نقش مؤلفه‏ های فرهنگی- اجتماعی بر رفتار محیط‏زیستی شهروندان، مطالعه موردی: شیروان

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار و عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط‌زیست، دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی کارشناسی مهندسی منابع طبیعی، دانشگاه فردوسی مشهد

3 دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه، دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

یکی از عوامل مهم و قابل توجه در هر جامعه، رفتار محیط‏زیستی آن جامعه است که علاوه بر تأثیرگذاری بر مسائل و مشکلات محیط‏زیست، خود تأثیرپذیر از عوامل دیگری می‏باشد. لذا، این موضوع حائز اهمیت می‎‌باشد که رفتار محیط‏زیستی و عوامل تأثیرگذار بر آن، در هر جامعه‌ای مطالعه شود. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای محیط‏زیستی شهروندان است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر شیروان بوده که طبق فرمول کوکران، تعداد 380 خانوار به روش سیستماتیک تصادفی به‌عنوان  نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کمی و با روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه بود. آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی متغیرها که شامل رفتار محیط‏زیستی (632/0)، باور محیط‏زیستی (782/0)، ارزش محیط‏زیستی (823/0)، آگاهی محیط‏زیستی (760/0) و دانش محیط‏زیستی (819/0) می باشند، با مقادیر ذکر شده تایید شدند. هم‌چنین ، روایی تحقیق، از نوع روایی محتوایی و صوری بوده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد باور محیط زیستی افراد بر رفتار ایشان موثر است. رفتار نیز تحت تأثیر جنسیت، سن و تحصیلات افراد می‌باشد و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می‌دهد. در یک نتیجه کلی، می‏توان بیان کرد که مولفه‌های فرهنگی- اجتماعی می‏توانند پیش‏بینی کننده رفتارهای محیط‏زیستی مسئولانه باشند. 

تازه های تحقیق

 باور محیط زیستی افراد بر رفتار ایشان موثر است. رفتار نیز تحت تأثیر جنسیت، سن و تحصیلات افراد می‌باشد و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می‌دهد. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Role of Socio-Cultural Components on Citizens' Environmental Behavior, Case Study: Shirvan

نویسندگان [English]

  • Mahdi KOLAHI 1
  • Narges Entegham-Kesh 2
  • Batool Mahmoudmolaei Kermani 3
1 Assistant Professor, Faculty of Natural Resources and Environment, Ferdowsi University of Mashhad
2 BSc Student of Natural Resources Engineering, Ferdowsi University of Mashhad
3 Ph.D. student of Sociology of Economics and Development, Ferdowsi University of Mashhad
چکیده [English]

One of the important and significant factors in any society is the environmental behavior of that community which in addition to affecting environmental issues is itself influenced by other factors. Therefore, it is important to study the environmental behavior and its influencing factors in each society.The purpose of this study was to investigate the factors affecting the environmental behavior of citizens.The statistical population of the research is citizens of Shirvan city.Also, 380 households had been selected by systematic random sampling as a sample size. This study was carried out with a quantitative approach by a survey method. The data collection tool was a questionnaire. Cronbach's alpha for measuring the reliability of the present research variables had been confirmed with environmental behavior (0.632), environmental belief (0.782), environmental value (0.823), environmental awareness (0.760) and Environmental knowledge (0.819).In addition, the validity of the research was a content and formal validity.The findings of the research showed that individuals’ environmental beliefs effect their behavior. Furthermore, behavior was also influenced by gender, age and education levels, as well as indicating different performances. The paper concluded that Socio-cultural components can actually predict responsible environmental behaviors.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Environmental Belief
  • Value
  • Behavior
  • Knowledge
  • Awarenes
  • Socio-cultural components
  • Shirvan

مقدمه

جوامع امروز با مسائل محیط‏زیستی مختلفی هم‌چون تخریب طبیعت، نابودی زیستگاه‏ها، انقراض یا کاهش شدید تنوع‏زیستی، خشکسالی، تغییر اقلیم و کم آبی روبه‌رو است (سبزه‏ای و همکاران، 1395: 11). به همین دلیل امروزه محققان تایید کرده‌اند که رفتارهای انسان و سبک زندگی وی، یکی از مهم‏ترین و تأثیرگذارترین عوامل موثر بر محیط‏زیست است( عقیلی و همکاران، 1388: 8). رفتارهای محیط‏زیستی انسان می‏تواند بازخوردهای مثبت و مسئولانه و یا منفی و ضد محیط‏زیست داشته باشد (فاضلی و صالحی، 1392: 157). از این‌رو مطالعه رفتارها، برخوردها و عملکرد انسان بر طبیعت، مقدمه بسیاری از مطالعات می‏باشد (سلیمان‏پور، 1393: 8).

افزایش جمعیت، رشد فزاینده جمعیت شهری، تغییر سبک زندگی، مصرف‏گرایی و مدرنیزاسیون از جمله عوامل مهمی هستند که بر رفتارهای محیط‏زیست انسان تأثیر شگرفی دارند که باعث ایجاد عدم توازن و تعادل شده و تعارضات زیادی را به وجود آورده‏اند (فیروزبخت و همکاران، 1391: 220). مثلاً چیرگی شهر بر طبیعت زمینه‏ساز تخریب اراضی و آلودگی‏های گسترده آب، خاک و هوا شده است (ملکی و سعیدی، 1395: 75). در نتیجه بررسی رفتار شهرنشینان بر طبیعت می‏تواند یکی از موضوعات اساسی برای شناخت درک و پیشبرد توسعه پایدار شهری باشد (محمدی و بهاری، 1392: 6).

هر چند حدود 83 درصد مساحت کشور را عرصه‌های طبیعی پوشانده است اما کشور ایران با بحرآن‌های محیط‏زیستی فراوانی مواجه شده است که انسان نقش عمده‌ای در ایجاد این مشکلات ایفا می‌کند (صالحی، 1389: 207). در این میان، بیش از 52 درصد سطح کشور را مراتع تشکیل می‏دهند که در حال حاضر با دامی برابر با بیش از 2/2 ظرفیت مجاز، مورد بهره‏برداری شدید قرار گرفته‏اند (فیروزی و همکاران 1396: 20). به همین دلیل، یکی از نتایج واضح هدر رفت خاک کشور، بیابانی‌شدن مناطق مستعد ذکر شده است (احمدیان و حقیقتیان، 1395: 53).

هم‌چنین ، قطع درختان و از بین بردن جنگل‏ها یکی از مسائلی است که انسان بیش‌ترین دخالت و نقش را در آن دارد (سبزه‏ای و همکاران، 1395: 8). ناآگاهی مردم و به دنبال آن نبودن سیاست‏های درست در مورد حفظ محیط‏زیست و گاه اجرا نکردن قوانین مربوط به محیط‏زیست توسط دولت، خسارت‏های وارد شده به این منابع را دو چندان نموده، به گونه‏ای که این تخریب‏های جبران‌ناپذیر را امروزه به صورت آشکاری می‏توان دید. از این رو، اجرای سیاست‏های دولت برای جلوگیری از تخریب بیش‌تر محیط‏زیست باید به صورت جدی‏تری مورد بازنگری قرار گیرد ( احمدیان و حقیقتیان، 1395: 60).

ارتباط با جهان و دید درست داشتن نسبت به طبیعت از مهم‏ترین ارزش‏های ارتباطی انسان با محیط‏زیست است. این دید درست باعث بروز رفتارهای مناسب محیط‏زیستی می‏شود (شبیری و همکاران،1392 :35). با افزایش آگاهی افراد نسبت به محیط‏زیست و آموزش الگوی صحیح استفاده از این منابع، درصد بروز رفتارهای نامناسب محیط‏زیستی کاهش می‏یابد و خسارت وارده را به حداقل می‏رساند (صالحی و پازوکی‏نژاد، 1392: 101). طبق مدل دانش-نگرش-رفتار[1]، هرچه دانش افراد نسبت به محیط‏زیست بیش‌تر باشد، نگرش افراد نسبت به طبیعت تغییر می‏کند که این تغییر منجر به حفظ محیط‏زیست و رفتار محیط‌ زیستی مسئولانه می‌شود (Marcinkowski, 1998: 250). بر اساس نظریات ساختار بندی گیدنز و سایر نظریات جامعه شناختی نیز می‌توان به رابطه بین عوامل فرهنگی بر رفتار محیط‏زیستی پی برد. هم‌چنین ، باید در نظر داشت که ارزش‏های هر فرد از کودکی به وی آموزانده می‌شود و تأثیر بسزایی در رفتارهای او با محیط‏زیست دارد (صالحی و کریم زاده، 1393: 64). از این رو، با توجه به اهمیت این موضوع باید توجه داشت که آموزش محیط‏زیست، جایگاه مهمی در مسیر زندگی هر فرد از کودکی و به صورت متوالی در خانواده و سپس اجتماع دارد (ولی الهی و مقصودی مهربانی، 1389: 55). آموزش مناسب باعث به وجود آمدن ارزش‏هایی به مراتب بالاتر در هر فرد شده که این ارزش‏ها به مرور زمان به صورت الگوهای رفتاری در وی ظهور می‏کنند (حیدری مکرر و محبی، 1392: 54). در همین زمینه، فرهنگ تأثیر به سزایی در الگوی رفتار شخص با محیط‏زیست و باور او در نحوه استفاده و حفاظت از محیط‏زیست دارد. این الگوهای رفتار محیط‏زیستی به تدریج خود را به صورت کاهش اثر تخریب محیط‏زیست در طول زمان به صورت گسترده نشان خواهد داد.

