی منبعث از تغییرات مناسبات شهر و روستا به صورت مجموعه ای مرتبط با یکدیگر در شکل‎گیری تغییرات کاربری اراضی روستاهای حوزه نفوذ کلان‌شهر تبریز.

12

قربانی و همکاران

1389

اثر تغییر جمعیت بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی منطقه بالا طالقان.

13

ظاهری

1390

رابطه تنگاتنگ بین کلان‌شهر تبریز و روستاهای خوابگاهی پیرامون و شکل‌گیری مهاجرت معکوس، متاثر از تامین زمین و مسکن در این روستاها و نزدیکی به محل کار و فعالیت.

14

پوراحمد و همکاران

1390

مهاجرپذیری اسلامشهر به دلیل عوامل دافعه‎ تهران (گرانی زمین و مسکن) و تغییرات کاربری حاصله از آن (تغییر گسترده از کاربری کشاورزی و فضای سبز به کاربری‎های شهری).

15

سلیمانی و همکاران

1391

ادغام هسته‎های روستایی شمال تهران در این کلان‌شهر و پیامدهای فضایی- کالبدی و اجتماعی- اقتصادی آن.

 

 

 

 

مرور تحقیقات پیشین، بیانگر این نکته است که مسائل فیزیکی- کالبدی کلان‌شهر‌ها در قالب‎های کلی، حداقل در دنیای در حال توسعه تقریبا مشابه است و تحت تاثیر عوامل جمعیتی و مدیریتی جامعه قرار دارد. به بیان دیگر، رشد و گسترش فیزیکی کلان‌شهر‌ها تحت تاثیر مهاجر پذیری و رشد درونی جمعیت، بروز پدیده‏ خزش شهری به ‌سمت اراضی پیرامون و در نتیجه‎ آن ادغام روستاهای پیرامونی در فضای کالبدی شهر، تغییرات وسیع کاربری ‌اراضی‏ پیرامونی از کشاورزی به کاربری‎های شهری را در ‌پی دارد.

در پژوهش حاضر، اثر کلان‌شهر تهران و همچنین تعامل آن با شهر پیرامونی قرچک به‌ عنوان سکونتگاه اقماری مورد بررسی قرار می‎دهد. بنابراین، روش و نتایج تحقیقات انجام شده مشابه یا مرتبط پیشین، می‎تواند به فرآیند تحقیق و دیدگاه حاکم بر آن کمک نماید. از سوی دیگر، نتایج این تحقیق نیز می‎تواند به غنای ادبیات موضوع بیفزاید.

 توسعه کالبدی- فضایی شهر، فرآیندی است که طی آن هم کالبد شهر رشد می‏کند و هم فعالیت‎ها و کاربری‎های شهری متحول می‎شوند و در محیط اطراف نیز تغییراتی ایجاد می‏شود. یعنی هم در بر گیرنده رشد فیزیکی-کالبدی شهر و هم تغییر و رشد کاربری‎ها و سرانه‎های شهری و هم مصرف فضاهای غیر شهری اطراف است. توسعه فیزیکی یا توسعه کالبدی یک شهر به خودی خود نمی‎تواند بد باشد و نه می‎تواند خوب و بی‎نقص باشد. نمی‎توان از توسعه شهرها ممانعت به عمل آورد چراکه شهر نیز همچون موجودات زنده، به‌وجود می‎آید، رشد می‎کند و بزرگ می‎شود. عوامل متعددی نظیر رشد جمعیت و مهاجرت به شهر، این توسعه فیزیکی را تسریع می‎کند(Bemanian, 2008: 106).

به‌طور‌کلی عوامل گسترش شهر را می‎توان به سه دسته قانونی، جمعیتی و اقتصادی تقسیم نمود. می‌توان گفت مهم‌ترین آن‌ها عامل جمعیتی به خصوص مهاجرت است. در همین ر استا مهاجرت و رشد طبیعی جمعیت دو مولفه اصلی جمعیت در خصوص توسعه شهر و تغییر کاربری محسوب می‎شود. بدون شک مهاجرت‎هایی چنین گسترده، همراه با بازتاب‎های گسترده کالبدی- فضایی و اقتصادی- اجتماعی خواهد بود(Singh & Asgher, 2005: 1-2).

 دگرگونی‏های نسبی جمعیت در ایران نشان از رشد شتابان شهرنشینی، شهرشدگی روستا، روستاگریزی، روند نامتعادل‎تر شدن توزیع فضایی جمعیت و نظایر اینها دارد. به نظر می‎رسد که چهار عامل عمده در این جریان نقش آفرین بوده‏اند: 1- حرکت انبوه مردم از روستاها به شهرها؛ 2- تبدیل برخی از روستاها به
شهر؛ 3- رشد طبیعی جمعیت شهرها و 4- گسترش فیزیکی شهرها و به تبع آن ادغام روستاهای مجاور در فضای شهر (Ghadermarzi & Afshari, 2008: 3).

عوامل چهارگانه یاد شده، هر یک به تنهایی و یا در پیوند با یکدیگر و متأثر از نیروهای دافعه درون روستاها و نیروهای جاذبه شهرها اثرگذار بوده‎اند و خود معلول اوضاع سیاسی و اقتصادی- اجتماعی حاکم بر کشور هستند. اما از چهار عامل یاد شده، سه عاملِ نخست به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به گسترش فیزیکی پیوسته و ناپیوسته شهر در فضای پیرامون می‎شوند. در واقع بازتاب اکولوژیکی شهرها و به‌ویژه شهرهای بزرگ و روند رو به رشد جمعیت آن‌ها در درجه اول گسترش فضایی یا توسعه کالبدی شهرها و دست‎اندازی به زمین‎های کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون است(Nazarian, 2002: 367).

به عبارتی دیگر پس از رسیدن کلان‌شهر به حدی از توسعه و گسترش خود به منظور تامین نیازهای جمعیت ساکن در آن لازم است منابع جدیدی تعریف شود؛ از آنجایی که امکان تامین منابع در جوار کلان شهرها غالبا ممکن نبوده و با محدودیت‏های غیر قابل حذف روبروست، کلان‌شهر به ناچار اقدام به‌ دست ‎درازی به فضای دور دست می‏کند تا احتیاج خود را برآورده سازد (Charrier, 1998: 291). این دست ‌اندازی را می‎توان «خزش شهری[5]» نام نهاد. خزش شهری از پی‎آمدهای گسترش شتابان کلان‌شهر‌ها به‌ویژه طی نیم قرن اخیر می‎باشد، که موجب گسترش شهرها در نواحی روستایی پیرامون بوده و اغلب کاربرد آن بار منفی دارد. خزش شهری در واقع پراکندگی و گسترش نامنظم اجزای شهر در پیرامون آن است، که ویژگی‎های آن را می‎توان چنین بر شمرد: پراکنش کنترل نشده‎ رشد شهر بر روی زمین‎های روستایی؛ تراکم جمعیتی؛ تغییر کاربری زود هنگام زمین‎های کشاورزی و روستایی؛ گسترش بی‏رویه شهر به پیرامون؛ پراکنش شهر در امتداد جاده‎های منتهی به مادرشهر؛ گسترش‏های اتفاقی، بدون برنامه‎ریزی و نامنظم و در بیشتر موارد به ‌هم پیوستن سکونتگاه‎های سابقا مجزا از هم(Audrey, 1985: 454).

 

 لانگو ماریو معتقد است که خزش شهری از ویژگی‎های شناخته شده بیشتر شهرهای کشورهای در حال ‌توسعه است، در این کشورها فرآیند  شهرنشینی با تأخیر صورت گرفته و در جریان آن، نفوذ سنتی و قوی شهرهای بزرگ‎تر و سرمایه‎داری با الگوی کاملا متمرکز، ظاهرا مقررات شهری را نادیده گرفته و موجب گسترش افقی بیش از حد شهرها شده است(Mario, 2001: 32- 37). از این‌ روی، می‎توان گفت که تغییر کاربری اراضی در پیرامون شهر نسبت مستقیم با اندازه شهر دارد و هر چه شهر بزرگ‏تر باشد و فاقد برنامه‎ریزی دقیق، تأثیر آن در تغییر کاربری اراضی پیرامونی بیشتر است(Ghadermarzi, 2004: 37). با توسعه شهر، ممکن است بسیاری از زمین‎های زیر کشت و یا داری قابلیت کشاورزی در مجاور شهرها تحت پوشش ساختمان‌ها و واحدهای خدماتی و صنعتی قرار گیرد(Taherkhani & Eftekhari, 2004: 94).

