مجید گودرزی؛ محمدعلی فیروزی؛ امید سعیدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع اجتماعی- فرهنگی توسعه حملونقل عمومی پایدار کلانشهر اهواز است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعهای است، از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه).استفاده شده است. در جهت پایایی ابزار سنجش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع اجتماعی- فرهنگی توسعه حملونقل عمومی پایدار کلانشهر اهواز است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعهای است، از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه).استفاده شده است. در جهت پایایی ابزار سنجش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که به دست آمدن ضریب 95/0 نشاندهنده پایایی ابزار سنجش است. روش آنالیز آن کمی بوده که از مدل تصمیمگیری چند معیاره TOPSIS استفادهشده است. همچنین جامعه آماری تحقیق را مناطق هشتگانه کلانشهر اهواز تشکیل دادهاند. بهمنظور تعیین تعداد نمونه جامعه خبرگان، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد که بر اساس آن، تعداد 15 نفر از خبرگان مرتبط با حوزه این پژوهش انتخاب شدند. شناسایی موانع توسعه اجتماعی- فرهنگی حملونقل، دستهبندی موانع و شناخت تفاوتهای مکانی از جنبههای نوآوری این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان داد که موانع اجتماعی - فرهنگی توسعه حملونقل عمومی در مناطق هشتگانه اهواز باهم متفاوت هستند؛ در مناطق یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و هشت به ترتیب ضعف فرهنگسازمانی، سبک زندگی خودرو محور، ضعف مشارکت واحدهای وظیفه، عدمحمایت از مسافرت کودک، بینظمی در سواره - پیاده شدن، مقاومت در پرداخت هزینههای عمومی، ضعف رعایت حقوق شهروندی مهمترین موانع توسعهی حملونقل عمومی در هر یک از مناطق هشتگانه است.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
سعید امانپور؛ سعید ملکی؛ نبی الله حسینی
دوره 7، شماره 14 ، آذر 1395، ، صفحه 99-112
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلانشهر اهواز از منظر عدالت فضایی میباشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روشهای توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری دادهها از شیوهکتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفتگانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلانشهر اهواز از منظر عدالت فضایی میباشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روشهای توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری دادهها از شیوهکتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفتگانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیینکننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شدهاند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخصها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبهبندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدلهایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل دادهها در مدلهای مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایینترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دستآمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.