طبق آنچه بیان گردید عوامل باور، دانش، نگرش، آگاهی و رفتار کنش‌های زیستی انسان‌ها بر روی محیط‌ زیست تأثیر دارند. هدف این مقاله مطالعه عوامل مؤثر در محیط‏زیست شهری می‌باشد. با این فرض که عواملی چون جنسیت، سطح درآمد، تحصیلات، سن، تعداد خانوار، شغل بر روی باور، دانش، ارزش، آگاهی و رفتار محیط‏زیستی تأثیر دارند. هم‌چنین ، بین ارزش، باور، دانش و آگاهی محیط‌ زیستی افراد با رفتار محیط‌ زیستی آن‌ها رابطه وجود دارد. یافته‏های این پژوهش رهیافتی برای سیاست‏گذاری و توسعه پایدار شهری است.

 

مبانی نظری

امروزه با گسترش شهرنشینی، روز به روز شهرها گسترش یافته در حالی‏که محیط‏زیست و منابع طبیعی آن‌ها از بین می‌روند. به‌عبارت ی، انسان با ناآگاهی خود، تعادل طبیعی اکوسیستم را برهم زده­است. این درحالی‏ که که از انسان به‌عنوان  تنها موجود دارای اختیار و برخوردار از شعور بر روی کره زمین انتظار می‌رود از آن محافظت کند. همان­گونه که این میراث طی نسل‏های گذشته حفظ شده و به ایشان رسیده است ، این امر جزء حفظ یکسری ارزش‏ها که جوامع خود را ملزم به رعایت آن می‌دانستند، مقدور نبوده­است. به هر حال، با گذشت زمان و پیشرفت فناوری، به­علت مدرنیته، تعادل محیط‏زیست به دست بشر برهم خورده است. به‌عبارت ی می‏توان چنین بیان کرد با توجه به آنکه اکثر رفتارهای مسئولانه محیط‌ زیستی تحت تأثیر ارزش‏ها و باورهایی است که نشات گرفته از فرهنگ اجتماع و جامعه می‌باشد. واقعیت این است که بسیاری از مسائل محیط‏زیستی امروزه ناشی از رفتارهای غیرمسئولانه بشر در قبال محیط‏زیست می‌باشد.

به‌طورکلی، ارزش‌های محیط‏زیستی از فاکتورهای بسیار مهم و تأثیرگذار بر رفتارهای محیط‏زیستی افراد است. ارزش‌ها، ابزاری کارآمد برای توصیف و تبیین شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان افراد، گروه‌ها، فرهنگ‌ها، و جوامع می‌باشند. ارزش‌ها را به‌عنوان  باورها و اهداف مطلوب و اصول راهنمایی در نظر می‌گیرند که در خدمت زندگی فردی یا دیگر واقعیت‌های اجتماعی هستند. در مجموع، ارزش‌ها هدف‏هایی گسترده و انتزاعی و غالباً فاقد عینیت یا موضوع مشخص می‌باشند که هم‌چون معیاری برای قضاوت یا استانداردهای انتزاعی عمل می‌کنند. بر همین اساس، فرد برای تصمیم‌گیری از آن‌ها بهره می‌برد و از آن طریق نگرش‌ها و باورهای خاصی را ایجاد می‌کند. در حالی‏ که ارزش‏های محیط ‏زیستی شامل جهت‌گیری‌های اساسی فرد در زمینه محیط‏زیست نشان‌دهنده جهان‌بینی وی در برابر جهان طبیعی است (صالحی و حمایت­خواه جهرمی، 1393: 507).

در نظریة ساخت‌یابی گیدنز[2] نیز عوامل انسانی هر چند در چارچوب ساختارها و تا اندازه‌ای تحت الزام قواعد ساختاری عمل می‌کنند. اما در تغییر، تکمیل و حتی ساخت ساختارهای نو می‌توانند نقش داشته ­باشند (پارکر[3]، 1383: 25). بر اساس دیدگاه گیدنز، کنشگران نه فقط جریان فعالیت‌های خود را فعالانه تحت نظارت قرار می‌دهند و همین کار را نیز از دیگران انتظار دارند، بلکه بر جنبه‌های اجتماعی و فیزیکی زمینه‌هایی که در آن‌ها حرکت می‌کنند نیز به صورت بسامان نظارت دارند (مقدسی و قدرتی، 1390: 151). در واقع، گیدنز به نوعی کنشگر را هم تحت تأثیر ساختارها می‌داند و هم وی را مختار می‌شناسد ولیکن در نهایت کنشگر تصمیم نهایی را می‌گیرد. گیدنز، دنیای مدرن را بسان‌ گردونه خردکننده‌ای یافته­است که به‌طور  لجام گسیخته­ای در حرکت است و محیط‌ زیست نیز از عواملی است که در مخاطره است. در حالی که کنشگر این توانایی را دارد تا با بازاندیشی کنش خود و دیگران، بتواند مهار دنیای مدرن را در دست بگیرد. در اندیشه گیدنز، انسان مدرن به علت اعتماد به نظام‌های تخصصی که کنترل آن در دست دانشمندان است، مهار گردونه را در دست دانشمندان می‌داند. بنابراین، یکی از راه‌های جلوگیری از تخریب و سپس حفاظت محیط‌ زیست، افزایش دانش محیط‌ زیستی افراد است. به بیانی دیگر، مطالعات اخیر نشان داده که کاستی‌های فراوانی در شناخت و آگاهی عمومی از محیط‌ زیست وجود دارد (Burchett, 2015:17). با افزایش دانش محیط‌ زیستی، می‌توان رفتار افراد را بهبود بخشید و از محیط‌ زیست محافظت بهتری به عمل­آورد (Zareie & Navimipour, 2016:7).

نظریه رفتار برنامه­ریزی شده شامل سه مفهوم اساسی دانش محیط‌ زیستی، ارزش‌های محیط‌ زیستی و رفتار محیط‌ زیستی می‌باشد (Leeuw et al., 2015: 130). این مفاهیم، هسته اصلی بسیاری از رویکردهای نگرش معمول نسبت به محیط‌ زیست، پارادایم محیط‌ زیستی جدید و نگرش نسبت به رفتار محیط ‌زیستی است که برای پیش‌بینی رفتار محیط‌ زیستی استفاده می‌شود. اولین نتیجه اساسی اشاره به این نکته است که دانش محیط‌ زیستی و ارزش‌ محیط‌ زیستی، پیش شرط‌های رفتار محیط‌ زیستی هستند (شکل 1).

نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده، به‌عنوان  عملکردی از نگرش فرد نسبت به انجام یک عمل خاص و هنجارهای ذهنی فرد (یعنی ادراک از انتظارات دیگران) است. در واقع، نگرش شامل نه تنها ارزیابی یک نتیجه خاص بلکه برآورد احتمال این نتیجه می‌باشد. به همین دلیل، نگرش، پیش شرط لازم برای هر گونه رفتار قلمداد می­شود (Kaiser et al., 1999: 13). میزان و نوع ارزش، دانش، باور و آگاهی محیط‌ زیستی که هر فرد در طول زندگی آموخته ­است، وی را در مسیر رفتارهای محیط‌ زیستی قرار می‌دهد. علاوه بر آن، جامعه یک سیستم بازتولید نیست ولیکن نتیجه یک پروسه تضاد اجتماعی است که منتهی به ساخت موفق نهادهای اجتماعی می‌شود (Gendron, 2014: 244). یکی از این نهادها، حفاظت محیط‌ زیست است که در طول تاریخ با تضادهای ارزشی افراد و سازمان‌ها و صنایع، ارزش‌های محیط‌ زیستی و اعتقاد و باور افراد به حفاظت محیط‌ زیست شکل می‌گیرد.

 

 

باور

 

آگاهی

 

دانش

 

جامعه ‌پذیری

 

رفتار مسئولانه

 

ارزش

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 1. رابطه مفهومی متغیرها با یکدیگر

                             


 

 

ضیاپور و همکاران (1392)، در تحقیقی با عنوان "تحلیل جامعه‏شناختی محیط‏زیست و رفتار افراد نسبت به آن در مناطق روستایی و شهری استان کرمانشاه" به مطالعه رفتار جامعه‌شناختی پرداختند. نتایج پژوهش آن‌ها حاکی از آن است که رفتار شهروندان نسبت به محیط‏زیست مسئولانه بوده است و هم‌چنین  بین رفتارها، تحصیلات، سن و وضعیت تأهل آن‌ها رابطه مستقیم وجود دارد ولیکن جنسیت جزو مواردی بوده است که رابطه معناداری با رفتار محیط‌ زیستی ندارد.هم‌چنین ، اگرچه  آگاهی محیط‏زیستی در همه حال تأثیر مستقیم و مثبتی بر رفتار محیط‏زیستی ندارد اما باعث تقویت متغیرهای محیط‌ زیستی دیگری می‌شود و تغییر رویکرد و رفتار افراد را نیز تسهیل می‏نماید.

صالحی و همکاران (1386)، در تحقیقی با عنوان "بررسی دانش، نگرش و مهارت‏های زیست‏محیطی معلمان دوره ابتدایی استان مازندران" به این نتیجه دست یافتند که تعداد زیادی از معلمان دوره ابتدایی دارای نگرش مثبت نسبت به رفتارهای محیط‏زیستی می‌باشند و طبق همین پژوهش، اگرچه دانش محیط‏زیستی معلمان متوسط بوده است ولیکن آن‌ها مهارت‏های محیط‏زیستی مربوطه را دارا بودند. هم‌چنین ، این محققان دریافتند که معلمان زن نگرش محیط‏زیستی بیش‌تری نسبت به معلمان مرد دارند هر چند دانش محیط‏زیستی آن‌ها نسبت به مردان کم‌تر بوده است.

نتایج مطالعه مختاری­ملک‌آبادی و همکاران (1393)، با عنوان "تحلیل و بازشناسی رفتارهای زیست‏محیطی شهری، مطالعه موردی شهر اصفهان در سال 1391" نشان دهنده آن بوده است که زنان نسبت به مردان رفتارهای محیط‏زیستی مسئولانه‏تری داشتند و هم‌چنین  نگرش محیط‏زیستی و آگاهی محیط‏زیستی رابطه مستقیمی با رفتارهای محیط‏زیستی دارند.