 در توجیه پدیده، آرچر، معتقد است، در کشورهای در حال‌ توسعه مهاجرت روستاـ شهری به ‌لحاظ آثار کالبدی خود بر دو سکونتگاه مذکور دارای روند تقریبا قانونمندی می‎باشد. اگر چه نتوان از آن به‌ عنوان یک قانون کلی یاد نمود. از دیدگاه آرچر، در اغلب مهاجرت‎هایی که به‌طرف کلان‌شهر‌ها صورت می‎پذیرد اکثریت مهاجران طبق یک فرایند اکولوژیکی خاص در بدو ورود به سکونتگاه‎های شهری با توجه به پایگاه عموما ضعیف اقتصادی‎شان در حواشی شهری استقرار می‎یابند. روندی که نتیجه‎اش شکل‎گیری سکونتگاه‎های جدید در حاشیه کلان‌شهر می‎باشد           (Archer, 1991: 13), (Qiong & et all., 2006: 2). در‌ پی این گسترش فضایی سکونتگاه‎ها، تغییراتی در کاربری ‌اراضی‏ آن‌ها صورت می‎گیرد.

 تغییر کاربری ‌اراضی‏، یعنی تغییر در نوع استفاده از زمین، که لزوما تغییر در سطح زمین نبوده، بلکه تغییر در تراکم و مدیریت زمین نیز می‏باشد، نتیجه فعل و انفعالات پیچیده عوامل متعددی نظیر سیاست، مدیریت، اقتصاد، فرهنگ، رفتار انسانی و محیط می‏باشد(Khakpour & et all, 2007: 47). به عبارتی دیگر تغییر کاربری زمین شامل تغییر نوع کاربری‎ها و تغییر در نحوه‎ پراکنش و الگوهای فضایی فعالیت‎ها و کاربری‎ها می‏باشد .(Briassoulis, 2000: 12)

علل تغییر کاربری زمین در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است؛ در کشورهای توسعه یافته تغییر کاربری زمین ریشه در دلایل اقتصادی مانند کشاورزی بزرگ مقیاس، توسعه شهری و افزایش نیاز به نگهداری کیفیت محیط زیست برای نسل فعلی و نسل‎های آتی دارد، امّا در کشورهای در حال توسعه رشد سریع جمعیت، فقر و موقعیت اقتصادی عوامل اصلی است(Pourahmad & et all, 2011: 134).

 

 

 در پژوهش حاضر، علاوه‌ بر در نظر داشتن همه عوامل موثر در این فرآیند، تاکید بر عامل جمعیتی به‌ویژه عامل مهاجرت می‎باشد. عاملی که چاپین6 (1966)، هلن بریاسولیس7[6] (2000)، لامبین8[7]
(2002)، اکسو و تان9[8] (2002)، هنری و همکاران10[9] (2003) در خصوص گسترش و توسعه سکونتگاه‎ها و تغییر کاربری ‌اراضی‏ به آن تاکید داشته‎اند(Ghorbani& et. al, 2010: 76-77).

روش تحقیق

تحقیق حاضر، از لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار می‎گیرد و روش آن توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه مطالعات کتابخانه‌ای و مطالعات میدانی استوار است که در شیوه میدانی از ابزار مشاهده مستقیم، مصاحبه عمیق (با مسئولان شهر قرچک) و پرسشنامه (از سرپرستان خانوار شهر قرچک) استفاده شده است. از میان جامعه‎ آماری مطالعه حاضر (سرپرستان خانوارهای ساکن شهر قرچک) 300 نمونه بر اساس فرمول کوکران به ‌دست آمد و پرسشنامه‎ها به شیوه‎ احتمالی ساده پرسشنامه تکمیل گردید. روایی پرسشنامه از مطالعات مشابه و نظرات اساتید و پایایی آن نیز از طریق پیش‎آزمونی از جامعه 30 نفری تامین گردید و با توجه به طیفی بودن سوالات (طیف لیکرت)، از آزمون آلفای‌کرونباخ استفاده شد که ضریب همبستگی آلفا 84/0 به ‌دست آمد. شاخص‎های اصلی پژوهش، رشد جمعیت، تراکم جمعیت شهری، اشتغال، سطح ساخته شده شهر، نوع و سرانه کاربری‎ها می‌باشند. جدول2، متغیرهای این تحقیق را نشان می‎دهد.

 برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش‎های کیفی و کمی شامل تحلیل مدل‌ هلدرن، رگرسیون چندگانه و آزمون T تک نمونه‏ای استفاده شد. عوامل مورد بررسی در رگرسیون چندگانه عبارت بودند از: سرمایه‏گذاری، ساخت و سازها، سیاست‎های دولت، ارزانی زمین و مسکن، دسترسی به تهران، دسترسی به درآمد و شغل مطلوب و ارتباط با اقوام. همچنین برای بررسی تغییرات فضایی در طی ادوار مورد نظر (سال‎های 1987 و 2011) از تصاویر ماهواره‎ای بهره گرفته شد.

محدوده مورد مطالعه

 شهر قرچک یکی از شهرهای استان تهران است و موقعیت جغرافیایی آن بین 51 درجه و 35 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 24 دقیقه عرض شمالی می باشد. سابقه تاسیس شهرداری در آن به سال 1355 باز می‎گردد. این شهر در سال 1390 دارای جمعیتی بالغ بر 191588 نفر بوده و وسعتی برابر با 4/2332 هکتار (محدوده قانونی شهر) داشته است و ضمنا مساحت بافت پر شهر 1065 هکتار می‎باشد(Iran Cencus Center, 2011).


شکل1، موقعیت قرچک را در استان تهران نشان می‎دهد. این شهر تا سال 1391 جزء بخش قرچک از شهرستان ورامین بود. اما اواخر سال 1391 خود مرکز شهرستان قرچک شد.

 

 

جدول 2. متغیرهای تحقیق

نام متغیر

نوع متغیر

نوع اندازهگیری / نوع تحلیل

مساحت واحدهای مسکونی

وابسته

درصد قطعات ریز، متوسط و درشت دانه

قدمت واحدهای مسکونی

وابسته

درصدگیری بر اساس قدمت

تعداد پروانه‎های ساختمانی

وابسته

درصد تعداد با طبقات مختلف

مهاجرپذیری

مستقل / وابسته

گزارش‌های آماری و پرسشگری میدانی/ رگرسیون

ساخت و ساز

مستقل / وابسته

اسناد و مدارک شهرداری / رگرسیون

اشتغال و درآمد

مستقل / وابسته

نظرسنجی/ آزمون T و رگرسیون

قیمت زمین و مسکن

مستقل / وابسته

بررسی اسناد، مشاهده و نظرسنجی/ آزمون T و رگرسیون

سرمایه‎گذاری

مستقل

بررسی اسناد / رگرسیون

سیاست‎های دولت

مستقل

بررسی اسناد / رگرسیون

دسترسی به تهران

مستقل

مشاهده و نظرسنجی/ آزمون T و رگرسیون

ارتباط با خویشاوندان و اقوام

مستقل

نظرسنجی/ آزمون T و رگرسیون

تغییر کاربری‌اراضی‏

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

آلودگی‎ها

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

هزینه‎ها

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

تخلفات

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

تخریب چشم انداز

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

تقاضای زمین و مسکن

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

پس‎انداز

وابسته

نظرسنجی/ آزمون T

 

 

 

 

شکل 1. موقعیت شهر قرچک در استان تهران

قبل از شهر شدن و تاسیس شهرداری، قرچک یک منطقه کشاورزی با سکنه روستایی بود که در سال‎های پس از انقلاب اسلامی به علت فقدان نظارت‎های قانونی بر ساخت و ساز خانه‎های ارزان قیمت توسط کارکنان کارگاه‎های اطراف ورامین به دور از چشم شهرداری و سایر ارگان‌های مدیریت شهری ساخته می‎شد و با اسناد موقت خرید و فروش می‎گردید. به همین علت نیز در سال‎های نخست انقلاب با رشد شتابان و انفجاری روبه رو بوده است و در طول یک دوره پنجاه و پنج ساله (از سال 1335 تا سال 1390) شمار سکنه قرچک 1147 برابر شده و از 167 نفر به 191588 نفر بالغ گردیده است. با مهیا شدن بستر قانونی در طرح هادی شهر قرچک با توجه به عدم امکان توسعه فیزیکی شهر به دلیل محدودیت اراضی، ادغام روستاهای مجاور در مجموعه شهری جهت توسعه بافت کالبدی در نظر گرفته شد، به‌ طوری که از سال 1371 روستای پوئینک، به‌ عنوان بخشی از منطقه شهری قرچک در آمد و در چند سال اخیر نیز دو روستای حاشیه این شهر به شهر پیوسته و در آن ادغام شده است که قبل از سرشماری 75 به نام باقرآباد و مافی‎آباد نامیده می‎شدند. به‌ این ترتیب، می‎توان گفت شکل‎گیری شهر قرچک از چند هسته روستایی و همچنین سکنی‎ گزیدن مهاجرین از سراسر کشور در سطح شهر بوده است(Pazhohesh and Omran Consulting Engineers, 2011: 145) و این گسترش جمعیتی شهر و روستاهای اطراف آن تا جایی پیشرفت که در سال 1391 محدوده بخش قرچک به شهرستان قرچک و این شهر به مرکز شهرستان ارتقاء یافت.

 روند تحولات جمعیتی

 قرچک در گذشته نه چندان دور روستایی کوچک بوده است به‌طوری‌که در سال 1335 فقط 167 نفر جمعیت داشته که این میزان در سال 1345 به 2001 نفر رسیده‌ است. تا این دهه قرچک یک کانون جمعیتی کوچکی بوده که در اطراف جاده اصلی تهران به ورامین شکل گرفته است. اما از دهه 1345 به بعد به تبعیت از روندهای حاکم بر ساختار حرکات مکانی جمعیت در کشور، موقعیت قرارگیری قرچک در ارتباط با شهر تهران باعث شده است که این سکونتگاه به‌عنوان یکی از کانون‎های جمعیتی برای جذب جمعیت
مهاجر در منطقه کلان‌شهری تهران عمل نماید. به‌طوری‌که جمعیت آن در سال 1355 به 14999 نفر رسیده و به شهر تبدیل شده است.

شهر قرچک در فاصله سال‏های 55-1345 سالانه بالغ بر 25 درصد افزایش جمعیت داشته است. این میزان در کلیه شهرهای کشور مشابه و همانندی ندارد. در طی 65-1355 این وضعیت باز ادامه داشته‌ است. پی‎آمد چنین وضعیتی از نظر کالبدی برای شهر قرچک، گسترش شتابان شهر بوده است. همچنین نتایج سرشماری 1385 و 1390 این واقعیت را آشکار می‏سازد که عرضه زمین و مسکن در این شهر محدود شده و با نظارت و کنترل ساخت و سازها که در سال‎های اخیر شکل قانونی یافته و دنبال می‎شود روند رشد سالانه جمعیت در این شهر بسیار کاسته شده است که نشانه ظهور پدیده مهاجر فرستی از شهر قرچک می‎باشد. جدول3، سیر تحولات جمعیت قرچک را از سال 1345 تا 1390 نشان می‎دهد.

جدول 3. سیر تحولات جمعیتی شهر قرچک

سال

جمعیت (نفر)

رشد جمعیت (درصد)

تعداد خانوار

نسبت جنسیتی

 

1345

2001

-

-

 

25

 

1355

14999

-

-

 

7/16

 

1365

80039

15663

3/109

 

3/7

 

1375

166465

34323

5/108

 

4/0

 

1385

174006

42514

1/107

 

5/0

 

1390

191588

52769

2/106

 

Source: Iran Cencus Center, 1966& 2011                                                             

بررسی روندهای رشد سالانه نیز حاکی از این است که روندهای رشد در این شهر همواره روبه افزایش بوده و با ارقام بالایی رو‌به‌رو بوده است. مهم‌ترین علت این افزایش جمعیت را می‎توان به مهاجرپذیری شهر قرچک نسبت داد. جدول 4، آمار مهاجران واردشده به شهرستان ورامین را طی دوره‎های اخیر نشان می‎دهد. همچنان که پید است، مهاجرپذیری در این شهرستان تحت تاثیر جاذبه‎های کلان‌شهر تهران و زمینه‎های اشتغال و سکونت در‌پیرامون آن همچنان روند صعودی را نشان می‎دهد11.[10]

 

 آمارهای مهاجرتی تمامی دوره‎های سرشماری جمعیتی نشان می‎دهد استان تهران رتبه اول مهاجرپذیری را در میان استان‌های کشور دارا بوده است. در مورد شهر قرچک، در تمام ادوار سرشماری، نسبت جنسی به سود مردان بوده است. اما این نسبت یک روند کاهشی را سپری می‎کند که نشانگر کاهش روند مهاجرپذیری شهر قرچک و تثبیت جمعیت شهری آن در سال‎های اخیر می‎باشد.

جدول 4. آمار مهاجران واردشده به ورامین طی 15 سال اخیر (نفر)

دوره

جمع

نقاط شهری

نقاط روستایی

اظهار نشده

85 - 1375

150776

29251

12960

-

90 - 1385

53433

20986

4497

241

Source: Iran Cencus Center, 1996& 2011                                            

 

روند تحولات مسکن

یکی از شاخص‎های مهم مورد ارزیابی در تحولات فضایی و جمعیتی سکونتگاه‎ها، بررسی وضعیت مسکن یعنی مساحت زیربنای واحدهای مسکونی و کیفیت آن‌ها است. در سرشماری 1385 در کانون‎های شهری کشور تنها 30 درصد واحدهای مسکونی کم‌تر از 75 متر‌مربع زیربنا داشته و 70 درصد آن‌ها از زیربنای بیش از 75 مترمربع برخوردار بوده‎اند(مهندسین مشاور
پژوهش و عمران 1390: 161). درحالی‌که شهر قرچک در این خصوص سهمی برابر 48 درصد (کم‌تر از 75 متر‌مربع زیربنا) داشته و این ویژگی خود ریزدانگی بافت مسکونی در شهر قرچک را تداعی می‎نماید(جدول 5). همچنین بررسی وضعیت تراکم در شهر قرچک حاکی از این است که تراکم خالص مسکونی470 نفر در هکتار و تراکم ناخالص مسکونی 239 نفر در هکتار می‎باشد. تراکم کلی جمعیت بر اساس آمار جمعیت سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال85، در این شهر برابر با 6/74 نفر در هکتار می‎باشد. بنابراین ملاحظه می‎شود تراکم در بخش‎های مسکونی بسیار بالا است، در حالی که تراکم کلی جمعیت رقم متناسبی را نشان می‎دهد. دلیل این امر وجود زمین‎های خالی و بایر اراضی کشاورزی در داخل محدوده شهر می‎باشد. بررسی ابعاد قطعات مسکونی در شهر قرچک و همچنین پراکندگی جمعیت در بلوک‎های شهری این وضعیت را تایید می‎کند.

   وضعیت فوق یا به عبارتی خصوصیات و نحوه ساخت مسکن در این شهر بیانگر ساختار اجتماعی- فرهنگی حاکم بر خانوارهای ساکن در آن است. در واقع اکثر خانوارهای ساکن در این شهر جزء طبقات درآمدی پایین و متوسط هستند. بالابودن تراکم نفر در واحد مسکونی (1/4 نفر) و تراکم نفر در خانوار یا بعد خانوار (1/4 نفر) و به تبع آن تراکم نفر در اتاق در این شهر این وضعیت را تایید می‎کند(جدول6).