حقیقتیان (1393)، در تحقیق با عنوان"تحلیلی بر رفتارهای زیست‏محیطی شهروندان اصفهان و عوامل مؤثر بر آن" به این نتیجه رسیده است که رفتار محیط‏زیستی دانشجویان در حد متوسط می‌باشد و متغیر رفتار محیط‏زیستی با نگرش، دانش محیط‏زیستی، درآمد و تحصیلات رابطه معناداری دارد.

نتایج مطالعه حاجی‏زاده میمندی و همکاران (1393)، در تحقیقی با عنوان "بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با رفتارهای زیست‏محیطی، مطالعه موردی: شهر یزد" نیز حاکی از آن است که بین جنسیت و رفتارهای محیط‏زیستی رابطه معناداری وجود داشته است، اما بین متغیرهای سن، تأهل و تحصیلات رابطه معناداری وجود ندارد.

خاکسار مقدم و همکاران (1395)، در تحقیق خود با عنوان "نگرش نسبت به آب در بین زنان روستایی ، مطالعه موردی: شهرستان شیروان استان خراسان شمالی" به این نتیجه رسیدند که نگرش زنان نسبت به آب در حد متوسط بوده و افراد دارای درآمد بالاتر، نگرش مساعدی نسبت به آب ندارند.

هم‌چنین ، ریاحی و همکاران (1395)، در پژوهشی با عنوان "تحلیل دیدگاه روستاییان نسبت به آموزش‏های حفاظت از محیط‌ زیست نواحی روستایی (مورد مطالعه شهرستان رضوان شهر)" بیان کردند که بین علاقمندی نسبت به محیط‌ زیست، آموزش محیط‌ زیستی، رسانه‌های گروهی و نقش افراد در حفاظت محیط‌ زیست، رابطه وجود دارد.

در تحقیق دیگری که محبویی و احمدی گرجی (1396) با عنوان"نگرش محیط‌ زیستی و استفاده از سموم شیمیایی در بین برنج کاران (مطالعه موردی دهستان اسفیورد، شورآب شهرستان ساری)" به این نتیجه دست یافتند که میان تجربه کار کشاورزان، سن و مشارکت در کلاس‌های ترویجی، همبستگی مثبت وجود دارد.

گیلگ و بار (2006)، در مقاله‌ای با عنوان"نگرش رفتاری نسبت به صرفه جویی در آب؟ شواهدی از مطالعه اقدامات زیست محیطی، اقتصاد اکولوژیک" نشان ‌دادند که بین متغیرهای زمینه‌ای (مانند سن، جنسیت) با رفتار محیط‌ زیستی افراد (صرفه‌جویی در میزان مصرف آب)، رابطه معناداری وجود دارد (Gilg & Barr, 2006: 412).

کاراتکین (2012)، در مقاله‌ای با عنوان"سواد اداری در مدارس ابتدایی ترکیه، کتاب­های درسی اجتماعی، علوم اجتماعی و رفتاری"بر روی کتب درسی در مدارس ترکیه مطالعه نموده است. نتایج پژوهش وی حاکی از آن است که کتب اجتماعی بیش‌تر در سطح آموزش محیط‌ زیست قرار دارند و این آموزش به درک عملی تبدیل نمی‌شود (Karatekin, 2012: 3519).

هم‌چنین ، نتایج تحقیق اسحاق-مارکز(2011) با عنوان" فرهنگ محیطی در دانش آموزان دبیرستان، مطالعه موردی آموزش محیط‏زیست در سطح دبیرستان در کمپه" نشان می‌دهد که سطح دانش محیط‌ زیستی دانش‌آموزان پایین بوده است و علی‌رغم علاقه آن‌ها، به علت سطح پایین علمی کتاب‌ها و اطلاعات معلم‌ها، دانش‌آموزها بی‌رغبت شدند (Isaac-Márquez et al., 2011: 14).

تحقیق ایلام و تروپ (2012)، با عنوان "نگرش های محیطی و رفتار محیط‏زیست-کدام اسب است و کدام سبد خرید؟" مشخص شد که نگرش و دانش محیط‌ زیستی جزو عوامل موثر بر رفتار محیط‌ زیستی هستند (Eilam & Trop, 2012: 2240). بر اساس مطالعات معرفی شده در فوق، ابتدا متغیرهای مورد نیاز استخراج شده است که این متغیرها در جدول 1، مطرح شده است. سپس با استفاده از سایر مؤلفه‌ها، این تحقیق برای اولین بار در شهر شیروان صورت گرفت.

 

 

جدول 1. متغیرهای برگرفته از تحقیقات

متغیر

تحقیق

ردیف

آگاهی محیط‏زیستی و متغیرهای زمینه‏ای

ضیاپور و همکاران، 1392

1

نگرش محیط‏زیستی

صالحی و همکاران، 1386

2

نگرش محیط‏زیستی و آگاهی محیط‏زیستی

مختارملک‌آبادی و همکاران ،1393

3

نگرش، دانش محیط‏زیستی و متغیرهای زمینه‏ای

حقیقتیان، 1393

4

متغیرهای زمینه‏ای

حاجی‏زاده میمندی و همکاران ،1393

5

نگرش محیط‏زیستی

خاکسار مقدم و همکاران ، 1395

6

دانش محیط‏زیستی

ریاحی و همکاران ، 1395

7

نگرش محیط‌ زیستی

محبویی و احمدی گرجی ،1396

8

دانش محیط‏زیستی

Karatekin, 2012

9

دانش محیط‌ زیستی

Isaac-Márquez et al., 2011

10

نگرش محیط‏زیستی

Eilam & Trop, 2012

11

 

 


محدوده مورد مطالعه

شهر شیروان واقع در استان خراسان شمالی در عرض جغرافیایی 37 درجه و 40 دقیقه و طول جغرافیایی 57 درجه و 93 دقیقه، با ارتفاع 1097 متری از سطح دریا می‌باشد. هم‌چنین، وسعت آآن ۳۷۸۹ کیلومتر مربع، از شمال به کشور ترکمنستان و از جنوب به شهرستان اسفراین از شرق به شهرستان فاروج و از غرب به بجنورد محدود می‌شود. مرکز آن شهر شیروان است و تنها نقطه شهری دیگر غیر مرکز استان،  لوجلیاست که در شمال این شهرستان واقع شده است.

شیروان از شهرهای مرتفع استان خراسان شمالی است که در دره رود مرزی اترک ما بین کوه‌های کپه‌داغ و آلاداغ جای گرفته ‌است. باتوجه به موقعیت جغرافیایی و دارا بودن منابع طبیعی این شهرستان و هم‌چنین  موقعیت مناسب برای داشتن کشاورزی، حفظ محیط‏زیست این شهرستان از اهمیت وافری برخوردار است. شهر شیروان، به‌عنوان  محدوده مورد مطالعه، دارای 89345 نفر جمعیت و 26672 خانوار می‏باشد (مرکز آمار ایران، 1395). باتوجه به تعداد خانوارها و به کمک فرمول کوکران تعداد 380 نفر به‌عنوان  حجم نمونه این پژوهش انتخاب شدند.

 

سطح تحلیل این تحقیق خرد و واحد تحلیل فرد ( به‌عنوان  سرپرستان خانوار) در نظر گرفته شده است. برای پراکنش مناسب خانوارهای مورد آماربرداری، به کمک نرم‌افزار ArcGIS، بر روی نقشه شیروان، شبکه‏ای از خطوط (30 در 30 متر) طراحی گردید. در مرحله بعد، به روش سیستماتیک تصادفی، تعداد نمونه‏های مورد نیاز، انتخاب، و سپس با مراجعه به همان منازل مشخص شده روی نقشه، کلیه نمونه‏ها مورد آماربرداری قرار گرفتند.

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 2. موقعیت منطقه مورد مطالعه

 


روش انجام پژوهش

این پژوهش براساس نوع داده‏های جمع‏آوری و تحلیل شده، تحقیقی کمی و از لحاظ نوع برخورد با مسئله، مطالعه میدانی است. نوع تحقیق پیمایشی است و ابزار جمع‏آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است و  در سال 1396 انجام شده است. مفاهیم مهم و اصلی تحقیق عبارت است از رفتارهای محیط‏زیستی (رابطه‏ متقابل انسان‏ و محیط‏زیست)، باورهای محیط‏زیستی ( نگرش خاص و دید کلی هر فرد نسبت به محیط‏زیست)، دانش محیط‏زیستی ( مفاهیم محیط‏زیستی پایه و موضوعات محیط‏زیستی)، آگاهی محیط‏زیستی ( میزان اطلاعات هر فرد نسبت به مسائل محیط‏زیست و عوامل تهدید کننده آن) و ارزش محیط‏زیستی ( ارزش‏های جهان‏بینی اساسی شخص) که برای هر کدام از این مفاهیم، شش گویه (کلاً 30 گویه، به جزء سؤالات مربوط به ویژگی‌های فردی) در نظر گرفته شده است. پرسشنامه‌های تکمیل شده، پس از بازبینی و بررسی دقت و صحت اطلاعات، با نرم‌افزارهای SPSS و AMOS مورد پردازش، تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در بخش آمار توصیفی متغیرها، از آماره‌هایی همچون میانگین، میانه، مُد، انحراف معیار، بیشینه، و کمینه، و برای مقایسه میانگین‌های پارامترها از آزمون‌های همبستگی پیرسون، لوین، تی‌تست، رگرسیون، F، دوربین- واتسون و ضریب تلرانس استفاده شده است.