 

 

 

جدول 5. توزیع واحدهای مسکونی بر حسب مساحت زیربنا در شهر قرچک

شهر قرچک

قطعات ریز دانه (مترمربع)

قطعات متوسط دانه

قطعات درشت دانه

کم‌تر از 50

75-51

80-76

100-81

101-150

200-151

300-201

300 متر و بیش‌تر

 درصد قطعات

2/19

8/28

2/10

18

7/17

1/5

8/0

2/0

Source: Iran Cencus Center,2006                                                                                                                    

 

 

جدول 6. تحولات شاخص‏های مسکن شهر قرچک طی دوره 1355- 1390

سال

بعد خانوار

تعداد واحد مسکونی

افزایش واحد مسکونی

تراکم خانوار در واحد مسکونی

تراکم نفر در واحد مسکونی

 

1355

-

2106

10043

-

-

 

1365

12/5

 

12149

21/1

58/6

 

10925

 

1375

85/4

 

23074

25/1

21/7

 

19428

 

1385

09/4

 

42502

99/0

09/4

 

9165

 

1390

02/4

51667

86/0

24/3

 

Source: Iran Cencus Center, 1976& 2011                                                                                                 

 

 

 

    می‎توان این گونه استنباط کرد که با افزایش ساخت و ساز (مسکن)، قیمت زمین و مسکن بالا رفته و به رقم کم‌تر از یک خانوار (خانواده‎های مجرد و بدون سرپرست خانوار) در واحد مسکونی رسیده است که این خود نشان از کوچک شدن ابعاد خانوار و خانوارهای تازه تشکیل شده است. این موضوع باعث افزایش تقاضای مسکن شده و این تقاضا در شهر قرچک به دلیل قشر مهاجر کم درآمد و با مبداُ روستایی، از فشردگی بالایی برخودار است. جدول6، نشان می‎دهد که تراکم خانوار در واحدهای مسکونی به دلیل افزایش رشد تعداد واحدهای مسکونی روند کاهشی داشته و به شرایط مطلوب نزدیک شده است؛ یعنی با افزایش تعداد خانوار، تعداد واحدهای مسکونی نیز افزایش یافته و تراکم خانوار در واحد مسکونی از نظر کمی، بهبود قابل توجه‎ای داشته است.

 همچنین بررسی میزان قدمت واحدهای مسکونی در شهر قرچک نشان از این دارد که نسبت عمر واحدهای مسکونی با میزان قدمت و پیشینه تاریخی شهر، جمعیت و مهاجرپذیری شهر در رابطه‌ است، به‌طوری‌که نزدیک به نیمی از این بناها کم‌تر از 15 سال عمر دارند(جدول 7).


 

جدول 7. قدمت واحدهای مسکونی شهر قرچک

85-1375

75-1365

65-1355

55-1345

قبل از 45

نا مشخص

جمع

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

19428

7/45

9261

8/21

11706

5/27

1644

9/3

212

5/0

251

6/0

42502

100

Source: Iran Cencus Center, 1966& 2011                                                                                    

 

  تعداد پروانه‎های ساخت و ساز و تعداد طبقات ساختمان (یکی دیگر از شاخص‎های مورد بررسی در این تحقیق) طی سال‎های 1377، 1379 و 1385 و 1390 در شهر قرچک نشان از گرایشات ساخت و ساز به سوی توسعه عمودی دارد و بیانگر افزایش جمعیت و همچنین افزایش ساخت و سازها و کمبود فضا در این شهر است(جدول 8).

 

 

جدول 8. تعداد پروانه‎های ساختمانی صادره بر حسب تعداد طبقات ساختمان در شهر قرچک

سال

یک طبقه

دو طبقه

سه طبقه و بیش‌تر

جمع

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

1377

275

35/62

109

7/24

57

9/12

441

100

1379

317

4/62

147

9/28

205

85/20

983

100

1385

161

7/33

153

32

164

3/43

478

100

1390

127

24

120

24

425

2/52

672

100

Source: Pazhohesh and Omran Consulting Engineers, 2011              

 

تحولات اشتغال

علیرغم آن که شهر قرچک در دشت حاصل خیز ورامین قرار گرفته ولی میزان اشتغال در بخش کشاورزی سهم ناچیزی را نشان می‎دهد. از کل جمعیت شاغل در سال 1390 برابر با 2/45 درصد در بخش فعالیت‎های خدماتی- اداری، 6/52 درصد نیز در فعالیت‎های صنعتی و تنها 2/2درصد در بخش فعالیت‎های کشاورزی، اشتغال دارند (Iran Cencus Center, 2011). دو دلیل عمده برای این وضعیت قابل ذکر است: یکی این که تعداد قابل ملاحظه‎ای از
 ساکنین قرچک در تهران اشتغال داشته و قرچک نقش خوابگاهی را برای آن‌ها ایفا می‎کند. سهم بسیار بالای شاغلین این شهر در بخش صنعت و خدمات، بیانگر تأثیر واضح نخست شهر ایران بر ساختار اقتصادی این شهر است؛ دیگر این که، به دلیل رشد و گسترش شهر قرچک در اثر مهاجرت و در ‌پی آن تقاضای بالای زمین، اراضی کشاورزی مورد تهدید قرار گرفته و مالکان آن‌ها را به تبدیل اراضی تشویق نموده است. این مساله خود زمینه‎ساز تغییر کاربری ‌اراضی‏ و کاهش سطح اشتغال در بخش کشاورزی شهر شده است.

 

 

 

روند گسترش و تحولات کالبدی

 از نظر کالبدی، شهر قرچک با توجه به جمعیت‎پذیری بالای آن گسترش زیادی داشته است، گسترشی که باعث ادغام روستاهای (مافی آباد، باقر آباد، پوئینک و...) در شهر قرچک شده است.

مهاجرت گسترده و شتابان طی دوره 65- 1345 در شهر قرچک باعث شده تا بسیاری از ساخت و سازها خارج از برنامه رسمی شهرسازی شکل بگیرد. در این بین اقداماتی نیز برای پاسخگویی به نیاز مهاجران و جمعیت صورت گرفت (احداث شهرک طلائیه و فردیس)، اما این مسأله پاسخگوی نیازها نبوده و در نتیجه بخش‎های عمده‎ای از شهر به صورت خودرو و شتاب‌زده شکل گرفته است. حریم شهر قرچک در وضعیت موجود مساحتی بالغ بر 6503  هکتار دارد و روستاهای صالح‌آباد‌‌‌، قشلاق جیتو،

محمد‌آباد، ولی‌آباد، امین‌آباد، داوودآباد، قشلاق‌بالا و قشلاق‌پایین در این حریم قرار‌دارند(Pazhohesh and Omran Consulting Engineers, 2011: 15).

 شکل 2، برای درک بهتر چگونگی گسترش و تغییراتی شهر قرچک ارائه شده‌ است.  به موازات افزایش شدید جمعیت شهر، توسعه‎ کالبدی آن نیز سریع بوده است؛ به‌ گونه‎ای که میزان مساحت بافت پر شهر که در سال 1355 برابر 9/24 هکتار بود در سال 1365 به 439 هکتار و در سال 1380 به 4/873 و در سال 1390 به 1065هکتار رسیده است. ارقام گویای این است که وسعت شهر بین سال‎های1355 تا 1390 نزدیک به 7/42 برابر افزایش یافته‌ است و اینک محدوده قانونی شهر در انتهای سال 1391 برابر با 4/2332 هکتار است.

 

 

 

 

شکل2. روند تغییرات و گسترش فضایی شهر قرچک از 1355 تا 1390

 

 

 

   بررسی و مقایسه‎ تصاویر ماهواره‎ای قرچک بین سال‎های 1355 تا 1390 حاکی از آن است که این شهر در بخش‎های پیرامونی گسترش قابل توجهی یافته است که با اندکی مسامحه می‎توان پراکنش شهر را افقی و الگوی گسترش فعلی شهر را گسترش خطی در امتداد محور ارتباطی تهران- ورامین دانست. در این تغییرات نباید نقش سازمان‌ها و مؤسسات دولتی و نیز بنگاه‎های معاملاتی و بورس‎بازان زمین را نادیده گرفت . شایان ذکر است توسعه‎ کالبدی قرچک در نتیجه ‎تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی به کاربری‎های دیگر (کاربری شهری) و نیز اشغال زمین‎های متعلق به روستاهای واقع در حد فاصل شهر قرچک، شرایط را برای ادغام این روستاها با شهر فراهم نموده‎ و می‏رود تا روستاهای پیرامونی دیگری نیز در این شهر ادغام شوند.

کاربریها و سرانهها

تقاضا برای کاربری‎های جدید می‎تواند بیانگر تحولات تکنولوژیکی یا تغییرات در ساخت و نیازهای یک جامعه باشد. برخی از این تحولات کم دوام هستند، در حالی که برخی دیگر نمایانگر یک تقاضای دایمی هستند. طی سال‎های اخیر فعالیت‎های انسان به ‌عنوان مهم‌ترین عامل تغییرات الگوی کاربری زمین شناخته شده است. در شناخت چنین تحولات و عوامل موثر در ایجاد آن، از لحاظ تحلیل، الگوسازی و مدیریت الگوی کاربری ‌اراضی‏ در سطوح محلی، منطقه‎ای و جهانی کار بسیار مشکلی است             Singh & AsgherT, 2005: 1-2)).