به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که میزان آن برای پارامترهای حاضر در مدل یعنی رفتار محیط‏زیستی (632/0)، باور محیط‏زیستی (782/0)، ارزش محیط‏زیستی (823/0)، آگاهی محیط‏زیستی (760/0) و دانش محیط‏زیستی (819/0) مورد تایید قرار گرفته شد. هم‌چنین ، برای سنجش روایی ابزار از نوع روایی محتوایی[4]استفاده شده­است. هدف اصلی پژوهش همان مطالعه مؤلفه‏های فرهنگی- اجتماعی (ارزش، باور، آگاهی و دانش محیط‏زیستی) بر رفتار محیط‏زیستی می‌باشد که دارای اهداف جزیی زیر است:

 

1. شناخت رابطه بین ارزش محیط‏زیستی بر رفتار محیط‏زیستی؛

2. شناخت رابطه بین باور محیط‏زیستی بر رفتار محیط‏زیستی؛

3. شناخت رابطه بین آگاهی محیط‏زیستی بر رفتار محیط‏زیستی؛

4. شناخت رابطه بین دانش محیط‏زیستی بر رفتار محیط‏زیستی؛

5. شناخت رابطه بین متغیرهای زمینه‏ای بر رفتار محیط‏زیستی.

 

15n=t2∙ pqd2 1+1Nt2∙ pqd2-1=380">  

 

 

 

 

15n=1.962∙ 0.5أ—0.50.052 1+1893451.96t2∙ 0.5أ—0.50.052-1=380">  

 

 

 

 


رابطه1.فرمول کوکران (محاسبه حجم نمونه)

 


یافته‌ها

یافته‏های پژوهش در دو بخش توصیف متغیرهای اصلی تحقیق و سپس تحلیل داده‏ها ارائه می‏شوند. جدول 2، توضیحات پارامترها و متغیرهای موجود را شرح و برآورد کرده، که شامل مقیاس متغیرها بعلاوه آمار توصیفی پارامترهای موجود در پژوهش می‌باشد. طبق جدول 2، میانگین سن افراد پاسخگو 38 سال بود و بیش‌تر پاسخگویان خانم بودند. هم‌چنین ، میانگین اندازه خانوار در این نمونه تقریبا 4 نفر برآورد گردیده است.

   میانگین اقامت پاسخگویان در شهر شیروان تقریبا 25 سال بوده و سطح تحصیلات بیش‌تر پاسخگویان و پدر و مادر ایشان، زیردیپلم است. به‌طور متوسط شغل اصلی پاسخگویان، کشاورزی است. هم‌چنین ، به‌طور میانگین رفتار محیط‌ زیستی پاسخگویان کم‌تر از متوسط بوده­ است در حالی‌که در سایر مؤلفه‌های فرهنگی (باور، دانش، ارزش و آگاهی) بالاتر از متوسط قرار داشتند که در این میان مؤلفه‌ دانش در سطحی ‌بالاتر از بقیه مولفه‌ها قرار دارد یعنی(08/3) می‌باشد.

 

جدول 2. آمار توصیفی پارامترها و متغیرهای موجود

متغیر

توضیحات

انحراف معیار ± میانگین

میانه

مُد

بیشینه

کمینه

رفتار

سوالات پارامترهای محیط‌ زیستی در مقیاس رتبه‌ای (سنجش در طیف لیکرت پنج گزینه‌ای یعنی کاملا مخالفم(0)، مخالفم(1)، نظری ندارم/متوسط(2)، موافقم(3)، و کاملا موافقم(4))

63/0± 07/2

00/2

17/2

00/4

00/0

باور

62/0± 85/2

00/3

00/3

00/4

00/0

دانش

60/0± 04/3

17/3

33/3

00/4

00/1

آگاهی

52/0± 77/2

00/3

00/3

00/4

00/0

ارزش

67/0± 68/2

83/2

00/3

00/4

00/0

سن

مقیاس نسبی: به صورت پاسخ باز

17/15± 30/38

00/38

00/20

00/78

00/16

جنسیت

مقیاس اسمی: دوتایی زن و مرد

49/0± 42/1

00/1

00/1

00/2

00/1

اندازه خانواده

مقیاس نسبی: به صورت پاسخ باز

65/1± 01/4

00/4

00/4

00/8

00/1

مدت اقامت

مقیاس نسبی: به صورت پاسخ باز

15/14± 31/25

00/25

00/40

00/60

00/1

پاسخگو

سطح تحصیلات در مقیاس رتبه‌ای

(بی‌سواد(0)، نهضت(1)، زیردیپلم(2)، دیپلم(3)، کاردانی(4)، کارشناسی(5)، کارشناسی ارشد(6)، و دکترا و بالاتر(7))

49/1± 50/3

00/3

00/3

00/7

00/0

پدر

80/1± 15/3

00/3

00/3

00/7

00/0

مادر

62/1± 93/2

00/3

00/3

00/7

00/0

شغل

نوع شغل در مقیاس رتبه‌ای

(خصوصی(1)، دولتی(2)، آزاد(3)، محصل(4)، کشاورز(5)، دامدار(6)، بازنشسته(7)، خانه‌دار(8)، بیکار(9)، سایر(10))

51/2± 07/5

00/4

00/4

00/10

00/1

درآمد

مقیاس رتبه‌ای (زیر 10میلیون ریال(1)، بین 20-10م(2)، بین 30-20 م(3)، بین 40-30 م(4)، بالای 40م(5))

73/0± 24/2

00/2

00/2

00/5

00/1

 

 

 

 

جدول3، نشان می‌دهد که بیش‌تر پاسخگویان (9/45 درصد) دارای رفتارهای محیط‌ زیستی متوسط هستند و درصد کمی از افراد (5/0درصد) رفتارهای موافق با طبیعت از خود بروز می‌دهند. از سوی دیگر، بیش‌تر افراد (7/48 درصد) دارای باور محیط‌ زیستی هستند و از این تعداد پاسخگو تنها 7/1 درصد باورهای کم‌تر محیط‌ زیستی دارند.

هم‌چنین ، بیش‌تر افراد (9/50 درصد) در سطح خیلی بالایی از دانش محیط‌ زیستی قرار دارند و تنها 4/8 درصد از افراد دارای           سطح متوسطی از دانش محیط‌ زیستی هستند. 5/47 درصد از افراد (بیش‌ترین درصد از پاسخگویان) دارای سطح بالایی از آگاهی محیط‌ زیستی بودند و تنها 1/1 درصد از افراد در سطح پایینی از آگاهی محیط‌ زیستی قرار دارند. بر اساس سنجش متغیر ارزشها نیز 8/55 درصد از افراد ارزش‌های بالایی برای محیط‌ زیست قائل هستند و تنها 2/2 درصد از افراد سطح پایینی برای ارزش‌های محیط‌ زیستی معتقدند.     


 

جدول 3. توصیف مقادیر پارامترهای موجود در طیف لیکرت پنج گزینه‌ای

پارامتر

مقادیر (درصد)

میانگین

انحراف معیار

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

رفتار

5/0

5/4

9/45

6/30

7/5

07/2

63/0

باور

0

7/1

5/10

7/48

2/39

85/2

62/0

دانش

0

0

4/8

38

9/50

04/3

60/0

آگاهی

0

1/1

5/5

5/47

9/45

02/3

57/0

ارزش

0

2/2

4/16

8/55

8/25

68/2

67/0

 

 

جدول 4، نشان می‌دهد که بین متغیرهای باور و اندازه خانواده با رفتارهای محیط‌ زیستی همبستگی وجود دارد. البته این همبستگی در سطحی کم‌تر از متوسط است. هم‌چنین ، بین اندازه

 

 

خانواده با آگاهی نیز رابطه‌ای معکوس وجود دارد. بدین معنی که هرچه تعداد افراد خانواده کم‌تر باشد آگاهی محیط‌ زیستی افراد بیش‌تر است.

 

جدول 4. همبستگی بین متغیرها (همبستگی پیرسون)

مدت اقامت

اندازه خانواده

سن

ارزش

آگاهی

دانش

باور

متغیر

075/0

101/0*

081/0

077/

068/0-

046/0

163/0**

رفتار

036/0-

075/0

010/0

138/0**

284/0**

429/0**

-

باور

014/0

001/0-

030/0

029/0

469/0**

-

 

دانش

061/0

138/0-**

062/0

231/0**

-

 

 

آگاهی

049/0

007/0-

014/0

-

 

 

 

ارزش

573/0**

181/0-**

-

 

 

 

 

سن

084/0-

-

 

 

 

 

 

اندازه خانواده

        

 

بر اساس نتایج جدول 5، می‌توان چنین مطرح نمود که بین درآمد و رفتار محیط‌ زیستی افراد رابطه وجود ندارد. به‌عبارت دیگر، فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود رابطه بین گروه‌های درآمدی با رفتار پذیرفته می‌شود و هم‌چنین در آزمون لوین، فرضیه عدم نابرابری واریانس‌ها پذیرفته می‌شود.


جدول 5. رابطه بین گروه‌های درآمدی با رفتار محیط‌ زیستی

 

 

تعداد

میانگین

انحراف معیار

F

sig

آزمون لوین

sig

درآمد

(میلیون ریال)

زیر 10

55

99/1

668/0

364/1

246/0

832/2

038/0

20-10

188

04/2

547/0

30-20

125

15/2

719/0

40-30

9

0./2

697/0

بالای 40

1

00/3

-

 

مجموع

378

07/2

632/0

 

جدول 6، نشان می‌دهد فرضیه صفر مبنی بر عدم رابطه بین گروه‌های تحصیلات با رفتار محیط‌ زیستی پذیرفته نمی‌شود. به‌عبارت  دیگر، بین گروه‌های تحصیلات با رفتار محیط‌ زیستی افراد رابطه وجود دارد و در واقع تا دیپلم این رابطه یک رابطه صعودی است. با افزایش تحصیلات افراد، رفتار بهبود پیدا می‌کند، اما بعد از آن دوباره کاهشی می‌شود. آزمون لوین نیز تایید کننده این رابطه می‌باشد.

 

           

جدول 6. رابطه بین تحصیلات با رفتارهای محیط‌ زیستی

 

گروه‌ها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

F

sig

آزمون لوین

Sig

تحصیلات

بی‌سواد

30

13/2

65/0

341/2

024/0

504/6

000/0

نهضت

83

03/2

56/0

زیردیپلم

110

02/2

59/0

دیپلم

23

96/12

89/0

کاردانی

85

08/2

52/0

کارشناسی

36

38/2

87/0

ارشد

8

54/1

32/0

دکترا و بالاتر

-

-

-

مجموع

378

07/2

635/0

 

 

 

جدول 7، نشان می‌دهد که بین شغل افراد با رفتار محیط‌ زیستی رابطه وجود دارد. به‌عبارت دیگر میانگین‌ها حاکی از آن است که میانگین رفتار محیط‌ زیستی به‌ترتیب در بین شغل‌های بازنشسته، خصوصی، دامدار، آزاد، خانه‌دار، محصل، بیکار، دولتی، کشاورز و سایر معنادار است.

 

 

جدول 7. رابطه بین شغل افراد با رفتارهای محیط‌ زیستی

 

گروه‌ها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

F

sig

آزمون لوین

Sig

 

 

شغل

خصوصی

16

27/2

860/0

269/2

024/0

504/6

000/0

دولتی

43

87/1

686/0

آزاد

66

19/2

651/0

محصل

81

03/2

575/0

کشاورز

16

82/1

518/0

دامدار

39

21/2

575/0

بازنشسته

13

38/2

980/0

خانه دار

63

09/2

543/0

بیکار

36

91/1

579/0

سایر

7

81/1

325/0

مجموع

380

07/2

632/0

 

 

نتایج جدول 8، نشان می‌دهد که فرضیه عدم برابری میانگین‌ها در دو جنس پذیرفته می‌شود و در نتیجه رفتارهای محیط‌ زیستی در بین زنان بیش‌تر از مردان است. توضیح اینکه با توجه به پذیرش فرضیه صفر لوین مبنی بر قبول برابری واریانس‌ها در بین دو جنس، در نتیجه میانگین رفتار محیط‌ زیست در بین دو جنس متفاوت است و به‌عبارت ی میانگین رفتار محیط‌ زیستی زنان به نسبت مردان بیش‌تر است.

 

 

جدول 8. آزمون تی‌تست دو گروه مستقل جنسیت با رفتار محیط‌ زیستی

 

تعداد

میانگین

انحراف معیار

آزمون لوین

F

Sig

t

Mean difference

Sig

زن

220

12/2

678/0

برابری واریانس‌ها

259/3

072/0

046/2

134/0

041/0

مرد

160

99/1

557/0

عدم برابری

110/2

134/0

036/0

 

 

  طبق جدول 9، تحلیل رگرسیون نشان می‌دهد که تنها رابطه بین متغیرهای جنسیت و باور با رفتارهای محیط‌ زیستی پذیرفته می‌شود و سایر روابط پذیرفته نیستند. متغیرهای موجود نیز تنها توانایی تبیین 5 درصد از مدل را دارند. F مقادیر محاسبه شده برای مراحل مختلف تحلیل رگرسیون را نشان می‌دهد. اگر F معنی‌دار باشد نشان می‌دهد که این معادله از لحاظ آماری صحیح است و همبستگی متغیرها خطی است و در نتیجه، در این آزمون F معنی‌دار است. مقادیر t و میزان احتمال آن‌ها (sig) نیز اگر کم‌تر از میزان خطای آلفا باشند بیانگر آن است که تمامی ضرائب محاسبه شده از لحاظ آماری معنادار هستند. پس طبق نتایج، متغیرهای باور، آگاهی و جنسیت بر رفتار محیط‌ زیستی افراد تأثیر دارند. R-Square مدل نیز نشان می‌دهد که متغیرهای موجود توانایی تبیین حدود 8 درصد از مدل را دارا هستند. هم‌چنین ، آماره دوربین-واتسون نیز نشان می‌دهد این مقدار بیش از 5/1 و کم‌تر از 2 می‌باشد؛ بنابراین مدل مناسبی از متغیرهای موجود می‌باشد. ضریب تلرانس بین صفر و یک، در نوسان است. هر چه ضریب تلرانس نزدیک به یک باشد میزان هم خطی بودن کم‌تر است که این موضوع در این جدول گویا است.

 

               

جدول 9. آزمون رگرسیون متغیرهای مختلف

متغیر

Beta

T

Sig

تلرانس

R Square

Adjusted R

Durbin-Watson

F

Sig

باور

192/0

393/3

001/0

769/0

085/0

060/

759/1

348/3

000/0

دانش

050/0

852/0

423/0

648/0

آگاهی

151/0-

577/2-

011/0

732/0

ارزش

058/0

095/1

278/0

904/0

سن

093/0

420/1

153/0

602/0

مدت اقامت

021/0

192/0

741/0

622/0

جنسیت

109/0-

079/2-

048/0

838/0

درآمد

053/0

035/1

366/0

749/0

تحصیلات

030/0

521/0

603/0

785/0

                    

 

نمودار 1، مدل معادله ساختاری این پژوهش، و جدول 10، مقادیر شاخص‌های مدل برآورد شده را نشان می‌دهند. لازم به ذکر است که از نظر گروه متخصصان آمار دانشگاه ایالتی کالیفرنیای شمالی (2008) به چند دلیل قضاوت درباره برازش مدل، اگر صرفاً بر مبنای مقدار کای اسکوئر و سطح معناداری آن انجام شده باشد می‌تواند گمراه کننده باشد و بنابراین پژوهشگر اغلب نیازمند توجه به شاخص‌های برازش دیگری برای تصمیم‌گیری نهایی است (قاسمی،1388: 146). شاخص کای اسکوئر نسبی (CMIN/DF) به‌عنوان  یکی از شاخص‌ها برای قابل قبول بودن مدل می‌باشد. شوماخر و لومکس (1388) مقادیر بین 1 تا 5 را قابل قبول دانسته‌اند و حتی گاهی منابع سخت‌گیرتر مقادیر بین 1 تا 2 و گاهی بین 1 تا 3 را نیز قابل قبول دانسته‌اند. در این مدل با تقسیم کای اسکوئر بر درجه آزادی عدد 566/1 به دست آمد. شاخص دیگری که مورد استفاده قرار گرفت، شاخص برازش هنجار شده مقتصد می‌باشد. اغلب متخصصان، مقادیر بالاتر از 50/0 یا 60/0 را برای این شاخص مناسب تلقی کرده‌اند (قاسمی، 1388: 157). در این مدل PCFI و PNFI نیز دارای مقادیر بالاتر از 50/0 هستند. شاخص بعدی شاخص تطبیقی است که هر چه به 1 نزدیک باشد مورد قبول‌تر می‌باشد و مدل تأیید می‌شود. در اینجا ‍CFI بالای 8/0 و نزدیک 1 می‌باشد. از آنجا که RMSEA نیز کم‌تر از 05/0 می‌باشد؛ بنابراین، با توجه به نظریات و سایر شاخص‌ها می‌توان مدل تدوین شده را قابل قبول دانست .


جدول 10. مقادیر شاخص‌های مدل برآورد شده

شاخص

CMIN/DF

PGFI

CFI

PCFI

PNFI

RMSEA

مقدار

566/1

457/0

966/0

598/0

565/0

039/0

 

نمودار 1. مدل معادله ساختاری

 

 

در پایان، طبق نتایج جدول 11، تمام متغیرها دارای رابطه معنی‌داری هستند. بدین معنا که رابطه بین تحصیلات بر دانش محیط‌ زیستی افراد تایید شده و دانش نیز از طریق تأثیر بر آگاهی محیط‌ زیستی افراد بر رفتار محیط‌ زیستی افراد موثر است. هم‌چنین  مدل نشان می‌دهد دانش محیط‌ زیستی افراد بر باورهای محیط‌ زیستی، و باورهای ایشان نیز بر رفتار محیط‌ زیستی موثراند. از سویی دیگر، علاوه بر دانش محیط‌ زیستی، ارزش‌های محیط‌ زیستی افراد بر باورهای ایشان و سپس بر رفتار محیط‌ زیستی ایشان موثر است. نتایج نشان می‌دهند که مدت زمان اقامت افراد در شهر شیروان بر رفتارهای محیط‌ زیستی ایشان موثر است. نکته قابل تامل، تأثیر منفی آگاهی محیط‌ زیستی بر رفتار محیط‌ زیستی افراد است. به این معنا که هر چه آگاهی محیط‌ زیستی افراد بالا باشد به معنای رفتار محیط‌ زیستی بیش‌تر نیست.


 

جدول 11. مقادیر برآورد استاندارد بین متغیرها

متغیر

مقدار استاندارد

خطای استاندارد

مقدار بحرانی

مقدار معناداری

دانش

<---

تحصیلات

200/.0

020/0

987/3

***

آگاهی

<---

دانش

433/0

042/0

501/9

***

باور

<---

دانش

426/0

045/0

255/9

***

آگاهی

<---

ارزش

157/0

037/0

441/3

***

باور

<---

ارزش

126/0

040/0

747/2

006/0

رفتار

<---

مدت اقامت

149/0

002/0

975/2

003/0

رفتار

<---

باور

135/0

053/0

652/2

008/0

رفتار

<---

آگاهی

154/0-

056/0

018/3-

003/0

               

 

بحث و نتیجه­گیری

 

مدت‌هاست که جامعه بشری دریافته است که اکثر پدیده‌های مرتبط با بشر را باید با علم مرتبط بشری به آن پاسخ داد و عوامل دخیل در آن را جستجو و بررسی کرد. پژوهش حاضر نیز نشان داد که رفتارهای محیط‌ زیستی با برخی مولفه‌های فرهنگی- اجتماعی مرتبط است. پردازش پدیده‌های کنونی بدون شناخت این عوامل و تنها با تکیه بر متغیرهای زیستی کاری عبث خواهد بود.