به‌‌طور‌کلی این عوامل را به سه گروه قانونی، جمعیتی و اقتصادی می‎توان تقسیم کرد که در این تحقیق تاکید بر عامل جمعیتی می‎باشد. از میان مجموعه عوامل جمعیتی، مهاجرپذیری مهم‌ترین عامل اثرگذار بر تغییر کاربری زمین است.

   بررسی کاربری عمومی زمین و نحوه استفاده از اراضی در شهر قرچک حاکی از این است که شهر در وضعیت موجود دارای مساحتی بالغ بر 4/2332 هکتار می‏باشد. این میزان حدود 13/51 درصد (5/1192 هکتار) ساخته شده و 87/48 درصد آن (8/1139 هکتار) ساخته نشده می‎باشد. از کل شهر حدود 7/369 هکتار آن با سرانه 25/21 مترمربع به کاربری مسکونی اختصاص دارد، این میزان حدود 85/15 درصد از مساحت شهر و 31 درصد از سطح ساخته شده را در بر گرفته است. مقایسه کاربری مسکونی درطرح هادی قبلی قرچک، با وضعیت موجود حاکی از این است که این شهر در هنگام تهیه طرح هادی دارای 231 هکتار سطح مسکونی بوده است، این میزان در حال حاضر به 7/369 هکتار می‎رسد. در واقع در فاصله زمانی 87-72 حدود 7/138 هکتار به سطح کاربری‎های مسکونی شهر اضافه شده است.

   بررسی کاربری‎های خدماتی (پارک و فضای سبز، آموزشی، درمانی و بهداشتی، فرهنگی، مذهبی، پذیرایی- تفریحی، ورزشی، تاسیسات و تجهیزات) در شهر قرچک نشان می‎دهد که از کل محدوده شهر حدود 4/120 هکتار به کاربری‎های خدماتی اختصاص دارد. این میزان 16/5 درصد از سطح شهر و 09/10 از سطح ساخته شده را در بر می‎گیرد. مقایسه سطوح خدماتی در طرح هادی قبلی و در وضعیت فعلی حاکی از این است که در فاصله زمانی 87-1372 حدود 4/11 هکتار به سطوح خدماتی شهر اضافه شده است. در واقع سطوح خدماتی شهر (خدمات مذکور) از 109 هکتار در سال 1372 به 4/120 هکتار در سال 1387 رسیده است. وضعیت فوق عدم تناسب رشد خدمات با سایر کاربری‎ها به‌ویژه کاربری مسکونی و در مجموع ضعف سرانه‎های خدماتی در شهر را نشان می‎دهد. سرانه خدمات هفتگانه شهر 92/6 متر‌مربع می‎باشد. در داخل محدوده شهر قرچک علاوه‌ بر سطوح ساخته ‌شده 87/48 درصد از سطح شهر جزء اراضی ساخته نشده‌ است که از این میزان، اراضی بایر 42/37 درصد و اراضی کشاورزی 56/10درصد را به خود اختصاص داده‌ است (جدول 9).

بررسی روندهای مهاجرتی به شهر قرچک و سیر تحولات و تغییرات کاربری اراضی این شهر مشخص می‎کند که چنین مکانیزمی بدون تردید شکل ‎دهنده و اثرگذار بر وضع موجود شهر می‎باشد. مقایسه‎ سرانه کاربری‎های شهر قرچک با سرانه‎های استاندارد طرح‎های شهری کشور و سرانه استان‌تهران، نشان ‎دهنده‎ اختلاف فراوان میان آن‌ها می‎باشد. این امر گویای این مطلب است که کاربری اراضی شهر قرچک، به لحاظ سرانه‎ها وضعیت غیر استاندارد دارد از میان کاربری‎ها، کاربری‎های مسکونی، آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، اداری، صنعتی، نظامی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، حمل و نقل و کاربری ورزشی بیش‎ترین اختلاف را با سرانه‎های استاندارد دارند، اما کاربری‎های مذهبی و تجاری تا حدودی به سرانه‎های استاندارد نزدیک‎ می‌باشند. مقایسه‎ سرانه‎های شهر قرچک با میانگین کشوری نیز نشان‎دهنده‎ اختلاف فراوان آن‌ها است. مقایسه سرانه کاربری‎های مختلف شهر قرچک با شهر‌ تهران نکات مهمی را نشان می‎دهد از جمله این که شهر قرچک در برخی از کاربری‎ها از قبیل کاربری‎های آموزشی، تجاری و صنعتی سرانه‎های بالاتری دارد (شایان ذکر است که از سرانه 1/17متری کاربری صنعتی، 8 متر آن مربوط به کوره‎های آجرپزی، 4 متر صنایع سبک، 3 متر صنایع سنگین و 2 متر هم مربوط به انبارداری و دامداری صنعتی می‎باشد). اما در کاربری‎های بهداشتی، فرهنگی، اداری، ورزشی، فضای سبز، نظامی، تاسیسات و تجهیزات‌شهری، باز هم اختلافات فراوان مشاهده می‎شود و تنها در کاربری‎های مسکونی، مذهبی، حمل و نقل تفاوت آنچنانی بین میانگین سایر شهرهای استان تهران با شهر قرچک وجود ندارد.  با کمی تامل می‎توان گفت که در بین کاربری‎ها، کاربری مسکونی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می‎دهد. در مقابل کاربری مسکونی، کاربری‎های خدماتی درصد بسیار کمی را دارند. این شرایط نشانگر نقش خوابگاهی شهر است و از طرفی جمعیت شهر در شب بیشتر می‌شود و در روز کاهش می‎یابد. در واقع یکی از علل شکل‎گیری این شهر را می‏توان نیاز به مسکن برای افراد مهاجری دانست که امکان تهیه مسکن در کلان‌شهر تهران را نداشته و به خاطر پایین بودن قیمت زمین و مسکن در این شهر ساکن شدند. بنابراین، با توجه به افزایش کاربری مسکونی، نیاز به سایر کاربری‎ها به‌ویژه کاربری‎های خدماتی احساس می‎شود.

 

 


جدول 9. مقایسه سرانه‎ کاربری‎های شهر قرچک با سرانه‎های استاندارد طرح‎های شهری کشور و سرانه‌ استان تهران

کاربریها

وضعیت کاربریهای شهر قرچک در سال 1387

سرانههای استاندارد در طرحهای شهری ایران (به متر)

میانگین سرانه کاربریهای مختلف در کل کشور (به متر)

میانگین سرانه کاربریها در شهر تهران (به متر)

سطح

(متر‌مربع)

سرانه (مترمربع)

درصد به سطح کل

مسکونی

3697986

25/21

85/15

50

53/44

96/22

مختلط (اداری- تجاری- مسکونی)

11888

04/0

05/

-

-

-

آموزشی

252298

45/1

09/1

4

57/4

86/

بهداشتی/ درمانی

28825

17/0

12/

5/1- 6/

36/1

53/0

مذهبی

51303

29/0

22/

3/ – 2/

68/1

29/0

فرهنگی

26627

15/0

32/

5/1- 75/

37/0

اداری

86515

50/0

37/

2

48/4

44/1

تجاری

290167

67/1

24/1

2-4

24/2

31/1

صنعتی

2408924

1/17

59/12

5/3- 2

32/4

84/2

ورزشی

145731

84/0

62/

25/2

06/8

25/1

فضای سبز

688374

96/3

95/2

5/9

64/8

پذیرایی

30232

17/0

13/

-

-

-

نظامی

14420

08/0

06/

6

43/4

16/4

حمل و نقل

3624694

8/20

15.53

30

66/23

-

تجهیزات شهری

34994

20/0

15/

6

95/3

86/1

تاسیسات شهری

6253

04/0

03/

6

جمع کل ساخته شده

11925597

54/68

33/51

-

-

-

اراضی کشاورزی

2180643

-

35/9

-

-

-

باغداری

283395

-

22/1

-

-

-

اراضی بایر

8728865

-

42/37

-

-

-

رودخانه‌ها و نهرها

205800

-

88/

-

-

-

جمع کل ساخته نشده

11398703

-

87/48

-

-

-

جمع کل مساحت شهر

23324300

-

00/100

-

-

-

Source: Pazhohesh and Omran Consulting Engineers, 2011& Pourahmad, 2011                                                                                

 

 

 

 

 

یافتهها

مدل هلدرن12[11]

یکی از روش‎های اساسی برای تعیین رشد بی‎قواره شهری، استفاده از روش هلدرن است(Pourmohammadi & Jamkasra, 2011). با استفاده از این روش می‎توان مشخص ساخت که چه مقدار از رشد شهر ناشی از رشد جمعیت و چه‌ مقدار ناشی از رشد بدقواره شهری بوده‌ است(Hekmatnia & Mousavie, 2011: 130). مدل هلدرن به شکل زیر می باشد(رابطه 1).