یافته‌های پژوهش جاری هم‌راستا با پژوهش‌های فردوسی و همکاران (1389) و منتظریان (1395)، نشان داد که بین متغیر دانش و رفتار محیط‏زیستی، رابطه معناداری وجود دارد (جدول 4). بر اساس یافته‌های پژوهش، شهروندان شیروانی دارای دانش محیط‏زیستی و رفتار مسئولانه تری در قبال محیط‏زیست از خود نشان دادند، زیرا برای کاهش اثرات تخریبی رفتار انسان بر محیط‌ زیست، کسب سواد و دانش محیط‌ زیستی امری لازم و ضروری تلقی می‏شود (صالحی و کریم زاده، 1390: 63).

از سوی دیگر، هر چند نواح و فروتن‌کیا (1390)، دریافتند که باور محیط‌ زیستی تأثیرات قابل توجهی بر رفتار محیط‌ زیستی افراد برجای می‏گذارند و یکی از مهم‏ترین راه‏های اصلاح رفتارهای معطوف به محیط‌ زیست، اصلاح باورهاست، ولی در این پژوهش مشخص شد که بین متغیر باور و رفتار محیط‌ زیستی رابطه وجود ندارد. در حقیقت باور محیط‏زیستی شهروندان شیروانی هنوز به مرحله ای نرسیده است که بتوان از آن انتظار رفتار مسئولانه را داشت. در حقیقت باید هنوز به مرحله آگاهی و بالاتر ارتقاء پیدا کند.

هم‌چنین ، طبق نتایج، بین متغیر آگاهی و رفتار محیط‌ زیستی رابطه معناداری وجود ندارد. این یافته با نتایج برخی پژوهشگران مغایرت دارد که دریافته بودند آگاهی با رفتار محیط‏زیستی رابطه دارد، و بیان نموده بودند که آگاهی و شناخت نسبت به هر مساله، بستر رفتار مناسبی با آن مسأله را فراهم می‌کند (فرهمند و همکاران، 1392: 111؛ مختاری ملک آبادی و همکاران 1393: 5). در پژوهش جاری نیز بین متغیر ارزش با رفتار محیط‏زیستی رابطه‏ای وجود ندارد و هنوز محیط‏زیست برای شهروندان شیروانی به یک ارزش تبدیل نشده­ است. در این زمینه، احمدیان و حقیقتیان (1395)، بیان کردند که در حوزه رفتارهای محیط‏زیستی، افراد قبل از داشتن انگیزه خریداری محصولات محیط‏زیستی سالم برای حفاظت محیط‏زیست ارزش قائل شوند. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تنها دانش و داشتن اطلاعات کافی نیست بلکه مردم شیروان باید به آن مرحله از رشد و باور برسند و محیط‏زیست نیز در زندگی آن‌ها حضور داشته باشد.

نتایج آزمون نیز نشان می‏دهد که بین تحصیل و رفتار محیط‌ زیستی رابطه معناداری وجود دارد (جدول 6). به‌عبارت  دیگر، افزایش تحصیلات پاسخ‌گویان بر رفتارهای محیط‌ زیستی آنان تأثیرگذار است. این نتیجه با یافته‌های ضیاپور و همکاران (1392) و گیدرت (2014) هم‌سویی ندارد ولی با پژوهش و نتایج تحقیق گیل و بار (2006) هم‌سو است. چنین تصور می‌شود که آموزش‏های محیط‌ زیستی که در طی سال‏های تحصیل آموخته شدند، بر رفتارها مؤثر می‌باشند. به‌عبارت ی، هر چه آموزش محیط‌ زیستی بیش‌تر شود رفتار محیط‌ زیستی مناسب‏تر خواهد بود.

بین شغل افراد با رفتارهای محیط‌ زیستی نیز رابطه معناداری وجود دارد (جدول 7). بدین معنی که میانگین‏ها حاکی از آن است که میانگین رفتار محیط‌ زیستی به‌ترتیب در بین مشاغل بازنشسته، خصوصی، دامدار، آزاد، خانه‏دار، محصل، بیکار، دولتی، کشاورز و سایر بیش‌تر می‏باشد. اگر چه انتظار می‏رفت که کشاورزان بیش از دیگران

 

رفتارهای محیط‌ زیستی داشته باشند اما به نظر می‏رسد منافع ،دیدگاه انسان‌محوری و این که انسان برتر از طبیعت است و بقیه باید در

خدمت ایشان باشند، باعث شده که این رفتار پایین باشد.

میانگین رفتارهای محیط‌ زیستی برای مردان و زنان متغیر است، و میانگین رفتار محیط‌ زیستی زنان، بیش‌تر از مردان است (جدول 8)، که در بررسی پژوهش‏های نواح و همکاران (1390)، فرهمند و همکاران (1392)، مختاری­ملک آبادی و همکاران (1393) و صالحی (1389) این نتایج تایید شدند که می‌توان دلیل آن را در ملایمت روان‌شناختی زنان، خانه‌دار بودن، مدیریت منزل، نقش برجسته در تربیت فرزندان، و احساس احترام و تعلق خاطر به نسل آینده دانست.

نتایج پژوهش نیز نشان داد بین دانش و آگاهی محیط‏زیستی رابطه معنادار زیادی وجود دارد (جدول 11). اگر آگاهی محیط‏زیستی را به بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی خود تبدیل کنیم، می‏توانیم دانش بیش‌تری نسبت به رابطه پیچیده موجودات زنده و محیط‏زیست داشته باشیم. به‏علاوه، طبق نتایج، بین اندازه خانواده و آگاهی محیط‏زیستی رابطه معنادار زیادی وجود دارد. تکثیر آگاهی‏های محیط‏زیستی از نهادهای کوچک سرچشمه می‏گیرد. یکی از این نهادهای کوچک می‏تواند خانواده باشد به گونه‏ای که اطلاعات هر فرد با دیگری متفاوت است و هر شخص به نوبه خود می‏تواند اطلاعات جدید و متفاوتی را از دیگر افراد خانواده کسب کند. هم‌چنین ، نتایج نشان می‏دهند که درآمد افراد باعث افزایش آگاهی آن‌ها نمی‏شود (جدول 5) بلکه درآمد تنها وسیله‏ای است که نیازهای فرد از طریق آن بر طرف می‏شود و در ذهنیت و نگرش فرد درباره محیط‏زیست کم‌تر مؤثر است. قابل ذکر است که باید این آگاهی به مرحله شکوفایی در فرد و تبدیل آن به ارزش و باور شود.

   از زمانی‏که نگرانی در حال رشد در مورد محیط‏زیست به یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است یکی از حوزه‏های پژوهشی که در جامعه‏شناسی محیط‏زیست مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده، مطالعه ارزش، آگاهی، باور، دانش و رفتارمحیط‏زیستی.است. از دیدگاه جامعه‏شناسان محیط‏زیست، طبیعت و جامعه در کنار هم قابل درک هستند و نباید آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. از این رو، سعی می‌شود تا عوامل مؤثر بر رفتار انسان در حفظ محیط‏زیست را شناسایی کنند زیرا با شناخت این عوامل می‏توان به ارائه راه‌حل‏هایی برای تغییر رفتار مخرب و تشویق رفتار مثبت محیط‏زیستی پرداخت.

مطالعات صورت گرفته شده نیز نشان می‏دهند آموزش‏های محیط‏زیستی نیاز به گسترش دارند. طبق مدل دانش- نگرش -رفتار، اگر دانش شهروندان نسبت به محیط‏زیست افزایش یابد، رفتار محیط‏زیستی بهتر می‏شود. در عصر حاضر کسب دانش و آگاهی محیط‏زیستی علاوه بر کاهش اثر تخریبی بر رفتارهای نادرست انسان در محیط‏زیست ، مانع افزایش روند خسارات انسانی می‏شود (Kolahi et al., 2014a: 110؛ صالحی و کریم‏زاده، 1390: 66).

تحصیلات به خودی خود تأثیر چندانی بر رفتار محیط‏زیستی انسان‌ها ندارد، بلکه دانش و آگاهی حاصل از آن عامل مژثر است ولی آنچه که باعث ایجاد دغدغه‏های محیط‏زیستی برای انسان می‏شود میزان آگاهی وی در این باره است (صالحی، 1390: 203). هم‌چنین ، نتایج تحقیق کاراتکین (2012) و مارکز (2011) نشان داد که به علت سطح پایین مواد آموزشی در مدارس علیرغم علاقه افراد به مسائل محیط‌ زیستی، سبب بی‌انگیزه شدن ایشان خواهد شد. بنابر اعتقاد پالمر (1390)، آموزش محیط‏زیستی باید بر مبنای حفظ آن و ایجاد اطلاعات درباره آن باشد. کسب آگاهی و اطلاعات درباره محیط‏زیست، برای افراد خواهان آن علاوه بر شناخت واقعیت‏ها به آن‌ها توانایی تجزیه و تحلیل و انتقاد درباره چرایی مسائل محیط‏زیستی را می‏دهد. تحقیقات محققان بر روی تغییرات محیط‏زیست و تأثیر انسان بر روی آن‌ها بیانگر این موضوع است که یکی از عناصر اصلی در فرایند توسعه پایدار در جوامع مدرن و رو به رشد، رفتار درست و مسئولانه در برابر آن است که هر دولت برای کاهش اثرات مخرب محیط‏زیستی باید طرح‏های مشارکتی حفاظت محیط‏زیست را اجرایی نماید و مردم را برای حفظ محیط‏زیست با این برنامه‏های تدوین شده همراه کند (Kolahi et al., 2014b: 926; Kolahi, 2014: 100; Kolahi, 2013: 41 ؛ محرم‏نژاد و حیدری، 1385: 73).

ایجاد فرهنگ محیط‏زیستی از طریق ایجاد روحیه گروهی و همبستگی برای زیستن در یک جامعه پایدار قابل اجرا است. می‏توان بیان کرد که با وجود درک درست از آن، افراد می‏توانند به کمک هم برای داشتن یک محیط‏زیست پایدار و سالم تلاش کنند (یزدخواستی و همکاران، 1392: 106). بنابراین، هیچ‏کس نمی‏تواند مدعی شود که آسیب‏های ایجاد شده در طبیعت به دست واکنش‏های موجود در خود طبیعت است و انسان در آن نقشی ندارد. اتفاقاتی که در نتیجه نگرش و افکار و به دنبال آن رفتار نادرست انسان‌ها در روی زمین صورت گرفته است یکی از مهم‏ترین و اصلی‏ترین علل آسیب‏هایی است که امروزه محیط‏زیست به آن دچار شده است (صالحی و امام‏قلی، 1391: 98).

آموزش فرهنگ محیط‏زیستی که هدف آن یافتن مناسب‏ترین و کاربردی‏ترین نظام و شرح مطالب و اجرای ساختاری است، اساسی‏ترین روش در حفاظت محیط‏زیست است. این آموزش ارتقا دهنده دانش محیط‏زیستی در یک جامعه می‏باشد. بدین سان، حس مسئولیت‏پذیری و محترم شمردن محیط‏زیست در هر فرد بیدار شده و خود را موظف به حفظ و صیانت از آن می‌داند (Kolahi, 2012: 759; Kolahi, 2013: 524؛ محرم‏نژاد و حیدری، 1385: 78). در نتیجه، اگر بتوان مانند رفتارهای روزمره، فرهنگ رفتار با محیط‏زیست را برای هر فرد به صورت یک رفتار روزانه در آورد و آن را اجتماعی کنیم می‏توان انتظار داشت در هر شرایطی بهترین عکس‏العمل را نسبت به محیط‏زیست داشته باشد (Heidari et al., 2018: 2055 ؛صالحی و پازوکی‏نژاد، 1392: 202).

در حقیقت، از طریق اجتماعی‌سازی مسایل محیط‌ زیستی، الگوی رفتاری و زندگی انسان درباره طبیعت متحول خواهد شد.از آن جا که طبیعت و محیط‌ زیست، زبانی برای شکایت ندارند، نمی‌توانیم کلیه امور و پروژه‌های کشور را براساس اصول بی‌طرفانه به پیش ببریم زیرا در این صورت، راه را برای آثار منفی و ناخواسته هموارتر کرده‌ایم. در صورت به کارگیری اصول و محاسبات بی‌طرفانه برای طبیعت، و به علت دانش کم ما نسبت به فرآیندهای حقیقی در زیست‌سپهر، عدم عقلانیت اکولوژیکی خود را نشان داده‌ایم. جهت تلفیق جامعه با محیط‌ زیست، حتی دیدگاه انسانی کردن طبیعت و محوریت انسان هم نتوانست به جامعه کمک کند تا به درک و همدلی جدیدی با طبیعت دست یابد. زیرا انسانی کردن طبیعت را بیش‌تر در راستای حذف گونه‌ها و موجوداتی دانستیم که سلامت انسان را تهدید می‌کنند و باعث شکاف بین طبیعت و محیط‏زیست شده‌ایم.

علاوه بر آن، به جای صحبت از بوم‌شناسی زیستی از بوم‌شناسی انسانی دم زدیم و با این رویکرد، به جای تاکید بر اشتراکات انسان با دیگر موجودات، به ایجاد رابطه عمودی بین جامعه-طبیعت پرداخته، بر ویژگی‌های منحصر به فرد انسان (مانند نوآوری و قابلیت‌های ذهنی) تأکید کرده و توانایی‌های مهارگری انسان را در مقابل محدودیت‌های جبری طبیعت بزرگ جلوه دادیم. این دخالت انسان است که به شکل توسعه شهری و آلودگی صنعتی، تعادل زیستی را برهم زده و نظم شبکه حیات و زنجیره زیستی را مختل کرده است. لازم به ذکر است که آن دسته از تحلیل‌های محیط‌ زیستی که از بصیرت جامعه‌شناسی تهی باشند نمی‌توانند به حل بحرآن‌های کنونی کشور کمک کنند. لذا، جهت حرکت به سمت مقررات اجتماعی ایمن‌تر و سازگارتر با طبیعت، بجای توقف در یافتن عامل یا عوامل اصلی تخریب محیط‌ زیست، باید به کشف موثرترین سازوکارهای اصلاح و بهبود محیط‌ زیست روی آورد. در نتیجه، قدم اول آن است که بدانیم پارادایم محوریت طبیعت (بوم‌محور) که رویکردی با تفکر سبز که انسان را یک موجود و گونه‌ای مانند دیگر گونه‌های ساکن در کشور به حساب می‌آورد و قدرت و ظرفیت گونه‌های غیرانسانی را ارتقا می‌بخشد، یکی ازرویکردهای ضروری است. به‌عبارتی دیگر، کوچی از محوریت انسان به محوریت طبیعت. در پایان، امید است سرمایه‌گذاری در حفاظت از مناطق حفاظت شده، جنگل‌ها، مراتع، و آبخیزها، یک نوع سرمایه‌گذاری در جامعه و مردم صورت گرفته شود.

 

راهکارها

ü   بهینه‌سازی بستر رفتارهای محیط زیستی با استفاده از پتانسیل مردم در جهت شهر سبز و شهروند محیط‌ زیستی بهره برد؛

ü   تمرکز بر برنامه‌های مشارکتی منطقه‌ای و محله‌ای در شهرها تمرکز نمود؛

ü   توسعه فعالیت رسانه‏های اجتماعی با برنامه‏های آموزشی در مورد محیط‏زیست برای فرهنگ‏سازی و ایجاد روحیه مسئولیت‌پذیری نسبت به محیط‏زیست در افراد نمایند؛

ü   سیاست‏گذاری‏ و برنامه‏ریزی‏های مناسب برای بهتر شدن محتوای کتاب‏های درسی در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی با استفاده از آموزه‌های دینی مرتبط به محیط‏زیست نیز استفاده گردد؛

ü   انجام تحقیقات گسترده  در جهت کاربردی نمودن مطالعات رفتار زیست محیطی؛

ü   آشنا کردن بیش‌تر کودکان و نوجوانان با طبیعت توسط مدارس و آموزشگاه‌ها.

 