(1)     

 

 

 

 

 

 

در فرمول هلدرن نسبت لگاریتم طبیعی جمعیت پایان دوره (پایانی) به آغاز دوره (آغازین) به علاوه نسبت لگاریتم طبیعی سرانه ناخالص پایان دوره به آغاز دوره با نسبت لگاریتم طبیعی وسعت شهر در پایان دوره به آغاز دوره برابر خواهد بود.

  در مورد شهر قرچک از سال 1355 تا 1390 رابطه را به صورت زیر می‎توان نوشت.

 

 (771/42) Ln = (384/3) Ln+ (773/12) = Ln

7558/3 = 2083/1 + 5473/2

 سپس سهم درصدی رشد جمعیت و درصد رشد سرانه ناخالص زمین شهری با تقسیم هر طرف به 7558/3 به‌دست می‎آید:

 

بنابراین نتیجه خواهد بود:

1 = 32% + 68%


نتایج حاصل از مدل هلدرن در مورد شهر قرچک نشان می‎دهد که در فاصله سال‎های 1390- 1355، حدود 68 درصد از رشد فیزیکی، مربوط به رشد جمعیت و حدود 32 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده‌ است. این امر به کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری منجر گشته‌ است. به‌این ترتیب، شهر قرچک در بین سال‎های 1355 تا 1390 رشد 7/12 برابری جمعیت و رشد 7/42 برابری کالبد و فضای شهر را تجربه نموده‌ است.

 

علل مهاجر پذیری شهر قرچک

با توجه به نتایج مدل هلدرن لازم بود که عوامل مهاجر پذیری (مهم‌ترین عامل گسترش شهر قرچک) این شهر بررسی گردد. به ‌این منظور ابتدا طی بازدید میدانی و مصاحبه با چند تن از کارشناسان شهرداری قرچک عوامل مهم مربوطه شناسایی شد. متغیرهای ساخت و ساز و سرمایه‌گذاری‎های مربوط در شهر، دسترسی به شغل و درآمد مطلوب، سیاست‎های دولت برای پراکندگی جمعیت از تهران به حاشیه، ارزانی زمین و مسکن نسبت به تهران و دسترسی راحت به تهران و امکانات آن، و رابطه خویشاوندی یکی از مهم‌ترین عوامل مهاجر پذیری شهر قرچک می‌باشد.

 

برای اندازه‏گیری این عوامل، از پرسشنامه‌ استفاده شد و برای تحلیل داده‎های جمع‎آوری شده‏ پرسشنامه نیز از آزمون رگرسیون چندگانه یا چندمتغیره بهره گرفته شد. رگرسیون چندمتغیره روشی برای مطالعه سهم چند متغیر مستقل در ‌پیش‎بینی متغیر وابسته‌ است. لذا برای مشخص کردن مهم‌ترین متغیرهای تاثیرگذار بر متغیر وابسته (مهاجرپذیری شهر قرچک) از رگرسیون چندمتغیری استفاده شده‌ است. برای تحلیل متغیرهای مستقل و وابسته از رگرسیون چند متغیره به روش توام استفاده گردید. در این روش کلیه متغیرهای مستقل مربوطه هم‌زمان وارد تحلیل شده و اثرات کلیه متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته بررسی می‏شود (جدول10).

 

 


جدول 10. متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون برای تبیین علل مهاجرپذیری قرچک

ردیف

متغیر

واریانس آزمون

B

Beta

مقدار آمارهT

sig

(Constant)

000/   Sig = 787/22 F =

941/0

 

730/1

091/0

1

ساخت و ساز

110/0-

127/0-

591/1

019/0

2

دسترسی به اشتغال و درآمد مطلوب

356/0

312/0

405/3

001/0

3

ارزانی زمین و مسکن

149/0-

118/0

236/1-

223/0

4

سرمایه گذاری ها

124/0

124/0

184/1

    243/0

5

سیاست های دولت

052/0-

049/-

590/0-

558/0

6

دسترسی مناسب به تهران

711/0

802/0

497/9

000/0

7

ارتباط با خویشاوندان و اقوام

048/0

051/-

628/0-

053/0

متغیر وابسته: میزان مهاجرپذیری  792/=   R2 792/ =   R

 

 

 در همین رابطه، اطلاعات مربوط به آزمون واریانس معنی‎دار بودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها را نشان می‎دهد؛ چراکه مقدار sig برابر با 000/ و F برابر با 787/22، معنی‎داری بودن آن را در سطح 99 درصد تایید می‎کند. یعنی میزان F این معادله در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بوده و معادله رگرسیون تحقیق حاضر از نظر آماری معتبر و قابل قبول است.

همچنین در جدول10، مقدار سطح معنی‎داری تک‌تک متغیرهای مستقل ارائه شده که تنها اثرات دو متغیر دسترسی به تهران و دسترسی به اشتغال و درآمد مطلوب معنی‎دار شده‌ است و اثرات سایر متغیرها معنی‎دار نیست و آن‌ها تاثیر بسیار ضعیفی در‌ پیشگویی متغیر وابسته، دارند. اما در مورد اهمیت و نقش متغیرهای مستقل در‌ پیشگویی رگرسیون باید از مقادیر بتا استفاده کرد. از آنجا که مقادیر بتا استاندارد می‎باشد بنابراین از طریق آن می‎توان در مورد اهمیت نسبی متغیرها قضاوت کرد. بزرگ بودن بتا نشان دهنده اهمیت نسبی و نقش آن در‌ پیشگویی متغیر وابسته‌ است. بنابراین می‎توان قضاوت کرد که متغیر دسترسی به تهران به مراتب سهم بیش‌تری در مقایسه با سایر متغیرها در‌ پیشگویی متغیر وابسته دارد. زیرا یک واحد تغییر در انحراف معیار آن باعث می‎شود تا تا انحراف معیار متغیر وابسته (میزان و وضعیت مهاجر پذیری قرچک) به اندازه 802/0
تغییر کند. در حالی که یک واحد تغییر در انحراف معیار سیاست‎های دولتی باعث می‎شود تا انحراف معیار متغیر وابسته به اندازه 049/0- تغییر نماید.

در نهایت این که، رگرسیون نشان می‎دهد که 2/79 درصد از علل مهاجرپذیری قرچک را می‎توان با 7 متغیر مذکور پیش‌بینی نمود.

اثرات گسترش فضایی و جمعیتی شهر قرچک

یافته‎های تحقیق گویای این مطلب است که از مهم‌ترین اثرات گسترش فضایی و جمعیتی شهر قرچک افزایش قیمت زمین و مسکن بوده‌ است. به‌طوری که افزایش قیمت و بورس‎بازی زمین و مسکن بخصوص در اراضی پیرامونی، باعث عدم انجام کشاورزی بر روی زمین از طرف مالکان شده و در نتیجه رکود و سکون نسبی بخش کشاورزی را در‌پی داشته و زمینه را برای تغییر کاربری‌اراضی‏ کشاورزی و سود حاصل از آن فراهم نموده‌ است. ادامه این وضعیت در آینده‎ نه چندان دور کاهش تولیدات کشاورزی و تخریب اراضی و تغییر چشم‎اندازهای طبیعی منطقه را در‌پی خواهد داشت(جدول11). برای بررسی میزان این اثرات از آزمون T تک نمونه‎ای استفاده شد، در این آزمون عدد3‌ (با توجه به بهره‎گیری از طیف لیکرت 5 گزینه‎ای) به‌عنوان میانه نظری در نظر گرفته شده و میانگین مولفه‎های ذیل با عدد 3، مقایسه شده‌ است.