[1]. The Knowledge-Attitude-Behavior mode

[2]. Gidenss

[3]. Parker

4. Content Validit

  1. احمدیان، داریوش، حقیقتیان، منصور، (1395)، تحلیل جامعه‏شناسی نقش عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست‏محیطی شهری مورد مطالعه (شهروندان شهر کرمانشاه)، مطالعه جامعه­شناختی شهری، سال ششم، شماره 18: 76-51.
  2. پارکر، جان (1383)، ساختاربندی، ترجمة امیرعباس سعیدی‌پور، تهران: انتشارات آشیان.
  3. پالمر، جوی، (1390)، آموزش محیط‏زیست در قرن بیست‌و یکم، ترجمه دکتر علی محمد خورشیدی دوست، تهران: انتشارات سمت.
  4. حاجی‏زاده میمندی، مسعود، سیارخلج، حامد، شکوهی‏فر، کاوه، (1393)، بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با رفتارهای زیست‏محیطی (مورد مطالعه شهر یزد) ، دو فصلنامه جامعه‏شناسی اقتصادی و توسعه، 3(1) : 107-84.
  5. حقیقتیان، منصور، (1393)، تحلیلی بر رفتارهای زیست‏محیطی شهروندان اصفهان و عوامل موثر بر آن، مطالعات و پژوهش‏های شهری و منطقه‏ای، 6(23) : 133-144.
  6. حیدری مکرر، حمید، محبی، زهرا، (1392)، جایگاه فرهنگ در حفاظت از محیط‏زیست و منابع طبیعی جهت دستیابی به توسعه پایدار در ایران، اولین همایش معماری، مرمت شهرسازی و محیط‏زیست پایدار، همدان: انجمن ارزیابان محیط زیست.
  7. خاکسار مقدم، گوهر، عابدی سروستانی، احمد، محبویی، محمدرضا، (1395)، نگرش نسبت به آب در بین زنان روستایی(مورد مطالعه شهرستان شیروان استان خراسان شمالی) ، فصلنامه انسان و محیط‌ زیست، شماره 39: 25-36.
  8. ریاحی، وحید، جوان، فرهاد، دهقانی، ندا، (1395)، تحلیل دیدگاه روستاییان نسبت به آموزش‏های حفاظت از محیط‌ زیست نواحی روستایی(مورد مطالعه شهرستان رضوان شهر) ، فصلنامه انسان و محیط‌ زیست، شماره 39: 67-78.
  9. سبزه‏ای، محمدتقی، قلی‏پور، سیاوش، آدینه‏وند، معصومه، (1395)، بررسی رابطه بین آگاهی، نگرش و رفتار حامی محیط‏زیست دانشجویان دختر دانشگاه قم، آموزش محیط‌ زیست و توسعه پایدار، 4(4) : 5-16.
  10. سلیمان‏پور، محبوبه(1393)، تأثیر آموزش اخلاق زیست‏محیطیدر رفتار و نگرش حفاظت از محیط‏زیست: 1-16.
  11. مرکز آمار ایران (1390)، گزارش سرشماری عمومی نفوس و مسکن، تهران: مرکز آمار ایران.
  12. شبیری، سیدمحمد، قائمی، آلاله، قائمی، پونه، (1392)، بررسی روند آموزش محیط‎زیست در برنامه‏های پنج سال توسعه کشور و ارائه راهکارهای مناسب برای اجرای آموزش محیط‏زیست، فصلنامه پژوهش آموزش محیط‏زیست و توسعه پایدار، 1(1) : 40-29.
  13. شوماخر، رندال ای.، لومکس، ریچارد جی، (1388)، مقدمه‌ای بر مدل سازی معادله ساختاری، مترجم وحید قاسمی، تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.
  14. صالحی، صادق، (1389)، نگرش جدید نسبت به محیط‏زیست و مصرف انرژی. فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات،  6(20) : 216-198.
  15.  صالحی، صادق، عمران، ابراهیم، آقامحمدی، علی، (1386)، بررسی دانش، نگرش و مهارت‏های زیست‏محیطی معلمان دوره ابتدایی استان مازندران، فصلنامه تعلیم و تربیت ، 95: 91-117.
  16.  صالحی، صادق، (1390)، رفتارهای زیست‏محیطی، دانش زیست‏محیطی و تحصیلات، 18(2) : 226-201.
  17. صالحی،صادق، امام‏قلی، لقمان، (1391)، سرمایه فرهنگی و رفتارهای زیست‏محیطی (مطالعه مورد استان کردستان) ، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 6 (28) : 117-91.
  18. صالحی، صادق، پازوکی‏نژاد، زهرا، (1393)، تحلیل عوامل اجتماعی موثر بر نگرش دانشجویان جامعه‏شناسی کاربردی، 25 (2) : 216-198.
  19. صالحی، صادق، کریم‏زاده، سارا، (1393)، بررسی تأثیر ارزش‏های زیست‏محیطی بر رفتارهای زیست‏محیطی (مطالعه مناطق شهری ارومیه) ، مجله مسائل اجتماعی ایران، 5 (2) : 61- 76.
  20. صالحی، صادق، حمایت‌خواه جهرمی، مجتبی، (1393)، مقایسه تحلیلی ارزش‌های زیست محیطی جهان اسلام و غرب؛ تحلیل ثانویه داده‌های پیمایش ارزش‌های جهانی (WVS) ، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، 2 (3) : 505-523 .
  21. ضیاپور،آرش، کیانی‏پور، ندا، نیک‏بخت، محمدرضا، (1392)، تحلیل جامعه‏شناختی محیط‏زیست و رفتار افراد نسبت به آن در مناطق روستایی و شهری استان کرمانشاه، فصلنامه آموزش محیط‏زیست و توسعه پایدار، 1 (2) : 67 – 55.
  22. عقیلی، سیدمحمود، خوشفر، غلامرضا، صالحی، صادق، (1388)، سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست‏محیطی مسئولانه در شمال ایران، مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، 16(1) : 16-1.
  23. فاضلی، محمد، جعفرصالحی، سیدجعفر، (1392)، شکاف نگرش، دانش و رفتار زیست‏محیطی گردشگران، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات مدیریت گردشگری، 8 (22) : 137 -161.
  24. فردوسی، سیما، مرتضوی، شهرناز، رضوانی، نعیمه، (1386)، رابطه بین دانش زیست‏محیطی و رفتارهای محافظت از محیط، پژوهش‏نامه علوم انسانی، شماره 53: 266 – 253.
  25.  فرهمند، مهناز، شکوهی‏فر، کاوه، سیارخلج، حامد (1393)، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رفتارهای زیست‏محیطی (مورد مطالعه شهروندان شهر یزد) ، فصلنامه مطالعات جامعه‏شناختی شهری، 4(10) : 141-109.
  26.  فیروزبخت، علی، پرهیزگار، اکبر، ربیعی‏فر، ولی­الله، (1391)، راهبردهای ساختار زیست‏محیطی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی شهر کرج) ، 44 (80): 239-213.
  27. فیروزی، محمدعلی، محمدی ده‌چشمه، مصطفی، سعیدی، جعفر، (1396)، ارزیابی شاخص‌های پایداری محیط‌ زیستی با تاکید بر آلودگی هوا و آلاینده‌های صنعتی، مطالعه موردی: کلان‌شهرهای اهواز، دوفصلنامه پژوهش‌های بوم‌شناسی شهری، 8(1) : 13-28.
  28. ملکی، سعید، جعفر، سعیدی، (1395)، بررسی ابعاد زیست‏محیطی و جایگاه محیط‏زیست شهری در برنامه‏های توسعه ایران، فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، 8(27): 69-89.
  29. محمدی، سمیرا، بهاری، جعفر (1392)، توسعه پایدار شهری و اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست‏محیطی آن، اولین همایش ملی معماری، مرمت شهرسازی و محیط‏زیست پایدار، همدان: انجمن ارزیابان محیط زیست.
  30.  محبویی، محمدرضا، احمدی­گرجی، حسین ،(1396)، نگرش محیط‌ زیستی و استفاده از سموم شیمیایی در بین برنج کاران (مطالعه موردی دهستان اسفیورد، شورآب شهرستان ساری) ، فصلنامه انسان و محیط‌ زیست، شماره 41: 93-105.
  31. محرم‏نژاد، ناصر، حیدری، عمران (1385)، تدوین الگوی مدیریتی توسعه پایدار آموزش محیط‌ زیست برای نسل جوان کشور، فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط‌ زیست، شماره 28: 68-77.
  32. مختاری‌ملک‏آبادی، رضا، عبدالهی، عظیمه سادات، صادقی، حمیدرضا (1392)، تحلیل و بازشناسی رفتارهای زیست‏محیطی شهری (مطالعه موردی شهر اصفهان، سال 1391) ، مجله پژوهش و برنامه‏ریزی شهری، 5(18) : 20-1.
  33. مقدسی، علی‌اصغر، قدرتی، شفیعه، (1390)، بررسی نقادانه نظریه های جامعه شناسی عواطف جاناتان ترنر، تئودور کمپر و ادوارد لاولر، جامعه شناسی کاربردی، 22(2) : 143-166.
  34. منتظریان، احمد، (1394)، بررسی رابطه بین دانش زیست‏محیطی با مسئولیت‏پذیری و رفتار شهروندی دانش‏آموزان پسر پایه ششم، دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روان‏شناسی مطالعات اجتماعی و فرهنگی تهران، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی، موسسه آموزش عالی مهر اروند.
  35. نواح، عبدالرضا، شهروز، فروتن‏کیا (1390)، بررسی رابطه بین کنش عقلانی و رفتارهای زیست‏محیطی (مورد مطالعه جامعه شهری اندیمشک) ، فصلنامه علمی محیط‏زیست، شماره 51: 69-78.
  36. یزدخواستی‏، بهجت، حاجیلو، فتانه، علیزاده‏مقدم، محمدباقر، (1392)، بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی بوم‏شناختی با ردپای بوم‏شناختی مورد مطالعه شهرستان تبریز) ،فصلنامه اخلاق زیستی، 3(8) : 132- 102.

 

  1. Burchett, J. H. (2015), Environmental literacy and its implications for effective public policy formation (senior), Baker Scholar Projects.
  2. Leeuw, A., Valois, P., Ajzen, I. & Schmidt, P. (2015), Using the theory of planned behavior to identify key beliefs underlying pro-environmental behavior in high-school


students: Implications for educational interventions, Journal of Environmental Psychology, 42: 128-138.

39.Eilam, E., & Trop, T. (2012), Environme6ntal attitudes and environmental behavior—which is the horse and which is the cart?, Sustainability, 4(12): 2210–2246.

  1. Gendron, C. (2014), Beyond environmental and ecological economics: Proposal for an economic sociology of the environment, Ecological Economics, 105: 240-253.
  2. Gilg, A. & Barr, S. (2006), Behavioural attitudes towards water saving? Evidence from a study of environmental actions, Ecological Economics, 57(3): 400-414.
  3. Heidari, A., Kolahi, M., Behravesh, N., Ghorbanyon, M., Ehsanmansh, F., Hashemolhosini, N. & Zanganeh, F. (2018), Youth and sustainable waste management: a SEM approach and extended theory of planned behavior, Journal of Material Cycles and Waste Management, 20(4): 2041-2058.
  4. Isaac-Márquez, R., Salavarría, O., Eastmond, A., Ayala, M., Arteaga, M. & Isaac-Márquez (2011), Environmental culture in high school students. Case study of environmental education at the high school level in Campeche, Revista Electrónica de Investigación Educativa, 13(2): 1-17.
  5. Kaiser, F. G., Wölfing, S. & Fuhrer, U. (1999), Environmental attitude and ecological behavior, Journal of environmental psychology19(1): 1-19.
  6. Karatekin, K. (2012), Environmental literacy in Turkey primary schools social studies textbooks, Social and Behavioral Sciences, 46: 3519 – 3523.
  7. Kolahi, M. (2013), Synergisms for the intricate system of biodiversity and society in the conservation management of Iran, PhD thesis, Department of Social Informatics, Kyoto: Kyoto University.

Kolahi, M. (2014), Protected areas management and environmental sociology in thesis, Department of Social Informatics, Kyoto: Kyoto University.

  1. Kolahi, M. (2014), Protected areas management and environmental sociology in Iran, thesis, Department of Social Informatics, Kyoto: Kyoto University, Scholars'' Press.
  2. Kolahi, M., Moriya, K., Sakai, T., Khosrojerdi, E. & Etemad, V. (2014a), Introduction of participatory conservation in Iran: case study of the rural communities’ perspectives in Khojir National Park,  International Journal of Environmental Research, 8(4): 913-930.
  3. Kolahi, M., Sakai, T., Moriya, K. & Makhdoum, M. F. (2012): Challenges to the future development of Iran’s protected areas system, Environmental management, 50(4): 750-765.
  4. Kolahi, M., Sakai, T., Moriya, K., Makhdoum, M. F. & Koyama, L. (2013), Assessment of the effectiveness of protected areas management in Iran: Case study in Khojir National Park, Environmental management, 52(2): 514-530.
  5. Kolahi, M., Sakai, T., Moriya, K., Yoshikawa, M. & Esmaili, R. (2014b), From paper parks to real conservations: Case study of social capital in Iran’s biodiversity conservation, International Journal of Environmental Research, 8(1): 101-114.
  6. Marcinkowski, T. (1998), Predictors of responsible environmental behavior: A review of three dissertation studies, In H. R. Hungerford, W. J., Bluhm, T. L. Volk, & J. M. Ramsey (Eds.), Essential readings in environmental education, Champaign: Stipes Publishing L.L.C.
  7. Zareie, B. & Jafari Navimipour, N. J. (2016), The impact of electronic environmental knowledge on the environmental behaviors of people, Computers in Human Behavior, 59: 1-8.