 

 

 

 

 

 


جدول 11. اثرات گسترش فضایی و جمعیتی شهر قرچک از دیدگاه مردم (آزمون T تک نمونه‎ای)

متغیر

میانگین

ارزش تست (میانه نظری) = 3

مقدار آماره t

sig

سطح معناداری

افزایش درآمد

32/2

454/5-

000/0

99 درصد

افزایش سطح اشتغال

40/2

041/4-

000/0

99 درصد

افزایش پس انداز

18/2

082/3-

003/0

99 درصد

افزایش سرمایهگذاری

02/4

791/8

000/0

99 درصد

افزایش قیمت زمین و مسکن

16/4

750/8

000/0

99 درصد

افزایش تقاضای زمین و مسکن

07/4

071/7

000/0

99 درصد

بهبود دید دولت و افزایش توجه به شهر قرچک

52/3

110/3

033/0

99 درصد

افزایش هزینه‌های زندگی

94/3

284/6

000/0

99 درصد

افزایش مصرف گرایی

96/3

928/7

000/0

99 درصد

افزایش تخلفات

90/2

581/0-

564/0

عدم معناداری

افزایش ساخت و ساز

84/3

168/5

000/0

99 درصد

بهبود دسترسیها

58/3

053/4

000/0

99 درصد

افزایش تردد و ترافیک

73/3

597/7

000/0

99 درصد

افزایش امکانات و خدمات

98/2

409/0-

685/0

عدم معناداری

تغییر کاربری‌اراضی‏

24/4

088/5

000/0

99 درصد

تخریب چشم اندازها

78/3

061/6

000/0

99 درصد

افزایش آلودگی ها

34/3

265/2

028/0

95 درصد

 

 

 

جدول11، نشان می‎دهد که از نظر ساکنین شهر قرچک، گسترش جمعیت و فضای شهری موجب افزایش درآمد و سطح اشتغال در بخش خدماتی، افزایش سرمایه‎گذاری در بخش مسکن، افزایش قیمت زمین و حتی ساخت و ساز ناشی از افزایش تقاضا و در نهایت تغییر کاربری از کشاورزی به مسکونی شده‌ است. ضمنا این تغییرات زمینه‎ساز توجه دولت به این شهر شده به‌طوری‌که این امر موجب افزایش نسبی برخی از خدمات و امکانات به شهر قرچک شده‌ است. آزمون T تک‌نمونه‏ای این نتایج را در سطح معناداری99 درصد تایید می‎کند. همچنین داده‎های جمع‎آوری شده از سرپرستان خانوار محدوده مورد مطالعه نشان دهنده این مطلب است که تحولات فضایی و جمعیتی شهر، تغییرات آنچنانی را در زندگی آن‌ها ایجاد ننموده و مردم رضایت چندانی از زندگی در این شهر ندارند، اما به دلیل مشکلات اقتصادی خانوار و دسترسی مناسب به کلان‌شهر تهران، به ادامه زندگی در شهر قرچک و ماندگاری در این سکونتگاه تمایل نشان داده‎اند.

بحث و نتیجهگیری

شهر قرچک، واقع در حوزه نفوذ کلان‌شهر تهران، تحت تاثیر مهاجرپذیری شدید طی چهار دهه‎ اخیر، با افزایش شدید جمعیت و به تبع آن گسترش کالبدی روبرو بوده‌ است، به‌طوری که می‎توان گفت فرآیند پیدایش و نحوه توسعه کنونی شهر قرچک قبل از این که نتیجه‎ عوامل درونی آن باشد، با توجه به موقعیت آن در منطقه کلان‌شهری تهران و تحت تاثیر عوامل و روندهای بیرونی بوده‌ است. آمار جمعیت و مهاجرت مرکز آمار ایران در مورد شهرستان ورامین و شهر قرچک (جدول‎3 و 4) و همچنین یافته‎های این تحقیق گویای نقش اصلی مکانیسم مهاجرپذیری قرچک و در واقع، جاذبه‎های کلان‌شهر تهران در رشد و توسعه این شهر است. یافته‌های جو کیش (2002) در اکوادر، زهانگ (2000) در چین، رهنمایی (1369)، شفیعی ثابت (1386) و پور احمد و همکاران (1390) در مورد کلان‌شهر تهران سکونتگاه‎های پیرامونی آن و همچنین، تحقیقات ظاهری (1390) در مورد کلان‌شهر تبریز هم این یافته را تایید می‎کند و گویای الگوهای مشابه در مهاجرپذیری و رشد سکونتگاه‎های پیرامون کلان‌شهر‌ها است.

 اشباع نسبی ظرفیت کلان‌شهر تهران در جذب جمعیت و نزدیکی قرچک به تهران و آسان بودن رفت و آمد با توجه به قرارگیری در محور ارتباطی تهران- ورامین، به همراه سایر دلایل، شرایط را برای خدماتی- سکونتی شدن شهر قرچک فراهم آورده ‎ است. در واقع، این شهر به منزله عرصه‎ای تکمیلی برای کارکردهای شهر تهران، بخشی از نقش سکونتی- خوابگاهی شهر تهران را پذیرا گشته‌ است، به ‌گونه‏ای که اکثر شاغلان ساکن قرچک در شهر تهران و مراکز فعالیتی پیرامون آن در بخش‏های خدمات و صنعت اشتغال دارند. می‎توان گفت که افزایش جمعیت، گسترش سطح و به تبع آن تغییر کاربری اراضی شهر قرچک، در واقع بخشی از افزایش جمعیت و گسترش کلان‌شهر تهران است که طی فرآیند خزش شهری به صورت منفصل در سکونتگاه‎های پیرامون آن (به ویژه قرچک) اتفاق افتاده‌ است و این سکونتگاه‎ها به مرور زمان به شهر تهران متصل خواهند شد. یافته‎های مارتینوزی و همکاران (2007) در پرتریکو و نوری کرمانی (1381) در مورد تهران، این یافته را پیشتیبانی می‎کند.

 قرچک امروزه به‌ عنوان شهر میانی قد علم کرده و تغییرات اساسی بافت کالبدی آن شامل: افزایش کاربری مسکونی در قبال کاهش اراضی مرغوب کشاورزی، افزایش قیمت زمین و مسکن، ریزدانگی بافت مسکونی، گرایشات ساخت و ساز به توسعه عمودی شهر و آپارتمان نشینی، تخریب چشم انداز، عدم توازن و تعادل در
نسبت جنسیتی، تغییر در فعالیت‎ها و در کاهش سرانه‎های کیفیت زندگی بوده‌ است. این قبیل مسائل  باعث شده تا در گذر زمان هر ساله مشکلات شهر تشدید شده که نیازمند برنامه‎ریزی برای توسعه یکپارچه و پایدار ‎باشد که آن هم در چهارچوب برنامه‎ریزی برای آمایش کلان منطقه شهری تهران در راستای آمایش سرزمین در کشور می‏باشد. یافته‎های شفیعی ثابت (1386) در مورد فضاهای پیرامونی کلان‌شهر تهران این یافته را پشتیبانی می‎کند.

 در نهایت، با توجه به تغییرات و دگرگونی‏هایی که در کاربری ‌اراضی‏ منطقه به ‌وجود آمده می‏توان گفت که مهاجرپذیری قرچک مهم‌ترین عامل موثر بر تغییرات کاربری و گسترش فضایی قرچک می‎باشد. رشدی که بیش‌تر در مسیر محور تهران- ورامین، بوده و می‎رود تا کریدور شهری جنوب شرق تهران در محور ورامین شکل بگیرد.

  با توجه به وضعیت موجود قرچک و روند پیشِ روی در منطقه کلان‌شهر تهران، برای سامان‎دهی به وضعیت خدماتی قرچک و ارتقاء کیفیت زندگی، راهکارهایی برای برنامه‎ریزی به شرح زیر ارائه می‎شود.

راهکارها

  • · تبیین سازو کارهایی برای کاهش مهاجرت و هدفمند نمودن آن در چارچوب اهداف آمایش سرزمین؛
  • · تهیه و اجراء طرح‎های توسعه شهری مبتنی بر واقعیت‎های منطقه و با هدف ضابطه‎مند کردن استفاده از زمین و ساخت و سازهای شهری منطبق با نیاز شهروندان و مهاجرین به زمین و مسکن در شهر قرچک و سایر شهرها برای جلوگیری از اسراف منابع زمین؛
  • · حفاظت از اراضی کشاورزی پیرامون به صورت قانونی مدون و جامع با ایجاد کمربند سبز در محدوده حریم شهر تا از تبدیل بی‎ضابطه اراضی و تخریب منابع طبیعی جلوگیری به عمل آید؛
  • · افزایش سرانه‎ها (بخصوص سرانه فضای‌سبز) و دسترسی عادلانه به امکانات و خدمات، در ر استای کاهش مشکلات و نارسایی‏های ناشی از افزایش جمعیتی و رشد فضایی شهر؛
  • · تهیه و اجرا برنامه هوشمند برای توسعه عمودی شهر با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی شهر در ر استای کاهش و محدود‌ نمودن گسترش افقی شهر و تخریب اراضی.

 


[1]. Zhang

[2]. Jokish

[3]. Lopez

[4]. Martinuzzi

5. Urban Creep

6. Chappin

7. Helen Bryasvlys

8. Lambyn

9. Aksu Vatan

10. Henry et all

 

[10]11. یادآوری می‎شود آمار رسمی مهاجرت‎ها در سطح شهرستانی تهیه می‎شود و نمی‏توان شهر یا بخش را از آن جدا نمود.

12. Holdern Model

  1.  

    REFERENCES

    1. Arabi, M., (2008), Physical- Spatial Organizing of Metropolitan Tehran Regarding to Limits, A Doctoral Thesis in Geography, University of Kharazmi.
    2. Archer, R.W., (1991), Provision of Urban Infrastructure through Land Subdivision Control in Thailand, HSD Research Paper, No.26, Bangkok, Asian Institute Technology.
    3. Audrey N. C. (1985), Longman Dictionary of Geography; human and physical, London, Longman.
    4. Bemanian, M. R., Mahmoudinezhad, H. (2008), Theories on Physical Development of City, Tehran, Publication of Shahrdariha & Dehdariha: First Ed.
    5. Hekmatnia, H., Mousavi, M. N. (2006), Model Application in Geography with Emphasis on Urban and Regional Planning, Yazd, Elme Novin Publication, First Ed.
    6. Henry, S., Boyle, P., Lambin, E. F. (2003), Modeling Inter-Provincial Migration in Burkina Faso, West Africa: the role of socio-demographic and environmental Factors, Journal of Human Ecology, No. 30: 523-550.
    7. Hosseini Hassel, S. (2007), Metropolitan Linkage with a Glans at Tehran and Periphery, A Doctoral Thesis in Geography, University of Shahid Beheshti.
    8. Iran Census Center. (2011), Census of Population and Housing, Vol. Varamin Township, Years 2011, 2006, 1996, 1986, 1976.
    9. ------------. (2013), Census of Population and Housing, Detailed Results of Migration, At:www.sci.org.ir/SitePages/ report_90/Ostani_Emigration_report_final_permision.aspxDate: 15,09,2013.
      1. Jokish, B. (2002), Migration and Agricultural Change: The Case of Smallholder Agricultural in Highland Ecuador, Journal of Applied Geography, No. 23: 115–136.
      2. Gharachak  Municipality. (2013), Census and Information Unit, Census for Years 1996, 2006& 2010.
      3. Ghadermarzi, H. (2004), The Role of       Rur-Ban Settlements on Development of Peripheral Villages (Case of Dehgolan), M.H.S. Thesis, Tarbiat Modarres University.
      4. Ghadermarzi, H., Afshari, M. (2008), A Comparative Analysis of Urbanization Transferring and Ruralization in Zagros Region during Recent Half-Century, Proceeding of the 1th International Conference on Zagros Traditional Settlements, Sanandaj, Kordestan University Publication: First Ed.
      5. Ghorbani, M., Mehrabi, A. A., Servati, M. R., Nazari Samani, A. A. (2010), Study of Demographic Changes and its Effects on Land Use Transferring (Case of BalaTaleghan), Journal of Pasture and Watershed, Year 63, No. 1: 75-88.
      6. Guidens, A. (2005), Sociology, Translated by Saboori, M., Tehran, Ney Publication: 14th Ed.
      7. Khakpour, B., Velayati, S., Kianezhad, Gh. (2007), Pattern of Land Use Changes in Babol City during Years 1983-99, Journal of Geography and Regional Development, No. 9: 45-64.
      8. Lopez, E., Bocco, G., Menduza, M., Valzquez, A., Aguirre Rivera, J. R. (2006), Peasant emigration and land use change at the watershed level: a GIS- based in Central Mexico, Journal of Agricultural Systems, No. 90: 62-78.
      9. Martinuzzi, S., William A. G., Olga M., Ramos G. (2007), Land Development, Land use, and Urban Sprawl in Puerto Rico, integrating remote sensing and population census data, Journal of Landscape and Urban Planning, No. 79: 288-297.
      10. Mario, L. (2001), Urban Sprawl and Land Regulation in Latin America, Land Lines, Volume 13, N. 2: 28-39.
      11. Nazari, A. (1998), Study of Physical- Spatial Expansion of Rural Settlements with Emphasis on Increasing of Population and Land Use Changes, Journal of Geographic Researches, Mashhad University, No. 49 & 50: 225-242.
      12. Nazarian, A. (2002), Cities of the Future World: Core of Human Disaster or Cultural Interaction Base, Proceeding of International Seminar on Cultural Approach to Geography, Mashhad, Ferdowsi University Publication: First Ed.
      13. Nazarian, A. (1991), Spatial Expantion of Tehran and Emerging of the Satellite Towns, Journal of  Geographic Researches, Mashhad University, No. 20: 94-139.
      14. Noori Kermani, A. (2002), Emerge, Change and Urban Functions in Tehran Metropolitan System, A Doctoral Thesis in Geography, University of Tehran.
      15. Pourahmad, A., Seifoddini, F., Parnon, Z. (2011), Migration and Land Use Changes in Eslamshahr City, Journal of Arid Regions Geographic Studies, Year 2, No. 5: 131-152.
      16. Pourmohammadi, M. R., Jam Kasra, M. (2011), an Analysis on Inharmonious Development Pattern of Tabriz, Journal of Geographic Researches, Esfahan University, Year 26, No. 100: 16803-16827.
      17. Pazhohesh and Omran Consulting Engineers, (2011), Studies of Master Plan of Gharachak , Tehran Building and Urban Master Office, Urban and Architecture Unit.
      18. Rahnamaei, M. T. (1990), Development of Tehran and Periphery Rural Transferring, Journal of Geographic Researches, Mashhad University, No. 16: 24-43.
      19. Shafiei Sabet, N. (2007), Physical- Spatial Changes of Tehran Peripheral Villages with Emphasis on Agricultural Land Use Changes During 1976-2003 (Case of RobatKarim Villages), A Doctoral Thesis in Geography, University of Shahid Beheshti, Tehran.
      20. Charrier, J. B. (1988), Villes et Campagnes (Villages and Cities), Masson Publication, Paris, (Translated in Persian, Sahami, S. 1994, Mashad, Iran).

     

     

     

     

    1. Singh, A., Asgher, M. d. (2005), Impact of Brick Kilns on Land use/Land Cover Changes around Aligareh City, India, in: www.elsevier.com/Locate/habitatint
    2. Soleimani, M. Afrakhteh, H., Saeednia, A., Chegini, R. (2013), Analysis of Physical- Spatial Consequences of the Rural Centers Integration in Region One of Tehran, Journal of Space Economy and Rural Development, Year 2, No. 1: 115-149.
    3. Taherkhani, M., Roknoddin Eftekhari, A. (2004),  Analysis of the Role of Urban-Rural Interaction Relationships on Rural Changes in Qazvin Province, Journal of Modarres (Human Sciences), Year 8, No. 4: 79-111.
    4. Zaheri, M. (2011), Analysis on Spatial Interaction Effects of Tabriz and Dormitory Villages With Emphasis on Reverse Migration, Journal of Geographic Researches, Esfahan University, Year 26, No. 3, (102): 17424-17444.
    5. ----------. (2008), Role of Tabriz Physical Expansion Trend on Periphery Land Use Transferring and Villages, Journal of Geography and Development, No. 11: 181-198.
    6. Zhang D., Jikun H., Scott R., Emi U. (2000), Growth, Population and Industrialization, and Urban Land Expansion of China, Journal of Urban Economics, N. 6: 119-128.
    7. Qiong W., Hong-qing L., Ru-song W., Juergen P., Yong H., Min W., Bi H., Zhao, P. (2011), Managing Urban Growth in aTransforming China: Evidence from Beijing, Journal of Land Use Policy, in: www.elsevier.com
    8. Briassoulis, H. (2000), Analysis of Land use Change: Theoretical and Modeling Approaches, West Virginia University. www.rri.wvu.edu/webbook/Briassoulis/chpter 4